ابوبکر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خلفای راشدین}}
{{خلفای راشدین}}
[[File:Rashidun Caliph Abu Bakr as-Șiddīq (Abdullah ibn Abi Quhafa) - أبو بكر الصديق عبد الله بن عثمان التيمي القرشي أول الخلفاء الراشدين.svg|thumb|]]
[[File:Rashidun Caliph Abu Bakr as-Șiddīq (Abdullah ibn Abi Quhafa) - أبو بكر الصديق عبد الله بن عثمان التيمي القرشي أول الخلفاء الراشدين.svg|thumb|]]
''[[W:ابوبکر|ابوبکر']]''' (وفات به سال ۶۳۴ میلادی) نخستین خلیفه مسلمانان پس از مرگ [[محمد بن عبدالله|پیامبر]] و از نزدیک ترین صحابه او. او را همچنین با لقب «ابوبکر صدیق» می‌شناسند. در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد می‌شد.
''[[W:ابوبکر|ابوبکر']]''' (وفات به سال ۶۳۴ میلادی) نخستین خلیفه مسلمانان(نخستین غاصب خلافت) پس از مرگ (رحلت رسول خدا«ص»)[[محمد بن عبدالله|پیامبر]] و از نزدیک ترین صحابه او. او را همچنین با لقب «ابوبکر صدیق» می‌شناسند. در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد می‌شد.وی بدعت گزار خلافت در برابر پدیده امامت بود و نخستین فردی بود که وصیت رسول خدا(ص) در واقعه غدیر خم را نادیده گرفته و بر خلاف نظر آن حضرت، با همدستی مفسدان دیگری چون عمر بن خطاب بدنام، زمام امور مسلمانان را به دست گرفت. ولی خدا به او مهلت زیادی نداد و بعد از دو سال غصب خلافت و حکومت، به هلاکت رسانید.


== گفتاورد ==
== گفتاورد ==

نسخهٔ ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۵۸

ابوبکر'' (وفات به سال ۶۳۴ میلادی) نخستین خلیفه مسلمانان(نخستین غاصب خلافت) پس از مرگ (رحلت رسول خدا«ص»)پیامبر و از نزدیک ترین صحابه او. او را همچنین با لقب «ابوبکر صدیق» می‌شناسند. در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد می‌شد.وی بدعت گزار خلافت در برابر پدیده امامت بود و نخستین فردی بود که وصیت رسول خدا(ص) در واقعه غدیر خم را نادیده گرفته و بر خلاف نظر آن حضرت، با همدستی مفسدان دیگری چون عمر بن خطاب بدنام، زمام امور مسلمانان را به دست گرفت. ولی خدا به او مهلت زیادی نداد و بعد از دو سال غصب خلافت و حکومت، به هلاکت رسانید.

گفتاورد

  • «ای گروه انصار من سخن سفیهان و نابخردان شما را شنیدم و سزاوارترین کسی که باید به پیمان رسول خدا وفادار باشد شمایید. رسول خدا به سوی شما آمد و او را پناه دادید و یاری نمودید.»
    • سخنان ابوبکر بعد از خطبه فدکیه
  • «من هرگز بر مردی تقدم نمی‏جویم که خود شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم (در باره او) می‏فرمود: علی نزد من منزلتی را دارد که من آن منزلت را در پیشگاه پروردگارم دارم.» آگاه باشید که من کسی را که استحقاق ندارد کمک نمی‏کنم؛ نه با دست نه با زبان. سپس از منبر پایین آمد.
    • اشاره به جایگاه علی
  • «ای مردم همانامن اکنون حکمفرمای شما شدم، ولی نمی‌خواهم ازاین جهت که حکمفرما هستم خود را بهتراز شما بدانم، پس هرگاه درانجام امورتان خوب کارکردم، مرایاری کنید وهرگاه بدکارکردم، مرابه راه رست راهنمایی کنید، راستی امانت است (باید رعایت کرد) دروغ خیانت است (باید ازآن پرهیزکرد) هر ضعیف وناتوانی از شما نزد من قوی وتوانااست تاآنگاه که ان شاءالله حقش رااز ستمکار گرفته به او بازگردانم وبالعکس هر شخص قوی از شمانزد من ضعیف وناتوان خواهد بودتاآن که ان شاءالله حق ستمدیدگان راازاو بازستانم هر قومی که سستی نمایند و از جهاد در راه خدا دست بکشند، قطعاخداآنها را خوار وذلیل خواهد کرد. هرگاه فحشاء و معصیت در قومی شیوع یابد خداوند حتماآنهارا به بلای عام خود گرفتار خواهد ساخت. مرا فرمان برید مادام که خدا و رسول خدارا فرمان برم و هرگاه برخلاف حکم خدایا مخالف امر رسولش عمل نمایم، حق ندارم مرا فرمان برید.»
    • اولین خطبهٔ ابوبکر، بعد از به خلافت رسیدن
  • «مناجاتت با پروردگار برایت کافی است. او آنچه به تو وعده داده برآورده خواهد کرد و الله برای تو کافی است»
    • خطاب به محمد بن عبدالله
    • آنچه در باره وی گفته شد، کذب محض است. او به پیامبر خدا(ص) خیانت و بدون شایستگی مقام جانشینی وی، با شیطنت های عمر بن خطاب مقام خلافت را غصب و به خاندان رسول خدا(ص) جفا نمود و حقشان را تضییع و آنان را به عزلت و خانه نشینی مجبور کرد. حضرت فاطمه زهرا(س) که با ظلم وی و رفیقش عمر مضروب و به شهادت رسید، در مقابل چشمشان هر دو را نفرین کرد و فرمود: در هر نمازی شما دو تا را نفرین می کنم.

پیامبر(ص) فرمود: فاطمه بضعه قلب من است، هر که او را آزار دهد، مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد، خدا را آزار می دهد و هر که خدا را آزار دهد، او را وارد جهنم می کند. این حدیث را شیعه و سنی به صورت متواتر قبول دارند. با این حساب شأن ابوبکر و عمر در قیامت چگونه است؟ اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تبعه علی ذلک

درباره او

تاریخ دانان، خاورشناسان و اسلام شناسان

  • «پیغمبر رحلت کرده بود و دیگر رسولی نخواهد آمد. پیشوای امت و دولت اسلامی درگذشته بود و باید جانشینی برایش پیدا کرد. حلقهٔ درونی صحابه محمد، در این وضع اضطراری، ابوبکر؛ یکی از نخستین و سرشناس ترین کسانی را که اسلام آورده بود، از مبان خود برگزید. به روایت تذکره نویسان ابوبکر به خود لقب خلیفة داد که حائز ابهامی مناسب بود ودر زبان عربی مفهوم جانشین و نیز نایب را تواماً القا می‌کند. لقب ابوبکر به روایتی خلیفة الرسول الله و به روایت دیگری خلیفة الله بود که دعوی دوم واجد معانی ضمنی معتددی است. در هر حال شخص ابوبکر و یا انتخاب کنندگان او در آن زمان چنین تصوراتی در سر نداشتند، ولی عمل بالبداههٔ آنان موجب پیدایش نهاد بزرگ خلافت شد؛ برترین مقام فرمانروایی جهان اسلام.»
    • برنارد لوئیس، دربخش سوم کتاب «The Middle East:2000 years of history from the rise of christianity to the presant day
  • «راستگویی و میانه روی ابوبکر، دین جدید (اسلام) را برقرار و تایید کرد. و مثالی را برای دعوت کردن به دین اسلام مزین کرد .»
  • «قضاوت ابوبکر سالم و بی طرف بود. صحبت کردن دلپذیر او، و رفتار خوش برخورد و مهربانانهٔ او، وی را در بین قریش و تمام مکیان محبوب و مطلوب قرار داده بود. ایمان ابوبکر بزرگترین تضمین خلوص و و بی ریایی محمد در صدر اسلام بود. در واقع، ایمان ابوبکر، احساسات محمد را -در سراسر زندگی محمد- پیراست.»
  • «از سال ۶۲۲ تا ۶۳۲ ابوبکر مشاور ارشد محمد بود. جز این نقش‌های مهمی که وی ایفا کرد یکی حج گزاردن در مکه در سال ۶۳۱ و دیگری امامت (پیشنماز بودن) نماز در مکه، هنگام آخرین بیماری محمد .»
    • ویلیام مونتگومری وات، در Encyclopedia Britannia, Vol. I, page 54, ۱۹۷۳
    • ابوبکر را امت انتخاب نکرد، بلکه چند تن از همدستانش مانند عمر بن خطاب و ابوعبیده جراح و دیگر کسانی که سودای خلافت و حکومت داشتند، در سقیفه بنی ساعده انتخاب نموده و در حالی که هنوز بدن شریف رسول خدا(ص) غسل و کفن نشده بود و اهل بیت عصمت و طهارت همچون مولای متقیان حضرت علی (ع) مشغول غسل و کفن آن حضرت بود، هواپرستان بی تعهد و بی ایمان در سرِ جانشینی پیامبر(ص) به نزاع برخاستند و سر انجام باند عمر و ابوبکر بر دیگران فایق آمده و این پیر سالخورده را که نسبت به احکام شریعت جهل مطلق داشت، به خلافت بر گزیدند و در ابتدا با تبلیغات و جو سازی و بعد با رعب و ارعاب از مردم بیعت گرفتند و به خانه حضرت فاطمه(س) که مخالفان ابو بکر در آن تحصن کرده بودند، یورش برده و درب خانه را سوزاندند و در این ماجرا حضرت زهرا(س) مضروب و مجروح و جنین وی به نام محسن سِقط گردید.

تمام داستان شروع خلافت همین است و بس. نه از رأی گیری خبری بود و نه از رفراندم! زور و نیرنگ و مرم فریبی بود و بس. خدای متعال همه جنایت کاران غصب خلافت را به عذاب الیم خود گرفتار خواهد نمود.

حدیث و روایت

  • «هرگزهیچ مالی مانند مال ابوبکربمن نفع نرساند.»
  • «ای ابوبکر! توازآتش جهنم مصون هستی»
    • محمد بن عبدالله هنگامی که ابوبکر نخستین مردی شد که به دین اسلام گروید
  • «تمام سیره نویسان و مورخین متفقند که ابوبکر در تمام غزوات رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) را همراهی نموده است»
    • ابن کثیر،«اسد الغابه۳/۳۱۸»

در قرآن

  • «إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا ۖ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَیٰ ۗ وَکَلِمَةُ اللَّـهِ هِیَ الْعُلْیَا ۗ وَاللَّـهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿۴۰﴾ سوره توبه»
    • «اگر پیغمبر را یاری نکنید (خدا او را یاری می‌کند، همان گونه که قبلاً) خدا او را یاری کرد، بدان گاه که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالی که (دو نفر بیشتر نبودند و) او دومین نفر بود (و تنها یک نفر به همراه داشت که رفیق دلسوزش ابوبکر بود). هنگامی که آن دو در غار (ثور جای گزیدند و در آن سه روز ماندگار) شدند (ابوبکر نگران شد که از سوی قریشیان به جان پیغمبر گزندی رسد،) در این هنگام پیغمبر خطاب به رفیقش گفت: غم مخور که خدا با ما است (و ما را حفظ می‌نماید و کمک می‌کند و از دست قریشیان می‌رهاند و به عزّت و شوکت می‌رساند. در این وقت بود که) خداوند آرامش خود را بهرهٔ او ساخت (و ابوبکر از این پرتو الطاف، آرام گرفت) و پیغمبر را با سپاهیانی (از فرشتگان در همان زمان و همچنین بعدها در جنگ بدر و حُنَین) یاری داد که شما آنان را نمی‌دیدید، و سرانجام سخن کافران را فروکشید (و شوکت و آئین آنان را از هم گسیخت) و سخن الهی پیوسته بالا بوده است (و نور توحید بر ظلمت کفر چیره شده است و مکتب آسمانی، مکتبهای زمینی را از میان برده است) و خدا باعزّت است (و هرکاری را می‌تواند بکند و) حکیم است (و کارها را بجا و از روی حکمت انجام می‌دهد)‏».
    • این آیه شریفه نه تنها هیچ منقبتی برای ابوبکر نیست، بلکه در منقصت وی می باشد. چون اولا وی اتفاقی با رسول خدا(ص) همراه شد و موجب آشکار شدن راز پیامبر(ص) گردید و چون پیامبر(ص) اعتمادی به وی نداشت و ممکن بود نقشه آن حضرت را آشکار کند و قضیه مهاجرت را خراب گرداند، آن حضرت وی را به همراه خود به غار برد. ثانیا در غار از ترس دشمن به شدت ناراحت بود و مثل درخت بید می لرزید. پیامبر هر چه وی را دلداری می داد فایده ای نداشت و این جمله آیه به همین مطلب اشاره دارد: إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا. باز فایده نداشت تا این که آن حضرت معجزه ای نموده و دریایی در آن طرف غار به او نشان داد و فرمود اگر دشمنان داخل غار شدند، ما از این جا سوار قایق شده و به دریا می زنیم و دستشان به ما نمی رسد. در آن زمان وی آرام گرفت. این جمله آیه مفهومش همین است: فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا. آیا مزاحمت این چنینی برای رسول خدا(ص) در یک امر مهم و سرنوشت ساز، مزیت و منقبت است یا منقصت و خاک بسری؟ حالا نقش وی در قضیه مهاجرت را قیاس کن با نقش کسی که برای فریب دشمن، در رختخواب رسول خدا خوابید و آن حضرت با این راه کار مدبرانه از دست توطئه گران و فتنه انگیزان گریخت. در باره آن شخص فداکار این آیه نازل شد: و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رئوف بالعباد(آیه 207 بقره). به اجماع همه مفسران و علمای اسلامی، آن شخص امام علی بن ابی طالب(ع) بود. بین این دو آیه و این دو شخص مقایسه کرده و وجدانتان را قاضی کنید، تا حقایق برایتان روشن گردد. اول بگو اللهم اهدنا الصراط المستقیم و سپس اندیشه کن.
    • آیه چهل توبه
  • «وَسَیجَنَّبُهَا الْأَتْقَی الَّذِی یؤْتِی مَالَهُ یتَزَکَّی»
  • و بزودی با تقواترین مردم از آن دور داشته می‏شود. همان کس (اشاره به ابوبکر) که مال خود را می‏بخشد تا پاک شود».
    • فتح / ۱۸
  • «لَقَدْ رَضِی اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یبَایعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»
  • «خداوند از مؤمنان- هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند (اشاره به ابوبکر)- راضی و خشنود شد».
    • مائده / ۵۴

شعر

  • «که خورشید بعد از رسولان مه/نتابید بر کس ز بوبکر به.»
    • فردوسی، شاهنامه، بخش «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
  • «ای یار غار سیّد و صدّیق و راه‌بر//مجموعه فضائل و گنجینه صفا.»
  • «نخستین ابوبکر پیر مرید/عمر پنجه بر پیچ دیو مرید/خردمند عثمان شب زنده دار/چهارم علی شاه دلدل سوار. (بوستان/در نیایش خداوند/فی نعت سید المرسلین علیه الصلوة و السلام)»
  • «ای یار غار سیّد و صدّیق و راه‌بر/مجموعه فضائل و گنجینه صفا/مردان قدم به صحبت یاران نهاده‌اند. لیکن نه هم‌چنان که تو در کام اژدها.»
    • سعدی بوستان سعدی، آغاز قصائد فارسی
  • «دین حق را زابتدا زرسول /جز ابوبکر کس نکرد قول/هر چه پیغمبرش زحق گفته /کرده باور زصدق و پذرفته/جسم او همچو روح صافی بود /با همه کس به طبع وافی بود/مشرق آفتاب صدق، دلش

اثر لطف ایزد آب و گلش/محرم راز حضرت نبوی /عاشق نور روی مصطفوی.»

    • سنایی غزنوی، در طریق التحقیق، بخش«مدح امیرالمومنین ابوبکر»
  • «ابوبکر آن که شد یارش، رفیق غار و غمخوارش / چو بلبل مست گلذارش، زشوقش واله و شیدا//زصدقش‌صدق درحیرت، بشرجسم ملک سیرت / همه جود و همه غیرت، که قرآن گویدش أتقی.»
    • ناشناس
  • «از عمر عالمی منوّر شد/همه آفاق پر زمنبر شد.»
    • سنایی غزنوی

منابع و پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
ابوبکر
دارد.