ایمانوئل کانت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
* «بسیاری از انسانها خوشبخت نیستند زیرا قادر به چشم پوشی و گذشت نمی باشند. آن مرد مجرد می توانست ازدواجی سعادتمند داشته باشد اگر نقصان یک دندان یا خال گوشتی چهره دختر مورد علاقه را نادیده می گرفت.» |
* «بسیاری از انسانها خوشبخت نیستند زیرا قادر به چشم پوشی و گذشت نمی باشند. آن مرد مجرد می توانست ازدواجی سعادتمند داشته باشد اگر نقصان یک دندان یا خال گوشتی چهره دختر مورد علاقه را نادیده می گرفت.» |
||
* «» |
|||
* «حس وجدان، آن قوه قضاوت اخلاقی است که خود، خویشتن را محاکمه می کند.» |
* «حس وجدان، آن قوه قضاوت اخلاقی است که خود، خویشتن را محاکمه می کند.» |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۶، ساعت ۰۸:۴۰
امانوئل کانت (۱۷۲۴ - ۱۸۰۴) فیلسوف و دانشمند آلمانی
بدون منبع
- «آلمانی ها به داشتن صفات خوب اخلاقی مانند پاکدامنی و هنر خانه داری مشهورند؛ صفاتی که برای درخشیدن مناسب نیستند.»
- «اگر از انسان امید و خواب گرفته شود، بدبخت ترین موجود روی زمین می شود.»
- «اگر عدالت محو شود دیگر زندگی مردم بر روی زمین به زحمتش نمی ارزد.»
- «اندیشیدن برای یک دانشمند، غذای روزانه است. بدون آن، هنگام تنهائی و ساعات بیداری، قادر به ادامه حیات نمی باشد.»
- «انسان، تنها حیوانی است که باید کار کند.»
- «بزرگ ترین کمال برای مرد عبارت است از این که وظیفه را برای خاطر وظیفه به جا بیاورد.»
- «بسیاری از انسانها خوشبخت نیستند زیرا قادر به چشم پوشی و گذشت نمی باشند. آن مرد مجرد می توانست ازدواجی سعادتمند داشته باشد اگر نقصان یک دندان یا خال گوشتی چهره دختر مورد علاقه را نادیده می گرفت.»
- «حس وجدان، آن قوه قضاوت اخلاقی است که خود، خویشتن را محاکمه می کند.»
- «در جهان دو چیز است که از همه زیباتر است: آسمانی پرستاره و وجدانی آسوده.»
- «در میان اقوام متمدن، آلمانی ها به حکومتی که بر آنها حاکم است نزدیک تر بوده و به راحتی در آن ادغام می شوند و غالبأ از مقاومت در مقابل نظم حاکم و دگرگون سازی آن فاصله می گیرند. آن ها دارای طبعی ملایم و خونسردی توأم با درایت می باشند.»
- «دین تنها یکی است، اما اعتقادات ممکن است انواع زیاد داشته باشد.»
- «دین عبارت است از شناختن تکالیف بشری در شکل اوامر خدائی.»
- «زن، آزادی خود را به وسیله ازدواج کسب می کند؛ مرد با همان وسیله آزادی خود را از دست می دهد.»
- «زن می خواهد مسلط باشد، مرد مایل است زیر سلطه قرار بگیرد (مخصوصأ پیش از ازدواج).»
- «سپاسگذاری وظیفه است.»
- «سعادت هدیهای الهی است و شوربختی ثمرهٔ وسوسهٔ شیطان. اگر سعادت را طالبی دنبال شیطان نرو.»
- «شاعری والاترین هنرها است.»
- «شعر ظواهر اشیاء را با خواسته های روح منطبق می سازد و مایه گشایش خاطر و صفای ذهن می گردد.»
- «طبیعت هنگامی زیبا است که در ما همان تأثیر هنر را نداشته باشد، به این طریق، زیبائی چه در طبیعت و چه در هنر ممکن است به وسیله همآهنگی و شورانگیزی و مخصوصأ اتحاد درونی آن دو باهم، توصیف گردد.»
- «فکر کردن، گفتگو با خویشتن است.»
- «من با زبانی خوش آیند (نه خالی از حقیقت) اعلام می کنم : زن باید سلطنت و مرد حکومت کند؛ زیرا عشق و علاقه، سلطه گر و درایت، حاکم است.»
- «موسیقی لذت بخش ترین هنرها است ولی چیزی به ما نمی آموزد، اما آن چه که به فکر و روح آدمی غذا می دهد و آموزنده است، شعر و شاعری است.»
- «هر انسانی محق احترام از جانب دیگران بوده و موظف به محترم شمردن حقوق دیگران نیز می باشد.»
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |