میکل آنژ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات افزودن: hy:Միքելանջելո |
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[ |
[[پرونده:Michelangelo_Buonarroti.jpg|thumb|LEFT|330px|از هر چیز که در زندگی ما را غمگین میسازد، نقاشی برای ما خوشایندتر است - میكل آنژ]] |
||
'''[[W:میکلآنژ|میکلآنژ بوناروتی]]'''، مجسمه ساز، نقاش و معمار ایتالیایی. زادروز: ([[W:۱۴۷۵ (میلادی)|۱۴۷۵]] - [[W:۱۵۶۴ (میلادی)|۱۵۶۴ میلادی]]) |
'''[[W:میکلآنژ|میکلآنژ بوناروتی]]'''، مجسمه ساز، نقاش و معمار ایتالیایی. زادروز: ([[W:۱۴۷۵ (میلادی)|۱۴۷۵]] - [[W:۱۵۶۴ (میلادی)|۱۵۶۴ میلادی]]) |
||
== |
== منبع دارد == |
||
* |
* «کمال بیشتر، رنج بیشتر.» |
||
** ''سونات، درباره دانته.'' |
** ''سونات، درباره دانته.'' |
||
* «برای ساختن تندیس یک زن، با سنگهای سخت آلپ دست و پنجه نرم کردن و از درونش، پیکری زنده را بیرون کشیدن، که هر چه از سنگ کاسته شود، بر آن افزوده میشود.» |
* «برای ساختن تندیس یک زن، با سنگهای سخت آلپ دست و پنجه نرم کردن و از درونش، پیکری زنده را بیرون کشیدن، که هر چه از سنگ کاسته شود، بر آن افزوده میشود.» |
||
** ''آن دلبه، یک زن'' |
** ''آن دلبه، یک زن'' |
||
==بدون منبع== |
== بدون منبع == |
||
* |
* «آن که به نبوغ خویش وقعی نمینهد و در بند آن است که مطبوع طبع کوتهفکران جلوه کند نزد من مقام و منزلتی ندارد.» |
||
* |
* «اگر مردم میدانستند برای مقام استادی چه رنجها بردهام و چه روزها و چه شبها جان کندهام هرگز از دیدن شگفتیهای [[هنر|هنریام]] متعجب نمیشدند.» |
||
* |
* «با کمتر از آن زحماتی که برای پوشاندن عادات زشت خود تحمل میکنیم، میتوانیم ترک عادت کنیم.» |
||
* |
* «بلندنظر باشید و هدفهای بزرگ تعیین کنید.» |
||
* |
* «بهترین دستور [[زندگی]] این است که انسان اعتماد به نفس داشته باشد و در پرتو سعی و جدیت به مقام و منزلتی برسد.» |
||
* |
* «تا زمانی که ننگ و جنایت دوام دارد، هیچندیدن و هیچنشنیدن برای من منتهای خوشبختی است.» |
||
* |
* «تمام وعده و نویدهای دنیا، فریبی بیش نیست و بهترین دستور [[زندگی|زندگانی]] این است که اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و مجاهدت خود به مقامی برسی.» |
||
* |
* «[[صلح]] ناحق بهتر از [[جنگ]] محق است.» |
||
* |
* «[[صلح]] و آرامش را فقط در جنگل میتوان یافت.» |
||
* |
* «[[عشق]]، آدمی را به کمال میرساند.» |
||
* |
* «[[موسیقی]] برای آواز و نقاشی برای منظره، مانند [[شعر]] است برای کلمات، اما آنجا که موسیقی و شعر در فهماندن احساسات رقیق بشری کوتاه میآیند و در [[هنر]] خویش فرو میمانند، نوبت نقاشی شروع میشود. در بسیاری از موارد چیزی که پرده نقاشی به ما میفهماند، یک میلیون کلمه به ادای آن قادر نیست.» |
||
* |
* «نقاشی کن و زمان را از دست مده.» |
||
* |
* «در تکه سنگی فرشتهای دیدم، آنقدر سنگ را تراشیدم تا فرشته را آزاد کردم.» |
||
== درباره میکلآنژ == |
== درباره میکلآنژ == |
||
* |
* «وقتی از میکلآنژ سؤال شد، چرا تا بهحال [[ازدواج]] نکردهای؟ بدون تأمل جواب داد: من با [[هنر]] خود ازدواج کردهام و آثاری که از خود به جای میگذارم در حکم فرزندان من هستند...» |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==پیوند به بیرون== |
== پیوند به بیرون == |
||
{{ویکیپدیا با عنوان|میکل آنژ}} |
{{ویکیپدیا با عنوان|میکل آنژ}} |
||
نسخهٔ ۳ اوت ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۹
میکلآنژ بوناروتی، مجسمه ساز، نقاش و معمار ایتالیایی. زادروز: (۱۴۷۵ - ۱۵۶۴ میلادی)
منبع دارد
- «کمال بیشتر، رنج بیشتر.»
- سونات، درباره دانته.
- «برای ساختن تندیس یک زن، با سنگهای سخت آلپ دست و پنجه نرم کردن و از درونش، پیکری زنده را بیرون کشیدن، که هر چه از سنگ کاسته شود، بر آن افزوده میشود.»
- آن دلبه، یک زن
بدون منبع
- «آن که به نبوغ خویش وقعی نمینهد و در بند آن است که مطبوع طبع کوتهفکران جلوه کند نزد من مقام و منزلتی ندارد.»
- «اگر مردم میدانستند برای مقام استادی چه رنجها بردهام و چه روزها و چه شبها جان کندهام هرگز از دیدن شگفتیهای هنریام متعجب نمیشدند.»
- «با کمتر از آن زحماتی که برای پوشاندن عادات زشت خود تحمل میکنیم، میتوانیم ترک عادت کنیم.»
- «بلندنظر باشید و هدفهای بزرگ تعیین کنید.»
- «بهترین دستور زندگی این است که انسان اعتماد به نفس داشته باشد و در پرتو سعی و جدیت به مقام و منزلتی برسد.»
- «تا زمانی که ننگ و جنایت دوام دارد، هیچندیدن و هیچنشنیدن برای من منتهای خوشبختی است.»
- «تمام وعده و نویدهای دنیا، فریبی بیش نیست و بهترین دستور زندگانی این است که اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و مجاهدت خود به مقامی برسی.»
- «صلح و آرامش را فقط در جنگل میتوان یافت.»
- «عشق، آدمی را به کمال میرساند.»
- «موسیقی برای آواز و نقاشی برای منظره، مانند شعر است برای کلمات، اما آنجا که موسیقی و شعر در فهماندن احساسات رقیق بشری کوتاه میآیند و در هنر خویش فرو میمانند، نوبت نقاشی شروع میشود. در بسیاری از موارد چیزی که پرده نقاشی به ما میفهماند، یک میلیون کلمه به ادای آن قادر نیست.»
- «نقاشی کن و زمان را از دست مده.»
- «در تکه سنگی فرشتهای دیدم، آنقدر سنگ را تراشیدم تا فرشته را آزاد کردم.»
درباره میکلآنژ
- «وقتی از میکلآنژ سؤال شد، چرا تا بهحال ازدواج نکردهای؟ بدون تأمل جواب داد: من با هنر خود ازدواج کردهام و آثاری که از خود به جای میگذارم در حکم فرزندان من هستند...»
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |