هرتا مولر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح ارقام، ابرابزار
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۱: خط ۱۱:
* «به سادگی می‌خواستم به جایی بروم که ندانند چه کسی هستم.»
* «به سادگی می‌خواستم به جایی بروم که ندانند چه کسی هستم.»
* <small>صفحه ۲</small>
* <small>صفحه ۲</small>
*«چنان عمیقاً و برای مدت طولانی خودم رامقید به سکوت کرده بودم که هرگز نمی توانم از کلمات استفاده کنم . وقتی صحبت می کنم ، خودم را بنوعی دیگر مقید می کنم.»
** صفحه 3
*«کلمات از بیرون آمده و مرا در برمی گرفتند ، من دزد خودم بودم.»
** صفحه 4
*«دنیا سالن مد نیست.»
صفحه 5
*«افراد زیادی فکر می کنند بستن چمدان چیزی مانند آواز خواندن یا نماز است که با تمرین یاد می گیرید.»
** صفحه 6
* «نمی دانم نمی‌توانم بخوابم بخاطر اینکه تلاش می‌کنم اشیا را بیاد بیاورم، یا تلاش می‌کنم آنها را بیاد بیاورم بخاطر اینکه نمی‌توانم بخوابم.»
* «نمی دانم نمی‌توانم بخوابم بخاطر اینکه تلاش می‌کنم اشیا را بیاد بیاورم، یا تلاش می‌کنم آنها را بیاد بیاورم بخاطر اینکه نمی‌توانم بخوابم.»
* <small>صفحه ۲۶</small>
* <small>صفحه ۲۶</small>

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۵۵

هرتا مولر (زاده ۱۷ اوت ۱۹۵۳) نویسنده، شاعر و مقاله‌نویس رومانیایی‌تبار آلمانی است که سال ۲۰۰۹ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

دارای منبع

  • قرار ملاقات (۱۹۹۷)
  • «این مطلب: که چرا عشق همانند گربه ای پنجه کشان بیرون آمده و به مرور زمان کم‌کم همانند یک موش نیم خورده از بین می‌رود، یک راز واقعی است.»
  • صفحه
  • «برای پیاده‌روی بیرون می‌روی و دنیا آغوشش را برویت باز می‌کند. و قبل از آنکه حتی پاهایت را به شکل مناسبی دراز کنی، بسته می‌شود. اینجا و آنجا فقط ترق وتروق فانوس است. و نام آن را زندگی کردن می‌گذارند. به اندازه زحمت کفش پوشیدن هم ارزش ندارد .»
  • صفحه ۸۰
  • فرشته گرسنه(۲۰۱۲)
  • «به سادگی می‌خواستم به جایی بروم که ندانند چه کسی هستم.»
  • صفحه ۲
  • «چنان عمیقاً و برای مدت طولانی خودم رامقید به سکوت کرده بودم که هرگز نمی توانم از کلمات استفاده کنم . وقتی صحبت می کنم ، خودم را بنوعی دیگر مقید می کنم.»
    • صفحه 3
  • «کلمات از بیرون آمده و مرا در برمی گرفتند ، من دزد خودم بودم.»
    • صفحه 4
  • «دنیا سالن مد نیست.»
صفحه 5
  • «افراد زیادی فکر می کنند بستن چمدان چیزی مانند آواز خواندن یا نماز است که با تمرین یاد می گیرید.»
    • صفحه 6
  • «نمی دانم نمی‌توانم بخوابم بخاطر اینکه تلاش می‌کنم اشیا را بیاد بیاورم، یا تلاش می‌کنم آنها را بیاد بیاورم بخاطر اینکه نمی‌توانم بخوابم.»
  • صفحه ۲۶
  • «می‌توانید به همه چیز فکر کنید. اما مطمئناً نمی‌توانید همه آنها را درک کنید.»
  • صفحه ۶۱
  • «قانون ناگفته‌ای است که شما هرگز نباید شروع به گریه کنید حتی اگر دلایل زیادی برای اینکار داشته باشید.»
  • صفحه ۶۸
  • «گرسنگی تقریباً تمام استعداد هنری را بر باد می‌دهد
  • صفحه ۷۴
  • دنیا، دنیا، خواهر دنیا

می دانی، کی ازت خسته می‌شوم

وقتی نانم خشک است

وقتی دستم لیوان را فراموش می‌کند

وقتی تابوت مرا در خود بسته بندی می‌کند

شاید، آن زمان است که ازت خسته می‌شوم

وقتی ازت خسته می‌شوم

زندگی مایوس کننده شده

و مرده‌ای است که دور انداخته می‌شود

  • صفحه ۹۲

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ
هرتا مولر
موجود است.