چای

از ویکی‌گفتاورد

چای و چایخانه‌ها و همچنین قهوه‌خانه‌ها موضوع این نوشتار است.

گفتاوردها[ویرایش]

  • برنج سرد را می‌توان خورد، چای سرد را می‌توان نوشید، اما نگاه سرد را نمی‌توان تحمل کرد.
  • ضرب‌المثل‌های چینی
  • چای در ایران نقش شراب را در فرانسه دارد. مثل فرانسه که شراب سرخ در مراسم مختلف از جشن ازدواج گرفته تا کنار میز غذا حضور دارد، چای هم در بیشتر لحظات زندگی ایرانی‌ها حاضر است.
    • رُزماری کیوی یروی (Rose-Marie Kivijärvi)
  • بسته به طبقه اجتماعی و سبک زندگی شکل نوشیدن چای هم متفاوت است. مثلاً خانواده‌های سنتی چای را در قوری دم می‌کنند و آن را در استکان می‌ریزند و در نعلبکی می‌گذارند و به مهمانشان تعارف می‌کنند. در حالی که طبقهٔ متوسط شهری تمایل بیشتری به ریختن چای در فنجان دارد و به مهمان می‌گویند چای حاضر است و هر وقت خواست بگوید تا برایش بریزند یا اصلاً خودش برای خودش هروقت خواست، چای بریزد.
    • رُزماری کیوی یروی (Rose-Marie Kivijärvi)
  • «سعادت این است که یک فنجان چای بنوشیم ... با دوستی ... در لحظه‌ای پسندیده.»
    • محمد المخزنجی در (البستان)
  • «آرامش بخش خواهد بود که چایی را در عطر-و-طعمِ نورِ صبح بچشم.»
    • محمد عفیفی در (ترانیم فی ظل تمارا)
  • «عشق و رسوایی بهترین شیرین کنندهٔ چای هستند.»[۱]
    • هنری فیلدینگ /Henry Fielding
  • «یک فنجان چای می‌تواند حالت طبیعی مرا بازگرداند.»
    • داگلاس آدامز/Douglas Adams[۲]

منابع[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
چای
دارد.