صلح: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز +hy |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==آ== |
==آ== |
||
* «آماده شدن برای [[جنگ]] یعنی نگاهداری صلح.» |
* «آماده شدن برای [[جنگ]] یعنی نگاهداری صلح.» |
||
** ''[[جورج واشنگتن]]'' |
** ''[[جورج واشنگتن]]'' |
||
الفبای گروه انسانهاي سبز GPG |
|||
الف: انسانيت |
|||
ب: بخشش |
|||
پ: پندار نيك |
|||
ت: تبادل افكار |
|||
ث: ثبات جهاني |
|||
ج: جنبش مردمي |
|||
چ: چالش هاي انساني |
|||
ح: حقوق بشر |
|||
خ: خودسازي |
|||
د: دوستي |
|||
ذ: ذوالقرنين (كوروش كبير ) |
|||
ر: رهائي خلق |
|||
ز: زندگي |
|||
ژ: ژرف انديشي |
|||
س: سربلندي |
|||
ش: شهامت |
|||
ص: صلح طلبي |
|||
ض: ضابطه جوئي |
|||
ط: طاقت |
|||
ظ: ظلم ستيزي |
|||
ع: عدالت جوئي |
|||
غ: غیرت |
|||
ف: فقر زدائي |
|||
ق: قانونمندي |
|||
ک: كردار نيك |
|||
گ: گفتار نيك |
|||
ل: لیاقت |
|||
م: مبارزه |
|||
ن: نوع دوستي |
|||
و: وارستگي |
|||
ه: هم انديشي |
|||
ی: يك دلي |
|||
==الف== |
==الف== |
نسخهٔ ۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۷
آ - الف - ب - پ - ت - ث - ج - چ - ح - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - ص - ض - ط - ظ - ع - غ - ف - ق - ک - گ - ل - م - ن - و - هـ - ی
آ
- «آماده شدن برای جنگ یعنی نگاهداری صلح.»
الفبای گروه انسانهاي سبز GPG الف: انسانيت ب: بخشش پ: پندار نيك ت: تبادل افكار ث: ثبات جهاني ج: جنبش مردمي چ: چالش هاي انساني ح: حقوق بشر خ: خودسازي د: دوستي ذ: ذوالقرنين (كوروش كبير ) ر: رهائي خلق ز: زندگي ژ: ژرف انديشي س: سربلندي ش: شهامت ص: صلح طلبي ض: ضابطه جوئي ط: طاقت ظ: ظلم ستيزي ع: عدالت جوئي غ: غیرت ف: فقر زدائي ق: قانونمندي ک: كردار نيك گ: گفتار نيك ل: لیاقت م: مبارزه ن: نوع دوستي و: وارستگي ه: هم انديشي ی: يك دلي
الف
- «از در صلح آمدهای یا خلاف// با قدم خوف روم یا رجا»
- «اسلحه، صلح را به ارمغان میآورد.»
ب
- «بر اندیشه صلح بربست راه// بهانه طلب کرد بر صلح شاه»
ت
- «تا با تو به صلح گشتم ای مایه جنگ// گردد دل من همی ز بترویان تنگ»
- «تنها در فردای روز صلح است که جنگهای حقیقی ملل آغاز میگردد، این جنگها که به صورت جنگهای اقتصادی، صنعتی و اجتماعی خودنمائی میکنند، در تعیین سرنوشت ملل خیلی مؤثرتر از جنگهای نظامی است.»
ج
- «جنگ قانون ابدی زندگی است و صلح راحتباش میان دو جنگ است.»
چ
- «چون بخت نیکانجام را با ما بکلی صلح نیست// بگذار تا جان میدهد بدگوی بدفرجام را»
- «چون پری جمله پریدند گه صلح ولیک// به گه شر همه ابلیس لعین را حشرند»
ح
د
ص
- «صلح در کلبهها، جنگ در کاخها»
- «صوفیان عشق را علاج همه دردها و کیمیای وجود تعریف کردهاند. عشق فقر را به ثروت تبدیل میکند، گدا را به شاهزاده، جنگ را به صلح، جهل را به دانش و جهنم را به بهشت مبدل میسازد.»
ف
ک
- «کجا فغان زجغد جنگ و مرغوای او// که تا ابد بریدهباد نای او// کجاست روزگار صلح و ایمنی// شکفتهمرد و باغ دلگشای او// کجاست عهد راستی و مردمی// فروغ عشق و تابش صدای او// کجاست دور یاری و برابری// حیات جاودانی و صفای او// زهی کبوتر سپید آشتی// که دل برد سرود جانفزای او// رسید وقت آن که جغد جنگ را// جدا کنند سر بهپیش پای او»
- «کفر و ايمان را به هم صلح است و خيز از زلف و رخ// فتنهای ساز و میان کفر و ایمان درفکن»
گ
- «گوییا آب و آتشند اين دو// که به هم صلحشان نمییابم»
ل
- «لیکن اگر دور وصالی بود// صلح فراموش کند ماجرا»
م
- «من اعلام میکنم که دنیا تحت رهبری من خیلی آزادتر و صلحآمیزتر، و آمریکا هم امنتر شده است.»
- «من برای برقراری صلح، پیوسته هشدار میدهم؛ صلحی هرچند غیرعادلانه، بهمراتب بهتر از جنگی عادلانهاست.»
ن
- «نشستند با صلح و گفتند باز// که از کینه با هم نگیریم ساز»
هـ
- «هیچگاه جنگ ِ خوب و صلح ِ بد وجود نداشته است.»
ی
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |