بلقیس سلیمانی: تفاوت میان نسخه‌ها
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
== گفتاوردها == |
== گفتاوردها == |
||
* «شک دارم که روح و روان فردی جدای از سیاست و تاریخ و اجتماعیات وجود داشته باشد.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogs/blog.php?code=449</ref> |
* «شک دارم که روح و روان فردی جدای از [[سیاست]] و [[تاریخ]] و اجتماعیات وجود داشته باشد.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogs/blog.php?code=449</ref> |
||
* «تخیل از آن قوایی نیست که فقط برای داستان‌نویسی از آن استفاده بشود. تخیل در ارائهٔ یک هویت جمعی برای ملت‌ها و هویت فردی برای اشخاص هم کاربرد دارد.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogs/blog.php?code=449</ref> |
* «[[تخیل]] از آن قوایی نیست که فقط برای داستان‌نویسی از آن استفاده بشود. تخیل در ارائهٔ یک هویت جمعی برای ملت‌ها و هویت فردی برای اشخاص هم کاربرد دارد.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogs/blog.php?code=449</ref> |
||
* «بسیاری از نویسندگان زیک‌زاگ‌هایی دارند. می‌روند و برمی‌گردند. کار ضعیف می‌کنند و دوباره بر می‌گردند و کار قوی ارائه می‌کنند.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogs/blog.php?code=449</ref> |
* «بسیاری از نویسندگان زیک‌زاگ‌هایی دارند. می‌روند و برمی‌گردند. کار ضعیف می‌کنند و دوباره بر می‌گردند و کار قوی ارائه می‌کنند.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogs/blog.php?code=449</ref> |
||
* «بسیاری از ما نمی‌توانیم بپذیریم نویسنده از چارچوب‌های پذیرفته شده و تثبیت شده بیرون بیاید. ما معمولاً دلمان می‌خواهد نویسنده‌ای که یکبار او را پذیرفته‌ایم همچنان در قالب مورد پذیرش باقی بماند.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogsم/blog.php?code=449</ref> |
* «بسیاری از ما نمی‌توانیم بپذیریم نویسنده از چارچوب‌های پذیرفته شده و تثبیت شده بیرون بیاید. ما معمولاً دلمان می‌خواهد نویسنده‌ای که یکبار او را پذیرفته‌ایم همچنان در قالب مورد پذیرش باقی بماند.»<ref>http://www.pourmohsen.com/blogsم/blog.php?code=449</ref> |
||
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۴
بلقیس سلیمانی (۱۳۴۲ /۱۹۶۳م)، نویسنده و منتقد ادبی
گفتاوردها
- «شک دارم که روح و روان فردی جدای از سیاست و تاریخ و اجتماعیات وجود داشته باشد.»[۱]
- «تخیل از آن قوایی نیست که فقط برای داستان‌نویسی از آن استفاده بشود. تخیل در ارائهٔ یک هویت جمعی برای ملت‌ها و هویت فردی برای اشخاص هم کاربرد دارد.»[۲]
- «بسیاری از نویسندگان زیک‌زاگ‌هایی دارند. می‌روند و برمی‌گردند. کار ضعیف می‌کنند و دوباره بر می‌گردند و کار قوی ارائه می‌کنند.»[۳]
- «بسیاری از ما نمی‌توانیم بپذیریم نویسنده از چارچوب‌های پذیرفته شده و تثبیت شده بیرون بیاید. ما معمولاً دلمان می‌خواهد نویسنده‌ای که یکبار او را پذیرفته‌ایم همچنان در قالب مورد پذیرش باقی بماند.»[۴]
