سگ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
ChtitBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات افزودن: he:כלב, nn:Hund اصلاح: en:Dog
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:


[[de:Hund]]
[[de:Hund]]
[[en:Dogs]]
[[en:Dog]]
[[es:Perro]]
[[es:Perro]]
[[he:כלב]]
[[hr:Psi]]
[[hr:Psi]]
[[ja:犬]]
[[ja:犬]]
[[lt:Šuo]]
[[lt:Šuo]]
[[nn:Hund]]
[[pl:Pies]]
[[pl:Pies]]
[[pt:Cão]]
[[pt:Cão]]

نسخهٔ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۵

سگ زرد برادر شغاله.

سگ (نام علمی: Canis Familiaris) یکی از پستانداران از راستهٔ سگ‌سانان است. سگ دست کم از ۱۴٬۰۰۰ سال پیش و بنا به شواهدی تازه از ۱۵۰٬۰۰۰ سال پیش اهلی شده‌است.

ضرب‌المثل

  • «آب دریا از دهان سگ نجس نمی‌شود»
  • «از سگ‌جونی مثل هفت‌جوش است.»
  • «از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه.»
  • «استخوان، قوم و خویش سگ است و سگ، قوم وخویش استخوان.»
  • «بستن سنگ و گشودن سگ.»
  • «به بهلول گفتند: ریش تو بهتر است یا دم سگ؟ گفت: اگر از پل جستم ریش من و گرنه دم سگ.»
  • «به نفرین سگ، نان در تنور نمی‌افتد.»
  • «تازی كه پیر شد، از آهو حساب می‌برد.»
  • «حرف او و چاقوی جیب سگ یکی است»
  • «خرگوش هرمزد را سگ هرمزد گیرد.»
  • «دستی که از من بریده شد می‌خواهد سگ بخورد، می‌خواهد گربه
  • «دلم خوشه زن بگم (بیگ) اگر چه کمتر از سگم.»
  • «دیگی که واسه ما نمی‌جوشه سر سگ توش بجوشه.»
  • «زن سلیطه، سگ بی‌قلاده‌است.»
  • «سر سگ بودن بهتر از دم شیر بودن است»
  • «سگ اخته می‌کند.»
  • «سگ است آن‌که با سگ رود در جوال.»
  • «سگ استخوان سوخته را بو نمی‌کند.»
  • «سگان از ناتوانی مهربانند وگرنه سگ کجا و مهربانی.»
  • «سگ بابا نداشت سراغ حاج‌عموش را می‌گرفت.»
  • «سگ بادمش زیر پاشو جارو می‌کنه.»
  • «سگ باش، کوچک خونه نباش.»
  • «سگ باقلاده شکار نمی‌کند.»
  • «سگ بعد از شستن نجس‌تر است.»
  • «سگ پاچه صاحبش را نمی‌گیره.»
  • «سگ چیه که پشمش چی باشه.»
  • «سگ در حضور به از برادر دور.»
  • «سگ در خانهٔ صاحبش پارس می كند.»
  • «سگ در خانهٔ صاحبش شیره
  • «سگ داد و سگ توله گرفت.»
  • «سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.»
  • «سگ را پیش یوز ادب می‌كند»
  • «سگ را چو در تنگی بگیرند بگزد»
  • «سگ را که چاق کنند هار می‌شه.»
  • «سگ را میزند كه شیر هوای كار خود را داشته باشد.»
  • «سگ، زرد و سیاه ندارد.»
  • «سگ زنده بهتر از شیر مرده است»
  • «سگ سفید ضرر پنبه‌فروشه.»
  • «سگ، سگ را ندرد»
  • «سگ سوزن خورده.»
  • «سگ سیر دنبال کسی نمی‌ره.»
  • «سگ سیر قلیه ترش»
  • «سگش بهتر از خودشه.»
  • «سگ صاحبش را نمی‌شناسد.» (کنایه از شلوغ بودن جایی)
  • «سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمی‌شه.»
  • «سگ كه سیر شد سركش می‌شود»
  • «سگ گر و قلاده زر؟»
  • «سگ لاید و كاروان گذرد»
  • «سگ لاینده گیرنده نباشد.»
  • «سگ ماده در لانه، شیر است.»
  • «سگ نازی‌آباده، نه خودی می‌شناسه نه غریبه.»
  • «سگ نمک‌شناس به از آدم ناسپاس.»
  • «سگ هم سرمایه می‌خواهد.»
  • «سگی به بامی جسته، گردش به ما نشسته.»
  • «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
  • «سگی که پاچه از قصاب‌خونه بدزده، نون خودش را بریده.»
  • «سگی که برای خودش پشم نمی‌کند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
  • «سگی که پارس کنه، نمی‌گیره.»
  • «سگی كه پارس می‌كند گاز نمی‌گیرد.»
  • «شغال بیشه مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی»
  • «كاه را پیش سگ و استخوان را پیش خر می‌ریزد.»
  • «کله‌پز برخاست سگ جایش نشست»
  • «مثل سگ پشیمونه.»
  • «مثل سگ هفت جان دارد»
  • «مرگ خر عروسی سگ است.»
  • «مواظب باش سگ پاچه‌ات را نگیرد.»
  • «نه خود خورد، نه كس دهد؛ گـَنده شود، به سگ دهد.»

سگ در شعر فارسی

  • «از پدر مرده ملاف ای جوان// گرنه سگی چون خوشی از استخوان»
  • «اگر برکه‌ای پر کنند از گلاب// سگی در وی افتاد کند منجلاب»
  • «با بدانديش هم نكویی كن// دهن سگ به لقمه دوخته به»
  • «بخت بد با كسی كه یار بود// سگ گزدش ار شتر سوار بود»
  • «چه خطر بود سگی را که قدم زند به جایی// که پلنگ در وی الا ز ره خطر نیاید»
  • «چه خوش گفت آن نهاوندی به طوسی// كه مرگ خر بود سگ را عروسی»
  • «زان‌همه بانگ و علا‌لای سگان// هیچ واماند ز راهی كاروان؟»
  • «سگ آن به كه خواهندهٔ نان بود// چو سیرش كنی دشمن جان بود»
  • «سگ اصحاب كهف روزی چند// پی نیكان گـرفت مردم شد»
  • «سگ بر آن آدمی شرف دارد// كه چو خر دیده بر علف دارد»
  • «سگ به دريای هفتگانه مشوی// كه چو تر شد پليد‌تر باشد»
  • «سگ گیرنده چون دندان كند باز// تو حالی استخوانی پیشش انداز»
  • «سگ هماره حمله بر مسكين كند// تا تواند زخم بر مسكين زند»
  • «شیر اگر مفلوج باشد همچنان از سگ به است»
  • «طمع کی گربه در انبان فروشد// که بخل امروز با سگ در جوال است»
  • «که خرگوش هر مرز را بی‌شگفت// سگ آن ولایت تواند گرفت»
  • «كه سگ را به خانه دلیری بود// چو بیگانه شد، بانگ او كم شود»
  • «مرد عالی‌همم نخواهد بند// سگ بود، سگ به لقمه‌ای خرسند»
  • «مر سگان را عید باشد مرگ اسب// روزی وافر بود بی جهد و كسب»
  • «مهتاب كه نور پاك دارد// از بانگ سگی چه باك دارد»
  • «مه فشاند نور و سگ عوعو كند// هركسی بر خلقت خود می‌تند»
  • «كی شود دریا به پوز سگ نجس// كی شود خورشید از پف منطمس»
  • «ملک او از طعنه دشمن کجا یابد خلل// آب دریا از دهان سگ کجا گردد پلید»
  • «مه نور می‌فشاند و سگ بانگ می‌زند// مه را چه جرم؟ خاصیت سگ چنین بود»
  • «نخورد شیر نیم خورده سگ// ور به سختی بمیرد اندر غار»
  • «نهادست این گنبد تیزتک// پی موش، گربه؛ پی گربه، سگ// مپندار صیاد کز دام جست// که صیاد را نیزِ صیاد هست»

پیوند به بیرون

DogQuotations.com

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
سگ
دارد.