محمد مصدق: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mondephile (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Soroush90gh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''[[W:محمد مصدق|محمد مصدق]]'''(۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) دولتمرد ایرانی و نخستوزیر ایران از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ بود. |
'''[[W:محمد مصدق|محمد مصدق]]'''(۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) دولتمرد ایرانی و نخستوزیر ایران از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ بود. |
||
== در دادگاه محاکمه == |
== در دادگاه محاکمه == |
||
خط ۸: | خط ۹: | ||
در مورد بیدادگاهش و علل محاکمه خود چنین می گوید : |
در مورد بیدادگاهش و علل محاکمه خود چنین می گوید : |
||
⚫ | *در طول تاريخ مشروطيت ايران اين اولين بار است که يک نخست وزير قانوني مملکت را به حبس و بند مي کشند و روي کرسي اتهام مي نشانند... به من گناهان زيادي نسبت دادهاند ولي من خودم مي دانم که يک گناه بيشتر ندارم و آن اين است که تسليم تمايلات خارجيان نشده و دست آنان را از منابع ثروت ملي کوتاه کرده ام ... مردم اين مملکت مي دانند که وضع من در بسياري جهات با وضع مارشال پتن فرانسوي بي شباهت نيست و من هم سالخورده و به وطن خود خدمتي کرده ام. من هم مثل او در اواخر عمر به روي کرسي اتهام نشسته ام و شايد مثل او محکوم شوم ولي همه نمیدانند بين من و او يک تفاوت آشکار است. پتن به جرم همکاري با دشمن ملت فرانسه به دست ملت فرانسه محاکمه شد و من به گناه مبارزه با دشمن مليت ايران به دست عمال بيگانگان!. |
||
{{ نقل قول | |
|||
⚫ | |||
<ref> دکتر محمد مصدق، محاکمه و بدفاع </ref> <ref>دکتر محمد مصدق - خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق – مشتمل بر دو کتاب:۱- شرح مختصری از زندگی و خاطراتم ۲- مختصری از تاریخ ملی شدن نفت در ایران - به کوشش ایرج افشار </ref> |
<ref> دکتر محمد مصدق، محاکمه و بدفاع </ref> <ref>دکتر محمد مصدق - خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق – مشتمل بر دو کتاب:۱- شرح مختصری از زندگی و خاطراتم ۲- مختصری از تاریخ ملی شدن نفت در ایران - به کوشش ایرج افشار </ref> |
||
=== آخرین دفاع === |
|||
در آخرين دفاع در دادگاه تجديدنظر نظامي ميگويد: |
|||
*از آنچه برايم پيش آوردهاند هيچ تاسف ندارم و يقين دارم وظيفه تاريخي خود را تا سرحد امكان انجام دادهام. من به حس و عيان ميبينم كه اين نهال برومند در خلال تمام مشقتهايي كه امروز گريبان همه را گرفته به ثمر رسيده است و خواهد رسيد. |
|||
**بزرگمهر جليل، مصدق در محكمه نظامي، كتاب اول ج۲، نشرتاريخ ايران، ۱۳۶۳، صص ۷۷۵- ۷۷۹ |
|||
== پس از برکناری == |
|||
در لايحه ای كه در تاريخ ششم شهريور ۱۳۳۳ در زندان لشكر دو زرهي تنظيم کرده، دكتر مصدق در جواب كساني كه رأي به عدم صلاحيت دادگاه نظامي را توهين به مقام سلطنت تلقي كرده و شاه را مصون از خطا معرفي ميكردند، ميگويد: |
|||
*'''توجيهي سخيفتر از اين نميشود زيرا احترام مقام سلطنت در اين است كه اگر خود آن مقام هم عمل غيرموجهي نمود اظهار ندامت كند. بزرگي و عظمت به اين نيست كه دادرسان بترسند اگر رأي به صلاحيت ندهند دچار عذاب اليم خواهند گرديد.''' |
|||
**بستهنگار محمد، مصدق و حاكميت ملي، انتشارات قلم، ۱۳۸۱، ص۵۹۹ تا ۶۳۳ |
|||
== بُنمایه == |
== بُنمایه == |
||
بخشی از دفاعیات زنده یاد دکتر مصدق در جلسه سی و چهارم دادگاه نظامی |
بخشی از دفاعیات زنده یاد دکتر مصدق در جلسه سی و چهارم دادگاه نظامی |
نسخهٔ ۲۷ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۳۱
محمد مصدق(۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) دولتمرد ایرانی و نخستوزیر ایران از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ بود.
در دادگاه محاکمه
- حیات و عرض و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرافرازی میلیونها ایرانی و نسلهای متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آوردهاند تأسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام دادهام. من به حس و عیان میبینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقتهایی که امروز گریبان همه را گرفته، به ثمر رسیدهاست و خواهد رسید. عمر من و شما و هر کس چند صباحی، دیر و یا زود به پایان میرسد. ولی آنچه میماند حیات و سرافرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است.
- آری تنها گناه من وگناه بزرگ و بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کردهام و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراطوریهای جهان را از این مملکت برچیده ام و پنجه در پنجه مخوفترین سازمانهای استعماری و جاسوسی بین المللی درافکنده ام و به قیمت از بین رفتن خود و خانواده ام و به قیمت جان و عرض و مالم خداوند مرا توفیق عطا فرمود تا با همت و اراده مردم آزاده این مملکت بساط این دستگاه وحشت انگیز را درنوردم. من طی این همه فشار و ناملایمات، این همه تهدید و تضییقات از علت اساسی و اصلی گرفتاری خود غافل نیستم و به خوبی میدانم که سرنوشت من باید مایه عبرت مردانی شود که ممکن است در آتیه در سراسر خاورمیانه در صدد گسیختن زنجیر بندگی و بردگی استعمار برآیند.
در مورد بیدادگاهش و علل محاکمه خود چنین می گوید :
- در طول تاريخ مشروطيت ايران اين اولين بار است که يک نخست وزير قانوني مملکت را به حبس و بند مي کشند و روي کرسي اتهام مي نشانند... به من گناهان زيادي نسبت دادهاند ولي من خودم مي دانم که يک گناه بيشتر ندارم و آن اين است که تسليم تمايلات خارجيان نشده و دست آنان را از منابع ثروت ملي کوتاه کرده ام ... مردم اين مملکت مي دانند که وضع من در بسياري جهات با وضع مارشال پتن فرانسوي بي شباهت نيست و من هم سالخورده و به وطن خود خدمتي کرده ام. من هم مثل او در اواخر عمر به روي کرسي اتهام نشسته ام و شايد مثل او محکوم شوم ولي همه نمیدانند بين من و او يک تفاوت آشکار است. پتن به جرم همکاري با دشمن ملت فرانسه به دست ملت فرانسه محاکمه شد و من به گناه مبارزه با دشمن مليت ايران به دست عمال بيگانگان!.
آخرین دفاع
در آخرين دفاع در دادگاه تجديدنظر نظامي ميگويد:
- از آنچه برايم پيش آوردهاند هيچ تاسف ندارم و يقين دارم وظيفه تاريخي خود را تا سرحد امكان انجام دادهام. من به حس و عيان ميبينم كه اين نهال برومند در خلال تمام مشقتهايي كه امروز گريبان همه را گرفته به ثمر رسيده است و خواهد رسيد.
- بزرگمهر جليل، مصدق در محكمه نظامي، كتاب اول ج۲، نشرتاريخ ايران، ۱۳۶۳، صص ۷۷۵- ۷۷۹
پس از برکناری
در لايحه ای كه در تاريخ ششم شهريور ۱۳۳۳ در زندان لشكر دو زرهي تنظيم کرده، دكتر مصدق در جواب كساني كه رأي به عدم صلاحيت دادگاه نظامي را توهين به مقام سلطنت تلقي كرده و شاه را مصون از خطا معرفي ميكردند، ميگويد:
- توجيهي سخيفتر از اين نميشود زيرا احترام مقام سلطنت در اين است كه اگر خود آن مقام هم عمل غيرموجهي نمود اظهار ندامت كند. بزرگي و عظمت به اين نيست كه دادرسان بترسند اگر رأي به صلاحيت ندهند دچار عذاب اليم خواهند گرديد.
- بستهنگار محمد، مصدق و حاكميت ملي، انتشارات قلم، ۱۳۸۱، ص۵۹۹ تا ۶۳۳
بُنمایه
بخشی از دفاعیات زنده یاد دکتر مصدق در جلسه سی و چهارم دادگاه نظامی