پرش به محتوا

ماتریکس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ۷ سال پیش
جز
←‏نیو: افزودن مطلب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴:
 
== مورفیوس ==
""مورفیوس""به نظر من جستجو هاجستجوها به پایان رسیده (به نئو گفت :تو رو پیدا کردم )
 
""مورفیوس"" بعضی می‌توانند کارهای خارق لعاده
""مورفیوس""به نظر من جستجو ها به پایان رسیده (به نئو گفت :تو رو پیدا کردم )
انجام دهند که دیگران نمی توانندنمی‌توانند
 
""مورفیوس"" بعضی انسانها می توانند کارهای خارقزودتر لعادهمی‌توانند
اشکالاتی غیر عادی که نظم دنیا را به خطر انداخته درک کنند
انجام دهند که دیگران نمی توانند
 
""مورفیوس""بعضی انسانها زودتر می توانند
اشکالاتی غیر عادی که نظم دنیا را به خطر انداخته درک کنند
 
""مورفیوس""برای پاسخ به سوالات ذهن مان..
باید به دنبال جواب رفت
 
'''مورفیوس:''' متاسفانه،متأسفانه، به هیچکسهیچ‌کس نمیشه گفت ماتریکس چیه، خودت باید اون رو ببینی.
 
'''مورفیوس:''' اونها کشتزارگاه هستن نیو. کشتزارگاه‌هایی بی نهایتبی‌نهایت. جایی که نوع بشر دیگر به دنیا نمی‌آید. ما کاشته می‌شویم.
 
'''مورفیوس:''' به دنیای واقعی خوش آمدی.
 
""مورفیوس:"'" من دیدم، "سازگاری" ذهن انسان تا
از مسئله ایمسئله‌ای اطیمنان حاصل نکند آنرا نمی پذیرد نمی‌پذیرد
توضیح ::(چیزهای جدید و غیر منتظره همیشه در ذهن ترس و تعجب شدید ایجاد میکندمی‌کند .. و ذهن دچار سردرگمی شدید میشودمی‌شود و آنرا نمی پذیرد نمی‌پذیرد)
 
'''مورفیوس:''' باید این رو بفهمی که اغلب این آدم‌ها هنوز آماده‌یآمادهٔ رهایی نیستند.
 
""مورفیوس ""ذهنی که هنوز آماده آزادی نیست
اگر آزاد کنی باعث تعجب و ترس میشودمی‌شود
 
'''مورفیوس:''' خیال میکنیمی‌کنی سرعت و قدرت من ربطی به عضلات من در این فضا داره؟ فکر میکنیمی‌کنی داری هوا رو تنفس میکنی؟می‌کنی؟
 
'''مورفیوس:''' خیال میکنی سرعت و قدرت من ربطی به عضلات من در این فضا داره؟ فکر میکنی داری هوا رو تنفس میکنی؟
 
""مورفیوس ""فکر نکن که هستی بدون که هستی
سطر ۳۸ ⟵ ۳۶:
""مورفیوس ""فرق است بین شناخت از راه و
عبور از آن
 
 
""مورفیوس ""تردید و دو دلی به دلت راه نده
 
== ترینیتی ==
'''ترینیتی:''' من می‌دونم چرا اینجا هستی نیو، می‌دونم چیکار می‌کردی ... چرا به سختی میتونی بخوابی، چرا تنها زندگی میکنی،می‌کنی، و چرا هر شب پشت کامپیوترت میشینی. داری دنبالش میگردیمی‌گردی. می‌دونم چون خودم هم زمانیهم‌زمانی دنبالش بودم.بودم؛ و وقتی منو پیدا کرد بهم گفت واقعاً دنبال اون نبودم. دنبال یک جواب بودم. این سوالسؤال که ما رو به حرکت در میاره. این سواله که تو رو به اینجا کشونده. تو سوالسؤال رو میدونی، همونجور که من میدونستم.
 
'''ترینیتی:''' من می‌دونم چرا اینجا هستی نیو، می‌دونم چیکار می‌کردی ... چرا به سختی میتونی بخوابی، چرا تنها زندگی میکنی، و چرا هر شب پشت کامپیوترت میشینی. داری دنبالش میگردی. می‌دونم چون خودم هم زمانی دنبالش بودم. و وقتی منو پیدا کرد بهم گفت واقعاً دنبال اون نبودم. دنبال یک جواب بودم. این سوال که ما رو به حرکت در میاره. این سواله که تو رو به اینجا کشونده. تو سوال رو میدونی، همونجور که من میدونستم.
 
'''ترینیتی:'''خرگوش سفید را دنبال کن.
 
== نیو ==
 
'''نیو:''' همیشه امید هست!
 
سطر ۵۶ ⟵ ۵۱:
'''نیو:''' اسم من نیو است.
 
""نیو"" میدونم آنجایی،، آنجایی، میدونم تنهایی! ترسیدی!
دنیا مال توست. هیچ قانونی هیچ حد مزری هیچ مانعی نمی تونه تو رو متوقف کنه
 
== مامورمأمور اسمیت ==
'''مامورمأمور اسمیت''': تو درواقع در تمامی جرم‌های کامپیوتری که ما برای آنها قوانینی داریم٬داریم، گناهکار شناخته می‌شوی.
 
'''مامورمأمور اسمیت''': می شنویمی‌شنوی آقای اندرسون؟ آن صدای اجتناب ناپذیری است. این صدای مرگ توست. خداحافظ آقای اندرسون.
'''مامور اسمیت''': تو درواقع در تمامی جرم‌های کامپیوتری که ما برای آنها قوانینی داریم٬ گناهکار شناخته می‌شوی.
 
'''مامور اسمیت''': می شنوی آقای اندرسون؟ آن صدای اجتناب ناپذیری است. این صدای مرگ توست. خداحافظ آقای اندرسون.
== پیشگو ==
 
""پیشگو"" *برگزیده* بودن عین عاشق بودن است،
کسی نمی دونه عاشق هستیهستی، ،فقطفقط خودت اون میدونی و اون میفهمیمی‌فهمی
 
""پیشگو""اول باید خودتو بشناسی
 
""پیشگو"" خیلی سخته !تو باید دست به انتخاب بزنی؛؛دربزنی؛در یک دست جون خودت تو داری و در دست
دیگر جون مورفیوسمورفیوس؛ ؛فقطفقط یکی رو باید انتخاب
بکنی
 
""پیشگو"" مورفیوس به تو ایمان داره نئو
همان قدر ایمان داره که حاضره جونشو بخاطر
تو بده
 
""پیشگو""من می دونم تو آدم خوبی هستی
نئو ،،و،و خیلی بدم میاد به آدمهای خوب خبر
بد بدم.....بدم… این بسکویت بخور وقتی رفتی
بیرون حالت یکم بهتر میشه
 
== دیالوگ ==
'''پسرک یوگی''': تلاش نکن که قاشق را خم کنی، این غیر ممکنغیرممکن است. در عوض سعی کن که حقیقت را درک کنی.
 
'''نیو''': کدام حقیقت؟
 
'''پسرک یوگی''' : قاشق وجود ندارد.
 
'''نیو''': قاشق وجود ندارد؟
 
'''پسرک یوگی''': آنوقت متوجه می شویمی‌شوی که این قاشق نیست که خم می شود،می‌شود، این تویی که خم می شویمی‌شوی.
 
 
 
'''نیو:''' ماتریکس چیه؟
 
'''ترینیتی:''' جواب اون بیرونه نیو، و داره دنبالت میگرده.میگرده؛ و اگر بخوای تو رو پیدا می‌کنه.
 
 
'''نیو:''' می خواهیمی‌خواهی چه چیزی به من بگویی؟ اینکه می توانممی‌توانم از گلوله هاگلوله‌ها جاخالی بدهم؟
 
'''مورفیوس:''' نه. من می خواهممی‌خواهم به تو بگویم که هنگامی که آماده باشی، نیازی به این کار (جا خالی دادن) نداری.
 
== لینک هایلینک‌های مرتبط ==
[[ماتریکس 2۲]]، ماتریکس دوباره بارگزاری شده
 
== پیوند به بیرون ==