۴۲
ویرایش
{{شعر}}
{{ب|آنچه از خاک تو رُست ای مرد
{{ب| آن جهانبینان که خود را دیدهاند| خود گلیم خویش را بافیدهاند}}
{{ب|اى امین دولت تهذیب و دین | اّن ید بیضا براّر از اّستین}}
{{ب|خیز و از کار
{{ب| نقشى از جمعیت خاور فکن| واستان خود را ز دست اهرمن}}
{{ب| اى اسیر رنگ، پاک از رنگ شو|مؤمن خود، کافر افرنگ شو }}
{{ب|
{{ب| اهل حق را زندگى از قوّت است| قوّت هر ملّت از جمعیت است}}
{{ب| دانى از افرنگ و از کار فرنگ|تا کجا در بند
{{ب| زخم
{{ب|
{{ب| بوریاى خود به قالینش مده|بیدق خود را به فرزینش مده }}
{{ب|هوشمندى از
{{پایان شعر}}
|
ویرایش