لودویگ ویتگنشتاین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mahnaz92 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mahnaz92 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
*« وقتی تاب آوردن '''[[w:زندگی| زندگی]]''' دشوارمی شود، آدم به دگرگونی وضع می اندیشد ولی مهم ترین و موثرترین دگرگونی، یعنی دگرگونی در دیدگاه خودمان ، به ندرت به فکرمان می رسد و به سختی می توانیم تصمیم به این کار بگیریم.» ص 107
*« وقتی تاب آوردن '''[[w:زندگی| زندگی]]''' دشوارمی شود، آدم به دگرگونی وضع می اندیشد ولی مهم ترین و موثرترین دگرگونی، یعنی دگرگونی در دیدگاه خودمان ، به ندرت به فکرمان می رسد و به سختی می توانیم تصمیم به این کار بگیریم.» ص 107
*« ذوق تنظیم می کند، زادن کار او نیست.ذوق پذیرفتنی میکند.» ص 119
*« ذوق تنظیم می کند، زادن کار او نیست.ذوق پذیرفتنی میکند.» ص 119
*« شهرت طلبی و بلند پروازی مرگ اندیشه است.» ص 150
*« شهرت طلبی و بلند پروازی [[w:مرگ| مرگ]] اندیشه است.» ص 150
== منبع ==
== منبع ==



نسخهٔ ‏۴ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۳۸

لودویگ ویتگنشتاین، (۲۶ آوریل ۱۸۸۹ - ۲۹ آوریل ۱۹۵۱) فیلسوف اتریشی قرن بیستم

دارای منبع

  • « تنها بگذار طبیعت سخن بگوید و فرای طبیعت تنها تنها یک امر برتر برشناس ، ولی نه آنی را که دیگران هم می توانند بیندیشند.»
  • « دین می گوید : « این کار را بکن ! اینطور فکر کن ! و قادر به مستدل ساختن آن نیست و اگر هم در این کار بکوشد، ایجاد دافعه خواهد کرد، زیرا به ازای هر دلیلی که پیش می نهد. ضد دلیلی منطقی و قانع کننده وجود دارد، متقاعد کننده گفتن این است که : اینطور فکر کن ! هر چقدر هم عجیب به نظر برسد.» ص 65
  • «  هیچ چیز به اندازه ی خود را فریب ندادن دشوار نیست.» ص 74
  • « می توان گفت : نبوغ شجاعت موجود در استعداد است.» ص 80
  • « در پی آن باش که دوست داشته شوی و نه آن که ستوده شوی.» ص 80
  • « نه الگوهای دیگران ، بلکه بگذار طبیعت راهبر تو باشد » ص 86
  • «نبوغ چیزی است که موجب می شود استعداد استاد را از یاد ببریم.» ص 90
  • « نبوغ چیزی است که موجب می شود مهارت را از یاد ببریم.» ص 90
  • «تنها جایی که نبوغ ضعیف است می توان استعداد را دید.» ص 91
  • « فیلسوف کسی است که باید در درونش ، بسیاری بیماریهای فهم را درمان کند پیش از آنکه بتواند به انگاره های فهم سالم بشری برسد.» ص 91
  • « انقلابی کسی خواهد بود که بتواند خودش را منقلب کند.» ص 92
  • « آنچه پوسیده است باید در همان حال پوسیدگی رها شود.» ص 93
  • « آدمها مادامی دینی اند که خود را نه چندان ناکامل بلکه بیمار پندارند.» ص 94
  • « باور داشتن یعنی در سیطره ی یک اقتدار قرار گرفتن. اگر خود را زیر سیطره اش قرار داده باشی ، لاجرم نمی توانی بی آن که در برابرش شوریده باشی ، به پرسش اش بگیری و از نو ،باور پذیرش بیابی.» ص 94
  • « بزرگی یا کوچکی یک اثر بسته به جایی است که آفریننده اش ایستاده است.» ص 101
  • « وقتی تاب آوردن زندگی دشوارمی شود، آدم به دگرگونی وضع می اندیشد ولی مهم ترین و موثرترین دگرگونی، یعنی دگرگونی در دیدگاه خودمان ، به ندرت به فکرمان می رسد و به سختی می توانیم تصمیم به این کار بگیریم.» ص 107
  • « ذوق تنظیم می کند، زادن کار او نیست.ذوق پذیرفتنی میکند.» ص 119
  • « شهرت طلبی و بلند پروازی مرگ اندیشه است.» ص 150

منبع

فرهنگ و ارزش لودویگ ویتگنشتاین ترجمه : امید مهرگان هایکی نیمان (گردآورنده)، گئورگ هنریک فون رایت (گردآورنده)، ناشر: گام نو

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ