۸٬۷۶۴
ویرایش
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز (←منبع) |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز (←منسوب به ژان پل) |
||
* «یک مرد غمگین را میتوانم تحمل کنم اما یک کودک افسرده را هرگز.»
** ''Levana''
==
* «آنقدر که ازدست دادن چیزی ما را افسرده میکند، از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمیکنیم.»
* «اصلاح گران همیشه فراموش میکنند که برای به حرکت درآوردن عقربه ساعت شمار، باید ابتدا عقربه دقیقه شمار را بچرخانند.»
* «سخن به شیرینی بران، شاید این گفتار آخرینت باشد.»
* «طنز و شوخ طبعی، چشمهای جوشان است؛ عبوس و تلخ رو بودن هرگز.»
* «فقط در دقایق دیدار و لحظه جدایی میتوان بهعظمت عشق ِ نهفته در سینه، پیبرد.»
* «کسی که از درک طنز عاجز است ، از جدی بودن نیز بویی نبردهاست.»
* «کودکان هدیهای بزرگند، هرچند هدیهای خدایی نیستند اما بزرگند.»
* «می گویند: احتیاج مادر اختراع است! اما مادربزرگ بدبختی هم هست.»
* «هنر، نان نمیشود ولی شراب زندگی است.»
== درباره ژان پل ==
* «او در رمانهایش با خود سخن میگوید و خواننده را در این گفتگو سهیم میدارد.»
|
ویرایش