آنری ترویا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز added Category:برندگان جایزه گنکور using HotCat |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== گفتاوردها == |
== گفتاوردها == |
||
* «سالهاست روی همان جادّهای قدم میزنیم که یک افق برای آن وجود دارد. نه خوشبختیم نه بدبخت. از عادتهای زندگی پیروی میکنیم: کار کردن، خوردن، مترو سوار شدن، سینما رفتن، خوابیدن، پول شمردن و ناگهان زنجیرة حرکات روزانه پاره میشود. روح در خلأ پریشان میماند. جسم تعادل خود را از دست میدهد. انسان گرفتار آمده در ترس، از خود پرسشهای سهمگینی میکند «چرا؟ زندگی به چه دردی میخورد؟ چه باید بکنم؟». برای همین، بسیار پیش آمده که مطالعة فلسفه در میان جوانان، بحران را تشدید |
* «سالهاست روی همان جادّهای قدم میزنیم که یک افق برای آن وجود دارد. نه خوشبختیم نه بدبخت. از عادتهای زندگی پیروی میکنیم: کار کردن، خوردن، مترو سوار شدن، سینما رفتن، خوابیدن، پول شمردن و ناگهان زنجیرة حرکات روزانه پاره میشود. روح در خلأ پریشان میماند. جسم تعادل خود را از دست میدهد. انسان گرفتار آمده در ترس، از خود پرسشهای سهمگینی میکند «چرا؟ زندگی به چه دردی میخورد؟ چه باید بکنم؟». برای همین، بسیار پیش آمده که مطالعة فلسفه در میان جوانان، بحران را تشدید کردهاست.» |
||
** <small>در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷</small> |
** <small>در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷</small> |
||
* «نظریات فلسفی هرکدام به خودی خود خنثی هستند و این انسان است که به آن جان میدهد، آن را روشن میکند و سرانجام علاقهاش را در آن میریزد.» |
* «نظریات فلسفی هرکدام به خودی خود خنثی هستند و این انسان است که به آن جان میدهد، آن را روشن میکند و سرانجام علاقهاش را در آن میریزد.» |
||
** <small>در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷</small> |
** <small>در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷</small> |
||
* «[[انسان]] برای رسیدن به لذّت اثبات اینکه حق با اوست، منطق را به جنون و استدلال را به خشم تبدیل میکند. شما هیچ از ژیمناستیک سررشته دارید؟... امّا مطمئنم وقتی که از کلاسِ تمرینِ ژیمناستیک برمیگردید، دیگر توی خیابان چهار دست و پا راه نمیروید، به این بهانه که استادتان این تمرینها را به شما یاد |
* «[[انسان]] برای رسیدن به لذّت اثبات اینکه حق با اوست، منطق را به جنون و استدلال را به خشم تبدیل میکند. شما هیچ از ژیمناستیک سررشته دارید؟... امّا مطمئنم وقتی که از کلاسِ تمرینِ ژیمناستیک برمیگردید، دیگر توی خیابان چهار دست و پا راه نمیروید، به این بهانه که استادتان این تمرینها را به شما یاد دادهاست؛ بنابراین، اگر فلسفه را هم یک ژیمناستیک عالی برای فکر درنظر بگیریم، نامعقول خواهد بود که اصول هر حکمتی را بهطور تام و تمام در زندگی روزانه پیاده کنیم.» |
||
** <small>در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷</small> |
** <small>در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷</small> |
||
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۲
آنری ترویا (۱۹۱۱–۲۰۰۷) نویسندهٔ فرانسوی.
گفتاوردها
- «سالهاست روی همان جادّهای قدم میزنیم که یک افق برای آن وجود دارد. نه خوشبختیم نه بدبخت. از عادتهای زندگی پیروی میکنیم: کار کردن، خوردن، مترو سوار شدن، سینما رفتن، خوابیدن، پول شمردن و ناگهان زنجیرة حرکات روزانه پاره میشود. روح در خلأ پریشان میماند. جسم تعادل خود را از دست میدهد. انسان گرفتار آمده در ترس، از خود پرسشهای سهمگینی میکند «چرا؟ زندگی به چه دردی میخورد؟ چه باید بکنم؟». برای همین، بسیار پیش آمده که مطالعة فلسفه در میان جوانان، بحران را تشدید کردهاست.»
- در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷
- «نظریات فلسفی هرکدام به خودی خود خنثی هستند و این انسان است که به آن جان میدهد، آن را روشن میکند و سرانجام علاقهاش را در آن میریزد.»
- در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷
- «انسان برای رسیدن به لذّت اثبات اینکه حق با اوست، منطق را به جنون و استدلال را به خشم تبدیل میکند. شما هیچ از ژیمناستیک سررشته دارید؟... امّا مطمئنم وقتی که از کلاسِ تمرینِ ژیمناستیک برمیگردید، دیگر توی خیابان چهار دست و پا راه نمیروید، به این بهانه که استادتان این تمرینها را به شما یاد دادهاست؛ بنابراین، اگر فلسفه را هم یک ژیمناستیک عالی برای فکر درنظر بگیریم، نامعقول خواهد بود که اصول هر حکمتی را بهطور تام و تمام در زندگی روزانه پیاده کنیم.»
- در «سر به روی شانهها»، ص ۱۷۷