باران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۸: خط ۱۸:


* «ابر با آن تیره‌رخساری که پوشد روی روز// مردم چشم است دهقان را ز باران داشتن»
* «ابر با آن تیره‌رخساری که پوشد روی روز// مردم چشم است دهقان را ز باران داشتن»
** ''[[قاآنی]]''
** ''[[قاآنی شیرازی]]''


* «ابر باید که به صحرا بارد// زان چه حاصل که به [[دریا]] بارد»
* «ابر باید که به صحرا بارد// زان چه حاصل که به [[دریا]] بارد»

نسخهٔ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۰۲

باران


آ - الف - ب - پ - ت - ث - ج - چ - ح - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - ص - ض - ط - ظ - ع - غ - ف - ق - ک - گ - ل - م - ن - و - هـ - ی

آ

  • «آبان‌ماه را بارانکی، دی‌ماه را برفکی، فروردین‌ماه شب ببار روز ببار.»

الف

  • «ابر اگر آب زندگی بارد// هرگز از شاخ بید بر نخوری»
  • «ابر با آن تیره‌رخساری که پوشد روی روز// مردم چشم است دهقان را ز باران داشتن»
  • «اگر باران به کوهستان نبارد// به سالی دجله گردد خشک رودی»

ب

  • «باران به صبر پست کند گرچه// نرم است روی آن که خارا را»
  • «باران که در لطافت طبعش خلاف نیست// در باغ لاله روید و در شوره‌زار خس»
  • «به نرمی ظفر جوی بر خصم جاهل// که کُه را به نرمی كند پست باران»
  • «به هنگام سختی مشو ناامید// از ابر سیه بارد آب سپید»

پ

ت

ث

ج

چ

ح

خ

  • «خزان زندگی من فرارسیده، می‌خواهم مثل درختان باروری باشم که با یک تکان میوه‌های لذیذ هم‌چون باران از آن می‌ریزد.»

د

ذ

ر

ز

  • «زمانی که چشم به این جهان گشودی، یک روز بارانی بود. در حقیقت آن‌چه می‌بارید، باران نبود، اشک آسمان بود که به خاطر از دست‌دادن ستاره‌ای گریه می‌کرد.»

ژ

س

  • «سخای بزرگان چو ابر بهار// به جایی ببارد که ناید به کار»

ش

ص

ض

ط

ظ

ع

غ

ف

ق

ک

گ

ل

م

ن

  • «نریزد ابر بی توفیر دریا// نه بی باران شود دریا مهیا»

و

ه

ی

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
باران
دارد.
معنای واژهٔ
باران
را در ویکی‌واژه ببینید.