گوزن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی |
Sahimrobot (بحث | مشارکتها) جز ربات:تصحيح ي و ک |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
** ''[[ناصرخسرو]]'' |
** ''[[ناصرخسرو]]'' |
||
* «از این پس نه آشوب |
* «از این پس نه آشوب خیزد نه [[جنگ]]// به آبشخور آید گوزن و [[پلنگ]]» |
||
** ''[[فردوسی]]'' |
** ''[[فردوسی]]'' |
||
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۱۰، ساعت ۲۱:۵۷
گوزن، نوعی از گاو کوهی ماده است. از غزال بزرگتر و کوچکتر از آهو است.
گفتاورد
ضربالمثل
- «گوزن جوان گرچه باشد دلیر، نیارد زدن پنجه با شیر پیر»
گوزن در شعر فارسی
- «بدان ایزدی فر و جاه کیان// ز نخجیر گور و گوزن ژیان»
- «بُرده ران و بُرده سینه بُرده زانو بُرده ناف// از هیون و از هزبر و از گوزن و از پلنگ»
- «تذرو تا همی اندر خرند خایه نهد// گوزن تا همی از شیر پر کند پستان»
- «در بیشه گوزن از پی داغ تو کند پاک// هم سال نخست از نقط بیهدهران را»
- «ز خوید سبز نگردد دگر سروی گوزن// ز لاله سرخ نگردد همی سرین غزال»
- «شب گوزن افکنده گویی شاخش اینک در هوا// خونش از نیلوفر چرخ ارغوان انگیخته»
- «صحرای سنگروی و که و سنگلاخ را// از سم آهوان و گوزنان شیار کرد»
- «کرده در آن خرم فضا صید گوزنان چند جا// شاخ گوزن اندر هوا اینک نگونسار آمده»
- «گوزن کوه اگر گردنفراز است// کمند چاره را بازو دراز است»
- «گوزنی بس قویبنیاد باید// که بر وی شیر سیلی آزماید»
- «یک سر و ده شاخ چون گوزن برآرد// هرچه در این شهر شهره باشد و عیار»
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |