گابریل گارسیا مارکز: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mahan (بحث | مشارکت‌ها)
جز افزودن سریع رده "رمان‌نویسان" (با استفاده از رده ‌ساز)
Dexbot (بحث | مشارکت‌ها)
جز Bot: removing existed iw links in Wikidata
خط ۷۱: خط ۷۱:
[[رده:برندگان جایزه نوبل|ادبیات]]
[[رده:برندگان جایزه نوبل|ادبیات]]
[[رده:رمان‌نویسان]]
[[رده:رمان‌نویسان]]

[[az:Qabriel Qarsia Markes]]
[[bg:Габриел Гарсия Маркес]]
[[bs:Gabriel García Márquez]]
[[ca:Gabriel García Márquez]]
[[cs:Gabriel García Márquez]]
[[el:Γκαμπριέλ Γκαρσία Μάρκες]]
[[en:Gabriel García Márquez]]
[[eo:Gabriel García Márquez]]
[[es:Gabriel García Márquez]]
[[fr:Gabriel García Márquez]]
[[he:גבריאל גארסיה מרקס]]
[[hu:Gabriel García Márquez]]
[[hy:Գաբրիել Գարսիա Մարկես]]
[[it:Gabriel García Márquez]]
[[ka:გაბრიელ გარსია მარკესი]]
[[lt:Gabrielis Garsija Markesas]]
[[pl:Gabriel García Márquez]]
[[pt:Gabriel García Márquez]]
[[ro:Gabriel García Márquez]]
[[ru:Габриэль Гарсиа Маркес]]
[[tr:Gabriel García Márquez]]
[[uk:Габрієль Гарсія Маркес]]

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۲

گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکِز، رمان‌نویس، روزنامه‌نگار و ناشر کلمبیایی.زادروز: ۶ مارس (۱۹۲۶ میلادی).

گفتاوردها

آ، الف

  • «آنچه در آن مکاتیب آمده است از ازل تا ابد تکرار ناپذیر خواهد بود، زیرا نسلهای محکوم به صد سال تنهایی، فرصت مجددی در روی زمین نداشتند.
    • از «صدسال تنهایی» ترجمهٔ بهمن فرزانه، تهران: نشر امیرکبیر، ۱۳۵۷
  • «آزادی معمولاً نخستین فاجعهٔ جنگ است.»
    • The General in His Layrinth
  • «اینکه چند سالت است، سن نیست؛ چند سال را احساس می‌کنی، سنت است.
    • Memories of My Melancholy Whores

ب، پ

  • «بعضی وقت‌ها بین کاغذهای قدیمی، عکس‌هایی پیدا می‌کنم که عکاسانِ خیابانیِ حوالی کلیسای سن فرانسیسکو از ما می‌گرفتند و احساس ترحمی مهارنشدنی بر وجودم چیره می‌شود؛ چون به نظرم نمی‌رسد عکس‌های ما باشند، بلکه تصور می‌کنم کسانی که در عکس می‌بینم پسرانمان هستند، در شهری محصور و با دروازه‌های بسته که در آن هیچ چیز آسان نیست و از همه دشوارتز تاب‌آوردن تنهایی و تحمل عصرهای بی عشق یکشنبه‌است.»
    • از «زنده ام که روایت کنم » ترجمهٔ کاوه میرعباسی، تهران: نشر نی، ۱۳۸۳

ت، ث

ج، چ

ح، خ

د، ذ

  • «دوستت دارم، نه بخاطر شخصیت تو، بلکه بخاطر شخصیتی که من هنگام با تو بودن پیدا می‌کنم.»[۱]
  • «دقایقی در زندگی هست که دلت برای کسی آن قدر تنگ می‌شود، که می‌خواهی او را از رؤیاهایت بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی.»[۲]

ر، ز، ژ

  • «ریشهٔ ادبی من روی شعر پایه ریزی شده بود، امّا شعر بد؛ فقط زمانی که از میان شعر بد گذشتی، می‌توانی شعر خوبت را بگیری.»
    • Márquez, Gabriel García. Interview with El Manifesto. 1977.

س، ش

ص، ض

ط، ظ

ع، غ

ف

ق

ک

  • «کسی که با اتوبوس سفر می‌کند نمی‌داند کجا می‌میرد.»
    • از «زنده ام که روایت کنم » ترجمهٔ کاوه میرعباسی، تهران: نشر نی، ۱۳۸۳

گ

ل

م

ن

و

  • « و عشق ، هیچ چیزی سخت تر از عشق نیست.»
    • Márquez, Gabriel García. Love in the Time of Cholera. 1985

ه

  • «هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران.»
    • بدون منبع
  • «همهٔ مردم سه زندگی دارند: عمومی، خصوصی، سرّی.»
    • Gabriel García Márquez: a Life
  • «همیشه آنچه که احساس می‌کنی را بگو، آنچه که فکر می‌کنی را انجام بده.» [۳]
  • «هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که در راهِ عشق بمیری.»
    • Love in the Time of Cholera

ی

منابع

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ