عزتالله فولادوند: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
{{پانویس}} |
{{پانویس}} |
||
{{ویکیپدیا}} |
{{ویکیپدیا}} |
||
{{ترتیبپیشفرض:فولادوند، عزتالله}} |
|||
[[رده:مترجمان|ف]] |
|||
[[رده: |
[[رده:مترجمان ایرانی]] |
||
[[رده: |
[[رده:اهالی ایران]] |
نسخهٔ ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۴
عزتالله فولادوند (۱۳۱۴ / ۱۹۳۶م) مترجم ایرانی.
گفتاوردها
- «در فارسی نویسی، من همواره سعی داشتهام از افراط و تفریطی که گاه نویسندگان و مترجمان به آن دچار هستند، پرهیز کنم. تصور یک دسته همواره این بوده که تمام اصطلاحات فنی فلسفه غرب را باید از آنچه در فلسفه اسلامی یا در ادبیات خودمان وجود داشته، اخذ کنند، حال آنکه حقیقت امر این است که از زمان دکارت که فلسفه جدید شروع میشود در واقع بسیاری از مفاهیم، دیگر آن مفاهیم قدیم نیستند، هرچند نوعی اشتراک لفظی میانشان دیده شود.».[۱]
- «دشواری ترجمههای ادبی به هیچ وجه کمتر از ترجمههای فلسفی نیست. پیدا کردن زبان و بیان و لحن و برابر یابی برای مجازها، استعارهها، کنایهها و تلمیحات بیش از هرچیز در رمان اهمیت دارد، در حالی که در متون علمی و فلسفی به آن شدت مهم نیست.
- «مترجم باید وجدان علمی داشته باشد. نباید کورکورانه از ظاهر پیروی کند و با رفع مسوولیت از خودش مشکل را به گردن خواننده بیندازد. توجه به ادبیات ملی ما احتمالاً بسیاری از این دشواریها را آسان خواهد کرد. در رأس همه این امور مسئله عدم تسلط است.
- «بسیاری از مترجمین ما نه به زبان مقصد تسلط کافی دارند نه به زبان مبدأ. من به کرات به مترجمان جوان گفتهام که تا وقتی چیزی را نفهمیدهاید به روی کاغذ نیاورید. مترجمانی هستند (یا دست کم بیشتر در گذشته بودهاند) که آنچه را که نمیفهمیدند با شیرین زبانی میخواستند به خورد خواننده بدهند به نحوی که خواننده متوجه عدم فهم آنها نشود.
عده دیگری هم هستند که همان پیچیدگیها را میخواهند عیناً به همان صورتی که هست، یعنی به صورت نامفهوم، به خواننده منتقل کنند. نه به خواننده احساس مسئولیتی میکنند، نه به نویسندهای که اثر را پدیدآورده است.»[۲]
- «فرانسویها مثلی دارند که میگوید ترجمه خوب مثل زن است، اگر زیباست خیانت میکند و اگر زشت است وفادار است. البته من قبلاً هم گفتهام کسی که این را گفته، نه زن را میشناخته، نه ترجمه را. به هر حال ترجمه باید درست و نسبت به متن اصلی امین و خوش خوان باشد. منتها مهم این است که الفاظ در متن معنا میدهند نه به تنهایی. وقتی شما به فرهنگ لغت مراجعه میکنید، در برابر هر کلمه معناهای متعدد پیدا میکنید که بعضی ظاهراً یا اساساً ربطی به هم ندارند.»[۳]