سیسرو: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
AnankeBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات افزودن: sr:Марко Тулије Цицерон
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: زیباسازی
خط ۴: خط ۴:


* «آنان که [[دوستی]] و محبت را به‌ [[زندگی]] خود راه نمی‌دهند،به‌آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»
* «آنان که [[دوستی]] و محبت را به‌ [[زندگی]] خود راه نمی‌دهند،به‌آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»
** ''De amicitia 47''
** ''De amicitia ۴۷''
* «آن‌چه برایم عزیز است باخود حمل می‌کنم.»
* «آن‌چه برایم عزیز است باخود حمل می‌کنم.»
** ''Paradoxa Stoicorum 1, 1, 8''
** ''Paradoxa Stoicorum ۱، ۱، ۸''
* «آن‌که [[دوستی|دوست]] واقعی خود را می‌بیند، به‌نوعی تصویر خویشتن خویش را دیده‌است.»
* «آن‌که [[دوستی|دوست]] واقعی خود را می‌بیند، به‌نوعی تصویر خویشتن خویش را دیده‌است.»
** ''De amicitia 23''
** ''De amicitia ۲۳''
* «از بازی و بذله‌گوئی می‌توان لذت برد، همان‌گونه که از خواب و استراحت، به‌شرطی که به‌اندازه کافی به‌امور جدی و کارهای مفید پرداخته باشیم.»
* «از بازی و بذله‌گوئی می‌توان لذت برد، همان‌گونه که از خواب و استراحت، به‌شرطی که به‌اندازه کافی به‌امور جدی و کارهای مفید پرداخته باشیم.»
** ''De officiis I, 103''
** ''De officiis ۱۰۳''
* «از خویشاوندان به‌راحتی می‌توان برید، اما رشته [[دوستی]] را هرگز.»
* «از خویشاوندان به‌راحتی می‌توان برید، اما رشته [[دوستی]] را هرگز.»
** ''De amicitia 19''
** ''De amicitia ۱۹''
* «از قول [[سقراط]] شنیده‌ام که، نمک ِ غذا در گرسنگی، و لذت‌ِ آب در تشنگی است.»
* «از قول [[سقراط]] شنیده‌ام که، نمک ِ غذا در گرسنگی، و لذت‌ِ آب در تشنگی است.»
** ''De officiis 2, 28, 90''
** ''De officiis ۲، ۲۸، ۹۰''
* «از [[مرگ]]، کسی را گزیر نیست.»
* «از [[مرگ]]، کسی را گزیر نیست.»
** ''Philippica 8, VIII, 29''
** ''Philippica ۸، VIII، ۲۹''
* «اشک، زود خشک می‌شود، به‌ویژه اشکی که بر ناکامی دیگران جاری شده باشد.»
* «اشک، زود خشک می‌شود، به‌ویژه اشکی که بر ناکامی دیگران جاری شده باشد.»
** ''De partitione 52''
** ''De partitione ۵۲''
* «اگر اجازه بدهند، به‌خاطر کسب [[آزادی]] مجدد، خوشحال می‌شوم، اگر نه، پس این تغییر و تحول بجز سروری که از سرنگونی به سزای یک ستمگر، باچشمان خود مشاهده کردم، چه ارمغانی برای من به‌همراه داشته است؟
* «اگر اجازه بدهند، به‌خاطر کسب [[آزادی]] مجدد، خوشحال می‌شوم، اگر نه، پس این تغییر و تحول بجز سروری که از سرنگونی به سزای یک ستمگر، باچشمان خود مشاهده کردم، چه ارمغانی برای من به‌همراه داشته است؟
** ''در باره مرگ قیصر/ Ad Atticum, XIV, XIV, 4''
** ''در باره مرگ قیصر/ Ad Atticum، XIV، XIV، ۴''
* «اگر زیرپا گذاشتن قانون ناگزیر باشد، فقط در جهت کسب قدرت است، در غیر این‌صورت، قانون را باید مقدس داشت.»
* «اگر زیرپا گذاشتن قانون ناگزیر باشد، فقط در جهت کسب قدرت است، در غیر این‌صورت، قانون را باید مقدس داشت.»
** ''De officiis 82''
** ''De officiis ۸۲''
* «انسان تصور می‌کند که انسانیت را خوب می‌شناسد.»
* «انسان تصور می‌کند که انسانیت را خوب می‌شناسد.»
** ''De officiis 1, 9 und De legibus 1, 12, 33''
** ''De officiis ۱، ۹ und De legibus ۱، ۱۲، ۳۳''
* «با داشتن یک باغچه و در کنار آن یک [[کتاب|کتاب‌]]خانه، هیچ کم‌بودی نخواهی داشت.»
* «با داشتن یک باغچه و در کنار آن یک [[کتاب|کتاب‌]]خانه، هیچ کم‌بودی نخواهی داشت.»
** ''ad Familiares IX, Brief IV. an Varro''
** ''ad Familiares IX، Brief IV. an Varro''
* «بالاترین حق، در عین حال، کمال ناحقی است.»
* «بالاترین حق، در عین حال، کمال ناحقی است.»
** ''De officiis I, 33''
** ''De officiis ۳۳''
* «بسیار شنیده‌ام که می‌گویند، از نوشتارهای [[دیمقراطیس]] و [[افلاطون]] به‌جای مانده‌است که هیچ [[شعر|شاعر]] بزرگی بدون اشتیاقی آتشین و اندک بهره‌ای از [[جنون|دیوانگی]]، قادر به‌ [[زندگی]] نیست.»
* «بسیار شنیده‌ام که می‌گویند، از نوشتارهای [[دیمقراطیس]] و [[افلاطون]] به‌جای مانده‌است که هیچ [[شعر|شاعر]] بزرگی بدون اشتیاقی آتشین و اندک بهره‌ای از [[جنون|دیوانگی]]، قادر به‌ [[زندگی]] نیست.»
** ''Über den Redner 2, XLVI, 194''
** ''Über den Redner ۲، XLVI، ۱۹۴''
* «به‌وسیله عادت، [[طبیعت]] دومی به‌وجود می‌آید.»
* «به‌وسیله عادت، [[طبیعت]] دومی به‌وجود می‌آید.»
** ''De finibus 5, 25, 74''
** ''De finibus ۵، ۲۵، ۷۴''
* «چهره، تصویری از روح است.»
* «چهره، تصویری از روح است.»
** ''Orator ad M. Brutum 17, 60''
** ''Orator ad M. Brutum ۱۷، ۶۰''
* «حیثیت و اعتبار اجتماعی، [[هنر]]گستر است.»
* «حیثیت و اعتبار اجتماعی، [[هنر]]گستر است.»
** ''Tusculanae disputationes 1,2,4''
** ''Tusculanae disputationes ۱،۲،۴''
* «خاک وطن همه‌کس را عزیز است.»
* «خاک وطن همه‌کس را عزیز است.»
** ''Catilinarische Reden 4, 16''
** ''Catilinarische Reden ۴، ۱۶''
* «خواب را تصویری از [[مرگ]] بدان.»
* «خواب را تصویری از [[مرگ]] بدان.»
** ''یک ضرب‌المثل لاتینی/ Tusculanae Disputationes I, 38, 92''
** ''یک ضرب‌المثل لاتینی/ Tusculanae Disputationes ۳۸، ۹۲''
* «خود را بشناس»
* «خود را بشناس»
** ''Tusculanae Disputationes I, XXII, 50/ براساس شعارِ معبدِ آپولون در دِلفی''
** ''Tusculanae Disputationes XXII، ۵۰/ براساس شعارِ معبدِ آپولون در دِلفی''
* «خوشبختی کور است.»
* «خوشبختی کور است.»
** ''De amicitia 15, 54 und Philippica XIII, 10, V''
** ''De amicitia ۱۵، ۵۴ und Philippica XIII، ۱۰، V''
* «[[دارو|داروی]] شفابخش روح آدمی، فلسفه‌است.»
* «[[دارو|داروی]] شفابخش روح آدمی، فلسفه‌است.»
** ''Tusculanae Disputationes III, III., 6''
** ''Tusculanae Disputationes III، III.، ۶''
* «در زیر لباس‌های کهنه و کثیف، اغلب فضیلت و دانائی نهفته‌است.»
* «در زیر لباس‌های کهنه و کثیف، اغلب فضیلت و دانائی نهفته‌است.»
** ''Tusculanae disputationes 3, 23, 56''
** ''Tusculanae disputationes ۳، ۲۳، ۵۶''
* «[[دوستی|دوست]] واقعی من، من ِ دوم است.»
* «[[دوستی|دوست]] واقعی من، من ِ دوم است.»
** ''Laelius de Amicitia 21, 80''
** ''Laelius de Amicitia ۲۱، ۸۰''
* «[[دوستی]] آن نیست که یک‌طرف از شنیدن حقیقت دوری جوید و طرفِ دیگر از دروغ‌گفتن فروگذار نباشد.»
* «[[دوستی]] آن نیست که یک‌طرف از شنیدن حقیقت دوری جوید و طرفِ دیگر از دروغ‌گفتن فروگذار نباشد.»
** ''De amicitia 98''
** ''De amicitia ۹۸''
* «[[دوستی]]، درخشش سعادت را بیشتر می‌کند.»
* «[[دوستی]]، درخشش سعادت را بیشتر می‌کند.»
** ''De amicitia 22''
** ''De amicitia ۲۲''
* «دولت بی‌قانون، پیکر بی‌روح را ماند.»
* «دولت بی‌قانون، پیکر بی‌روح را ماند.»
** ''Pro Cluentio 53''
** ''Pro Cluentio ۵۳''
* «دنیا، دارالمجانین است.»
* «دنیا، دارالمجانین است.»
** ''Ad familiares 9, 22''
** ''Ad familiares ۹، ۲۲''
* «زندگی بدون [[دوستی]]، معنی ندارد.»
* «زندگی بدون [[دوستی]]، معنی ندارد.»
** ''Laelius 23, 86''
** ''Laelius ۲۳، ۸۶''
* «شرف، پاداش عفت است.»
* «شرف، پاداش عفت است.»
** ''Brutus 281''
** ''Brutus ۲۸۱''
* «شناخت علت، در شناختن معلول مؤثر است.»
* «شناخت علت، در شناختن معلول مؤثر است.»
** ''Topica, 67''
** ''Topica، ۶۷''
* «طمع‌کاری، منشأ تمام جنایات و اعمال ناشایست است.»
* «طمع‌کاری، منشأ تمام جنایات و اعمال ناشایست است.»
** ''Pro Roscio 75''
** ''Pro Roscio ۷۵''
* «قانون در برابر غرش توپ سکوت اختیار می‌کند.»
* «قانون در برابر غرش توپ سکوت اختیار می‌کند.»
** ''Pro Milone 4, 10''
** ''Pro Milone ۴، ۱۰''
* «کاتیلینا، تا به‌کی می‌خواهی از صبوری ما سؤاستفاده کنی؟»
* «کاتیلینا، تا به‌کی می‌خواهی از صبوری ما سؤاستفاده کنی؟»
** ''1 .Catilinarische Rede, I, 1''
** ''۱ .Catilinarische Rede، ۱''
* «[[کار]] انجام شده را انجام مده.»
* «[[کار]] انجام شده را انجام مده.»
** ''Ad Atticum 9, 18, 3''
** ''Ad Atticum ۹، ۱۸، ۳''
* «[[کار]] دلپذیر است، درصورتی‌که به‌انجام رسیده باشد.»
* «[[کار]] دلپذیر است، درصورتی‌که به‌انجام رسیده باشد.»
** ''De finibus 2, 105/ نقل قول از یک ضرب‌المثل''
** ''De finibus ۲، ۱۰۵/ نقل قول از یک ضرب‌المثل''
* «ما فقط به‌خاطر رضای خویشتن خود، زائیده نشده‌ایم.»
* «ما فقط به‌خاطر رضای خویشتن خود، زائیده نشده‌ایم.»
** ''De officiis 1, 22 / نقل‌قول از افلاطون''
** ''De officiis ۱، ۲۲ / نقل‌قول از افلاطون''
* «[[ضرب‌المثل|مثال‌]]های بد، زیانشان از گناه بدتر است.»
* «[[ضرب‌المثل|مثال‌]]های بد، زیانشان از گناه بدتر است.»
** ''Über die Gesetze, III, XIV, 32''
** ''Über die Gesetze، III، XIV، ۳۲''
* «مردم از این شناخت غافلند که بیشترین درآمد، در قناعت است.»
* «مردم از این شناخت غافلند که بیشترین درآمد، در قناعت است.»
** ''Paradoxa der Stoiker, VI, 49''
** ''Paradoxa der Stoiker، VI، ۴۹''
* «[[مرگ]] برای آدمی است.»
* «[[مرگ]] برای آدمی است.»
** ''De fato 9''
** ''De fato ۹''
* «من برای برقراری [[صلح]]، پیوسته هشدار می‌دهم؛ صلحی هرچند غیرعادلانه، به‌مراتب بهتر از [[جنگ|جنگی]] عادلانه‌است.»
* «من برای برقراری [[صلح]]، پیوسته هشدار می‌دهم؛ صلحی هرچند غیرعادلانه، به‌مراتب بهتر از [[جنگ|جنگی]] عادلانه‌است.»
** ''Ad Atticum, VII, XIV, 3''
** ''Ad Atticum، VII، XIV، ۳''
* «مورد ستم قرار گرفتن بهتر از ستم رواداشتن است.»
* «مورد ستم قرار گرفتن بهتر از ستم رواداشتن است.»
** ''Tusculanae disputationes 4, 56 / براساس گفتار سقراط و افلاطون''
** ''Tusculanae disputationes ۴، ۵۶ / براساس گفتار سقراط و افلاطون''
* «نامه، چهره را از شرم سرخ نمی‌کند.»
* «نامه، چهره را از شرم سرخ نمی‌کند.»
** ''Ad familiares 5, 12''
** ''Ad familiares ۵، ۱۲''
* «نه به‌[[کار]]های زشت دست خواهیم زد و نه انجام آن را به‌عهده دیگران محول خواهیم کرد، حتی اگر انجام آن‌را از ما خواسته باشند.»
* «نه به‌[[کار]]های زشت دست خواهیم زد و نه انجام آن را به‌عهده دیگران محول خواهیم کرد، حتی اگر انجام آن‌را از ما خواسته باشند.»
** ''De amicitia 40''
** ''De amicitia ۴۰''
* «هر بشری از خطاکردن ناگزیر است، تنها [[مجنون|ابلهان]] هستند که در اشتباه خود اصرار می‌ورزند.»
* «هر بشری از خطاکردن ناگزیر است، تنها [[مجنون|ابلهان]] هستند که در اشتباه خود اصرار می‌ورزند.»
** ''Philippica 12, 2''
** ''Philippica ۱۲، ۲''
* «هرچه بکاری تو همان بدروی.»
* «هرچه بکاری تو همان بدروی.»
** ''ضرب‌المثل یونانی - رومی/ De oratore 2, 65, 261''
** ''ضرب‌المثل یونانی - رومی/ De oratore ۲، ۶۵، ۲۶۱''
* «هر موجود زنده‌ای وجود خویش را عزیز می‌دارد.»
* «هر موجود زنده‌ای وجود خویش را عزیز می‌دارد.»
** ''De finibus 5, 9''
** ''De finibus ۵، ۹''
* «همان‌گونه که هر [[شراب]] کهنه‌ای تبدیل به‌سرکه نگردد، هر مردِ سالخورده‌ای نیز ترش‌روی نشود.»
* «همان‌گونه که هر [[شراب]] کهنه‌ای تبدیل به‌سرکه نگردد، هر مردِ سالخورده‌ای نیز ترش‌روی نشود.»
** ''De senectute 18, 65''
** ''De senectute ۱۸، ۶۵''
* «یادآوری خاطرات رنج‌های گذشته، بدون غصه‌خوردن، لذت‌بخش است.»
* «یادآوری خاطرات رنج‌های گذشته، بدون غصه‌خوردن، لذت‌بخش است.»
** ''Ad familiares 5, 12''
** ''Ad familiares ۵، ۱۲''
* «یک [[دوستی|دوست]] قابل‌اعتماد را در موقعیتی غیرقابل‌اعتماد می‌توان شناخت.»
* «یک [[دوستی|دوست]] قابل‌اعتماد را در موقعیتی غیرقابل‌اعتماد می‌توان شناخت.»
** ''نقل قول از اِنیوس/ de amicitia 17, 64''
** ''نقل قول از اِنیوس/ de amicitia ۱۷، ۶۴''


== بدون منبع ==
== بدون منبع ==

نسخهٔ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۲۴

مارکوس تولیوس سیسرو (۳ ژانویه ۱۰۶ - ۷ دسامبر ۴۳ پیش از میلاد)، فیلسوف و سیاستمدار رومی.

منبع دارد

  • «آنان که دوستی و محبت را به‌ زندگی خود راه نمی‌دهند،به‌آن ماند که طلوع خورشید را مانع شوند.»
    • De amicitia ۴۷
  • «آن‌چه برایم عزیز است باخود حمل می‌کنم.»
    • Paradoxa Stoicorum ۱، ۱، ۸
  • «آن‌که دوست واقعی خود را می‌بیند، به‌نوعی تصویر خویشتن خویش را دیده‌است.»
    • De amicitia ۲۳
  • «از بازی و بذله‌گوئی می‌توان لذت برد، همان‌گونه که از خواب و استراحت، به‌شرطی که به‌اندازه کافی به‌امور جدی و کارهای مفید پرداخته باشیم.»
    • De officiis I، ۱۰۳
  • «از خویشاوندان به‌راحتی می‌توان برید، اما رشته دوستی را هرگز.»
    • De amicitia ۱۹
  • «از قول سقراط شنیده‌ام که، نمک ِ غذا در گرسنگی، و لذت‌ِ آب در تشنگی است.»
    • De officiis ۲، ۲۸، ۹۰
  • «از مرگ، کسی را گزیر نیست.»
    • Philippica ۸، VIII، ۲۹
  • «اشک، زود خشک می‌شود، به‌ویژه اشکی که بر ناکامی دیگران جاری شده باشد.»
    • De partitione ۵۲
  • «اگر اجازه بدهند، به‌خاطر کسب آزادی مجدد، خوشحال می‌شوم، اگر نه، پس این تغییر و تحول بجز سروری که از سرنگونی به سزای یک ستمگر، باچشمان خود مشاهده کردم، چه ارمغانی برای من به‌همراه داشته است؟
    • در باره مرگ قیصر/ Ad Atticum، XIV، XIV، ۴
  • «اگر زیرپا گذاشتن قانون ناگزیر باشد، فقط در جهت کسب قدرت است، در غیر این‌صورت، قانون را باید مقدس داشت.»
    • De officiis ۸۲
  • «انسان تصور می‌کند که انسانیت را خوب می‌شناسد.»
    • De officiis ۱، ۹ und De legibus ۱، ۱۲، ۳۳
  • «با داشتن یک باغچه و در کنار آن یک کتاب‌خانه، هیچ کم‌بودی نخواهی داشت.»
    • ad Familiares IX، Brief IV. an Varro
  • «بالاترین حق، در عین حال، کمال ناحقی است.»
    • De officiis I، ۳۳
  • «بسیار شنیده‌ام که می‌گویند، از نوشتارهای دیمقراطیس و افلاطون به‌جای مانده‌است که هیچ شاعر بزرگی بدون اشتیاقی آتشین و اندک بهره‌ای از دیوانگی، قادر به‌ زندگی نیست.»
    • Über den Redner ۲، XLVI، ۱۹۴
  • «به‌وسیله عادت، طبیعت دومی به‌وجود می‌آید.»
    • De finibus ۵، ۲۵، ۷۴
  • «چهره، تصویری از روح است.»
    • Orator ad M. Brutum ۱۷، ۶۰
  • «حیثیت و اعتبار اجتماعی، هنرگستر است.»
    • Tusculanae disputationes ۱،۲،۴
  • «خاک وطن همه‌کس را عزیز است.»
    • Catilinarische Reden ۴، ۱۶
  • «خواب را تصویری از مرگ بدان.»
    • یک ضرب‌المثل لاتینی/ Tusculanae Disputationes I، ۳۸، ۹۲
  • «خود را بشناس»
    • Tusculanae Disputationes I، XXII، ۵۰/ براساس شعارِ معبدِ آپولون در دِلفی
  • «خوشبختی کور است.»
    • De amicitia ۱۵، ۵۴ und Philippica XIII، ۱۰، V
  • «داروی شفابخش روح آدمی، فلسفه‌است.»
    • Tusculanae Disputationes III، III.، ۶
  • «در زیر لباس‌های کهنه و کثیف، اغلب فضیلت و دانائی نهفته‌است.»
    • Tusculanae disputationes ۳، ۲۳، ۵۶
  • «دوست واقعی من، من ِ دوم است.»
    • Laelius de Amicitia ۲۱، ۸۰
  • «دوستی آن نیست که یک‌طرف از شنیدن حقیقت دوری جوید و طرفِ دیگر از دروغ‌گفتن فروگذار نباشد.»
    • De amicitia ۹۸
  • «دوستی، درخشش سعادت را بیشتر می‌کند.»
    • De amicitia ۲۲
  • «دولت بی‌قانون، پیکر بی‌روح را ماند.»
    • Pro Cluentio ۵۳
  • «دنیا، دارالمجانین است.»
    • Ad familiares ۹، ۲۲
  • «زندگی بدون دوستی، معنی ندارد.»
    • Laelius ۲۳، ۸۶
  • «شرف، پاداش عفت است.»
    • Brutus ۲۸۱
  • «شناخت علت، در شناختن معلول مؤثر است.»
    • Topica، ۶۷
  • «طمع‌کاری، منشأ تمام جنایات و اعمال ناشایست است.»
    • Pro Roscio ۷۵
  • «قانون در برابر غرش توپ سکوت اختیار می‌کند.»
    • Pro Milone ۴، ۱۰
  • «کاتیلینا، تا به‌کی می‌خواهی از صبوری ما سؤاستفاده کنی؟»
    • ۱ .Catilinarische Rede، I، ۱
  • «کار انجام شده را انجام مده.»
    • Ad Atticum ۹، ۱۸، ۳
  • «کار دلپذیر است، درصورتی‌که به‌انجام رسیده باشد.»
    • De finibus ۲، ۱۰۵/ نقل قول از یک ضرب‌المثل
  • «ما فقط به‌خاطر رضای خویشتن خود، زائیده نشده‌ایم.»
    • De officiis ۱، ۲۲ / نقل‌قول از افلاطون
  • «مثال‌های بد، زیانشان از گناه بدتر است.»
    • Über die Gesetze، III، XIV، ۳۲
  • «مردم از این شناخت غافلند که بیشترین درآمد، در قناعت است.»
    • Paradoxa der Stoiker، VI، ۴۹
  • «مرگ برای آدمی است.»
    • De fato ۹
  • «من برای برقراری صلح، پیوسته هشدار می‌دهم؛ صلحی هرچند غیرعادلانه، به‌مراتب بهتر از جنگی عادلانه‌است.»
    • Ad Atticum، VII، XIV، ۳
  • «مورد ستم قرار گرفتن بهتر از ستم رواداشتن است.»
    • Tusculanae disputationes ۴، ۵۶ / براساس گفتار سقراط و افلاطون
  • «نامه، چهره را از شرم سرخ نمی‌کند.»
    • Ad familiares ۵، ۱۲
  • «نه به‌کارهای زشت دست خواهیم زد و نه انجام آن را به‌عهده دیگران محول خواهیم کرد، حتی اگر انجام آن‌را از ما خواسته باشند.»
    • De amicitia ۴۰
  • «هر بشری از خطاکردن ناگزیر است، تنها ابلهان هستند که در اشتباه خود اصرار می‌ورزند.»
    • Philippica ۱۲، ۲
  • «هرچه بکاری تو همان بدروی.»
    • ضرب‌المثل یونانی - رومی/ De oratore ۲، ۶۵، ۲۶۱
  • «هر موجود زنده‌ای وجود خویش را عزیز می‌دارد.»
    • De finibus ۵، ۹
  • «همان‌گونه که هر شراب کهنه‌ای تبدیل به‌سرکه نگردد، هر مردِ سالخورده‌ای نیز ترش‌روی نشود.»
    • De senectute ۱۸، ۶۵
  • «یادآوری خاطرات رنج‌های گذشته، بدون غصه‌خوردن، لذت‌بخش است.»
    • Ad familiares ۵، ۱۲
  • «یک دوست قابل‌اعتماد را در موقعیتی غیرقابل‌اعتماد می‌توان شناخت.»
    • نقل قول از اِنیوس/ de amicitia ۱۷، ۶۴

بدون منبع

  • «اجر نیکی شما در عمل نیک شما مستور است.»
  • «اطاق بدون کتاب مانند جسم بی‌روح است.»
  • «اعتراف به ‌نادانی از چیزی که نمی‌دانم، مرا شرمگین نمی‌کند.»
  • «انسان به‌هرکس که با او هم‌فکر و هم‌خو بود دل می‌بندد و به‌هرکس‌که دارای علو نفس و جوانمردی و بزرگواری باشد، علاقمند می‌شود.»
  • «برای این‌که ماهمه از قید بندگی آزاد گردیم، باید همه بندهٔ قانون باشیم.»
  • «بسا کسانی‌که در زندگانی مورد نفرت و انزجار بوده‌اند اما پس از مرگ، پیشوای اهل‌دل و محبوب همگان شده‌اند.»
  • «بهترین میراثی که پدران برای فرزندان خود می‌گذارند، تربیت خوب است.»
  • «پاکان و نیکان، خوبی را تنها برای خود نمی‌خواهند و از خودپرستی گریزانند، می‌خواهند و می‌کوشند که نیکی سراسر جهان را فراگیرد، یعنی همه را دوست می‌دارند.»
  • «تجربه، درسی است گرانبها که ارزش آن از کلیه دروسِ مهمِ اساتید عالی‌قدر، بالاتر است.»
  • «تحقیرِ درد و مرگ، اولین وظیفه مرد است.»
  • «جائی که شرافت و فتوت، دشمن را به‌چشم ما محبوب و عزیز می‌کند، نزدیکان و دوستان اگر باانصاف و نیک و دادگر باشند، در دل ما چه مقامی خواهند داشت.»
  • «جنگ، کشتارگاه کسانی است که همدیگر را نمی‌شناسند، به‌نفع کسانی است که یکدیگر را می‌شناسند ولی همدیگر را نمی‌کشند.»
  • «حرص فوق‌العادهٔ انسان هیچ وقت پایان‌پذیر نیست.»
  • «در اجرای عدالت، منتظر مکافات شدن، منتهای درجه بی‌عدالتی است.»
  • «در روز سیاه و بدبختی تنها یارِ مشفق است که با همدردی و دلجوئی بار محنت را بر ما آسان می‌کند.»
  • «دوستان حقیقی اگر از دیده بروند، از دل نخواهند رفت.»
  • «دوستان واقعی در خدمتگزاری و فداکاری رقیب و حریفند و هیچ پاداشی نمی‌خواهند.»
  • «دوستی براساس تقوی پایدار است و همین‌که این پایه لغزید، بنای دوستی واژگون می‌شود.»
  • «سخن شیرین به‌زور بازو نیاز ندارد.»
  • «سعادت انسان در کار و تفکر، و سعی در حفظ شرافت و تقوی است.»
  • «شکست‌خوردگان دیروز، فاتحان امروز را بوجود آورده‌اند.»
  • «ممکن است جسم ما دستخوش آفات شود، از این بابت گناهی متوجه ما نمی‌شود، ولی باید روح خود را از هجوم آفات و مصائب حیات حفظ کنیم.»
  • «من از استعداد جوانانی که پیکرشان به‌زیور حکمت پیران آراسته شده و پیرانی که نشاط جوانان را دارا هستند در شگفتم، کسانی که بتوانند در همه‌حال نشاط خود را حفظ کنند، پیری با آن‌ها چه‌کار دارد.»
  • «نامداران جهان، دلیرترین افراد هستند.»
  • «نفرت همان خشم و غضب است که روی هم انباشته شده‌است.»
  • «هرگز به‌بزرگی نمی‌رسی تا درآن راه زحمت بسیار نکشی.»
  • «یک سخنران خوب باید با نیرو و جذابیت تمام درباره همان مطالبی که دیگران با بی‌لطفی و بی‌مزه‌گی بحث می‌کنند، سخن بگوید.»

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
سیسرو
دارد.