خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
YiFeiBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: انتقال 36 پیوند میانویکی به d:q190 در ویکیداده
خط ۱۸: خط ۱۸:
* «من از خداوند به خاطر موهبت‌های سخاوتمندانه‌اش متشکرم. او به من شهامت و ایمان به خودم را داد.»
* «من از خداوند به خاطر موهبت‌های سخاوتمندانه‌اش متشکرم. او به من شهامت و ایمان به خودم را داد.»
** [[لرتا یونگ]] <ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/l/lorettayou195833.html</ref>
** [[لرتا یونگ]] <ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/l/lorettayou195833.html</ref>
* «در میان کودها و زباله‌ها
: معیاری می‌یابم برای سنجش انسانیّت، انگیزه‌ای
: همچون حضور خدا.
: بی‌هیچ تردید، در کودها و زباله‌ها و در حرکات گربهٔ بازیگوش
: خدا حضوری آشکار دارد
: آنجاست! او را بنگرید! راست در برابر چشمانتان.
: نیز حضور خدا را در جارویی که به دست می‌گیرم
: در تارهای عنکبوتِ لانه‌کرده در کنج سقف
: و بیش از همه در سکوت ژرفِ گورستان حس می‌کنم
: بی‌اعتنا به آن تردید همیشگی، در عمقِ جانِ انسان
: که هیچ چیز نمی‌تواند باشد جز خلأئی عیمق،
: نشأت‌گرفته از جهلِ مطلق.»
: — ''[[استوی اسمیت]]'' در ''در میانِ زباله‌ها''<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =حسن‌زاده| نام =فریده| عنوان =شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی| سال =۲۰۰۱|ناشر =نگاه|مکان =تهران|زبان =فارسی، انگلیسی | شابک =9643510476|صفحه = ۳۹۵}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۴۹

خدا وجودی است که مورد پرستش قرار می‌گیرد و باور می‌رود که جهان را خلق کرده است.

گفتاوردها

  • «بسیاری از مردم که خدا را یافته‌اند، از او خوششان نیامده و بقیه عمر را از اوگریزان بوده‌اند.»
  • «ای کاش خدا نشانه‌ای واضح به من می‌داد! مثلاً حسابی پر از پول در یک بانک سوئیسی.»
  • «خدا مرده. مارکس مرده؛ و من خودم حس خیلی خوبی ندارم.»
  • «من به خدا اعتقادی ندارم، وجود او توسط علم رد شده است. اما در اردوگاه‌های کار اجباری یاد گرفتم که به انسان‌ها اعتقاد پیدا کنم.»
  • «اینکه خدا وجود ندارد را نمی‌توانم انکار کنم، اینکه تمام وجودم برای خدا زاری می‌کند را نمی‌توانم فراموش کنم.»
  • «آن که وصف آفریده‌ای چون خود را نتواند، وصف کردن خدای خویش را چگونه داند؟»
  • «من مسیحی هستم و با فرهنگ مسیحی بزرگ شده‌ام، اما درمورد ادیان مختلف تحقیق کرده‌ام و متوجه شده‌ام که خداوند در همه ادیان مشترک است.»
  • «من از خداوند به خاطر موهبت‌های سخاوتمندانه‌اش متشکرم. او به من شهامت و ایمان به خودم را داد.»
  • «در میان کودها و زباله‌ها
معیاری می‌یابم برای سنجش انسانیّت، انگیزه‌ای
همچون حضور خدا.
بی‌هیچ تردید، در کودها و زباله‌ها و در حرکات گربهٔ بازیگوش
خدا حضوری آشکار دارد
آنجاست! او را بنگرید! راست در برابر چشمانتان.
نیز حضور خدا را در جارویی که به دست می‌گیرم
در تارهای عنکبوتِ لانه‌کرده در کنج سقف
و بیش از همه در سکوت ژرفِ گورستان حس می‌کنم
بی‌اعتنا به آن تردید همیشگی، در عمقِ جانِ انسان
که هیچ چیز نمی‌تواند باشد جز خلأئی عیمق،
نشأت‌گرفته از جهلِ مطلق.»
استوی اسمیت در در میانِ زباله‌ها[۳]

منابع

  1. http://www.sharghdaily.ir/News/55138/در-جست‌وجوی-معنای-نور
  2. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/l/lorettayou195833.html
  3. حسن‌زاده, فریده. شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی. تهران: نگاه, 2001. 395. ISBN ‎9643510476.