ظهیرالدین فاریابی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: انتقال رده به درخواست فرهنگ2016 از رده:درگذشتگان ۱۲۰۱ به رده:درگذشتگان ۱۲۰۱ (میلادی) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
{{ناتمام}} |
{{ناتمام}} |
||
{{ترتیبپیشفرض:فاریابی، ظهیرالدین}} |
{{ترتیبپیشفرض:فاریابی، ظهیرالدین}} |
||
[[رده:اهالی خوارزم]] |
[[رده:اهالی خوارزم]] |
||
[[رده:شاعران ایرانی]] |
[[رده:شاعران ایرانی]] |
||
[[رده:اهالی ایران]] |
[[رده:اهالی ایران]] |
||
[[رده:اهالی ازبکستان]] |
[[رده:اهالی ازبکستان]] |
||
[[رده:درگذشتگان ۱۲۰۱]] |
[[رده:درگذشتگان ۱۲۰۱ (میلادی)]] |
||
[[رده:شاعران فارسیزبان]] |
[[رده:شاعران فارسیزبان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۹
ظهیرالدین فاریابی، ابوالفضل طاهربن محمد ظهیر فاریابی متولد فاریاب بلخ، شاعری توانا بود و در دوران ملوک آل باوند ومحمدبن ایلدگز و قزلارسلان میزیست و دارای قصیدههای شیوا است. وی در سال (۵۹۸ هجری قمری) در تبریز درگذشت.
دارای منبع[ویرایش]
دیوان شعر[ویرایش]
- «بر غمم گفتی صبوری کن بلی شاید کنم// هیچجایی صبر اگر بیآب ماهی میکند»
- «بزرگوارا دنیا ندارد آن عظمت// که هیچکس را زیبد بدان سرافرازی// شرف به فضل و هنر باشد و ترا همه هست// بدین نعیم مزور چرا همینازی// ز چیست کاهل هنر را نمیکنی تمییز// تو نیز هم به هنر در زمانه ممتازی»
- «به باده دست میالای کآن همه خون است// که قطره قطره چکیدهست از دل انگور»
- «جهان رباط خراب است بر گذرگه سیل// گمان مبر که به یک مشت گل شود معمور// بر آستان فنا دل منه که جای دگر// برای عشرت تو برکشیدهاند قصور»
- «چرا به شعر مجرد مفاخرت نکنم// ز شاعری چه بد آمد جریر و اعشی را»
- «خروس عدل تو تا پر زدهست در عالم// به جای بیضه نهادهست ماکیان گوهر»
- «در نهانخانه طبعم بتماشا بنگر// تا ز هر زاویهای عرضه دهم پنداری»
- «شعر در نفس خویش هم بد نیست// ناله من ز خست شرکاست»
- «شمعی است چهره تو که هر شب ز نور خود// پروانه عطا به مه آسمان دهد»
- «مگر تو بیخبری کاندر این مقام ترا// چه دشمنان حسودند و دوستان غیور// بکوش تا به سلامت به مأمنی برسی// که راه سخت مخوف است و منزلی بس دور»
درباره ظهیر[ویرایش]
- «دیوان ظهیر فاریابی// در کعبه بدزد اگر بیابی»
پیوند به بیرون[ویرایش]
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |