گوزن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جز افزودن تصویر
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۸: خط ۲۸:
** ''[[منوچهری دامغانی]]''
** ''[[منوچهری دامغانی]]''


* «تا گریزنده بود سال و مه از [[شیر]]، گوزن// تا جدایی طلبد روز و شب از [[شاهین|باز]]، [[کلنگ]]»
* «تا گریزنده بود سال و مه از [[شیر]]، گوزن// تا جدایی طلبد روز و شب از [[شاهین|باز]]، کلنگ»
** ''[[فرخی سیستانی]]''
** ''[[فرخی سیستانی]]''



نسخهٔ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۴

گوزنی در پارک ملی المپیک در ایالت واشینگتن.

گوزن، نوعی از گاو کوهی ماده است. از غزال بزرگتر و کوچکتر از آهو است.

گفتاورد

  • «گوزن‌ها در کوه و دشت زندگی می‌کنند اما سرنوشت آنان در آشپزخانه تعیین می‌شود.»

ضرب‌المثل

  • «گوزن جوان گرچه باشد دلیر، نیارد زدن پنجه با شیر پیر»

گوزن در شعر فارسی

  • «آهو و نخجیر و گوزن و تذرو// هرچه مر او را ز گیاهان چراست»
  • «بدان ایزدی فر و جاه کیان// ز نخجیر گور و گوزن ژیان»
  • «تذرو تا همی اندر خرند خایه نهد// گوزن تا همی از شیر پر کند پستان»
  • «در بیشه گوزن از پی داغ تو کند پاک// هم سال نخست از نقط بیهده‌ران را»
  • «ز خوید سبز نگردد دگر سروی گوزن// ز لاله سرخ نگردد همی سرین غزال»
  • «شب گوزن افکنده گویی شاخش اینک در هوا// خونش از نیلوفر چرخ ارغوان انگیخته»
  • «کرده در آن خرم فضا صید گوزنان چند جا// شاخ گوزن اندر هوا اینک نگونسار آمده»
  • «گوزن است اگر آهوی دلبر است// شکاری چنین درخور مهتر است»
  • «گوزن کوه اگر گردنفراز است// کمند چاره را بازو دراز است»
  • «گوزن و شیر بازی می‌نمودند// تذرو و باز غارت می‌ربودند»
  • «یک سر و ده شاخ چون گوزن برآرد// هرچه در این شهر شهره باشد و عیار»

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
گوزن
دارد.