ایمانوئل کانت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز r2.6.5) (ربات افزودن: id:Immanuel Kant |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
[[رده:فیلسوفان|کانت، امانوئل]] |
[[رده:فیلسوفان|کانت، امانوئل]] |
||
[[ar:إيمانويل كانت]] |
|||
[[bg:Имануел Кант]] |
[[bg:Имануел Кант]] |
||
[[bs:Immanuel Kant]] |
[[bs:Immanuel Kant]] |
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۰:۴۷
امانوئل کانت فیلسوف و دانشمند آلمانی. زادروز: (۲۲ آوریل ۱۷۲۴ - (۱۲ فوریه ۱۸۰۴)
بدون منبع
- «آلمانیها بهداشتن صفات خوب اخلاقی مانند پاکدامنی و هنر خانهداری مشهورند؛ صفاتی که برای درخشیدن مناسب نیستند.»
- «اگر از انسان امید و خواب گرفته شود، بدبختترین موجود روی زمین میشود.»
- «اگر عدالت محو شود دیگر زندگی مردم بر روی زمین به زحمتش نمیارزد.»
- «اندیشیدن برای یک دانشمند، غذای روزانهاست. بدون آن، هنگام تنهائی و ساعات بیداری، قادر به ادامه حیات نمیباشد.»
- «انسان، تنها حیوانی است که باید کار کند.»
- «بزرگترین کمال برای مرد عبارت است از این که وظیفه را برای خاطر وظیفه بهجا بیاورد.»
- «بسیاری از انسانها خوشبخت نیستند زیرا قادر به چشمپوشی و گذشت نمیباشند. آن مرد مجرد میتوانست ازدواجی سعادتمند داشته باشد اگر نقصان یک دندان یا خال گوشتی چهره دختر مورد علاقه را نادیده میگرفت.»
- «حس وجدان، آن قوه قضاوت اخلاقی است که خود، خویشتن را محاکمه میکند.»
- «در جهان دو چیز است که از همه زیباتر است: آسمانی پرستاره و وجدانی آسوده.»
- «در میان اقوام متمدن، آلمانیها به حکومتی که بر آنها حاکم است نزدیک تر بوده و به راحتی در آن ادغام میشوند و غالبأ از مقاومت در مقابل نظم حاکم و دگرگون سازی آن فاصله میگیرند. آنها دارای طبعی ملایم و خونسردی توأم با درایت میباشند.»
- «دین تنها یکی است، اما اعتقادات ممکن است انواع زیاد داشته باشد.»
- «دین عبارت است از شناختن تکالیف بشری در شکل اوامر خدائی.»
- «زن میخواهد مسلط باشد، مرد مایل است زیر سلطه قرار بگیرد (مخصوصأ پیش از ازدواج).»
- «سپاسگزاری وظیفهاست.»
- «سعادت هدیهای الهی است و شوربختی ثمرهٔ وسوسهٔ شیطان. اگر سعادت را طالبی دنبال شیطان نرو.»
- «شعر ظواهر اشیاء را با خواستههای روح منطبق میسازد و مایه گشایش خاطر و صفای ذهن میگردد.»
- «طبیعت هنگامی زیبا است که در ما همان تأثیر هنر را نداشته باشد، به این طریق، زیبائی چه در طبیعت و چه در هنر ممکن است به وسیله همآهنگی و شورانگیزی و مخصوصأ اتحاد درونی آن دو باهم، توصیف گردد.»
- «فکر کردن، گفتگو با خویشتن است.»
- «من با زبانی خوش آیند (نه خالی از حقیقت) اعلام میکنم : زن باید سلطنت و مرد حکومت کند؛ زیرا عشق و علاقه، سلطهگر و درایت، حاکم است.»
- «موسیقی لذت بخش ترین هنرها است ولی چیزی به ما نمیآموزد، اما آن چه که به فکر و روح آدمی غذا میدهد و آموزندهاست، شعر و شاعری است.»
- «هر انسانی محق احترام از جانب دیگران بوده و موظف به محترم شمردن حقوق دیگران نیز میباشد.»
- «چنان باش که به هر کس بتوانی بگویی مثل من رفتار کن.»
- «جرات اندیشیدن داشته باش.»
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |