جریان بازگشت به خویشتن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسب: برگرداندهشده |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== در ایدئولوژی == |
== در ایدئولوژی == |
||
* «اساسا در نیمه دوم دهه ۴۰ و تمام دهه ۵۰ نهضت بازگشت به خویش در حوزهٔ فرهنگ خیلی گسترده است. در ایدئولوژی، مرحوم [[شریعتی]] این بحث را در گفتمان خود گنجانده است که بسیار شاخص است. یعنی ما وقتی میگوییم بازگشت به خویش، اغلب شریعتی را به خاطر میآوریم. البته این مساله راویان مختلفی دارد و هر کس نیز از خاستگاه خودش آن را مطرح میکند، تنوع فکری عقیدتی گستردهای هم دارد؛ ولی در نهایت همهٔ آن مشترک است.»<ref name=" |
* «اساسا در نیمه دوم دهه ۴۰ و تمام دهه ۵۰ نهضت بازگشت به خویش در حوزهٔ فرهنگ خیلی گسترده است. در ایدئولوژی، مرحوم [[شریعتی]] این بحث را در گفتمان خود گنجانده است که بسیار شاخص است. یعنی ما وقتی میگوییم بازگشت به خویش، اغلب شریعتی را به خاطر میآوریم. البته این مساله راویان مختلفی دارد و هر کس نیز از خاستگاه خودش آن را مطرح میکند، تنوع فکری عقیدتی گستردهای هم دارد؛ ولی در نهایت همهٔ آن مشترک است.»<ref name="test" /> |
||
** کامبیز نوروزی، حقوقدان |
** کامبیز نوروزی، حقوقدان |
||
* «انديشه شرق در برابر غرب پس از جنگ جهاني دوم، دغدغه روشنفكران جهان سوم شد. اين ايده كه چگونه ميتوان از دستاورهاي دنياي غرب بهره برد اما از اشتباهات آنها اجتناب كرد.منجر به گسترش انديشه تلفيقگراي فرهنگي گرديد كه هم اصالت سنت را ميخواست و هم نوگرايي تجدد. اما بر خلاف گفتمان پيشين جستجوي اصالت ايراني به معناي جدال براي حدف سنت ديني نبود؛ بلكه روشنفكران با در پيش گرفتن رويكرد فرهنگي نسبت به دين در پي تلفيق دين و مدرنيته برآمدند. گفتمان اصالت يا بازگشت به خويشتن كه در ابتدا توسط روشنفكران به عنوان رويكرد انتقادي به حكومت تجددمابانه پهلوي دنبال ميشد، خيلي زود مورد توجه دستگاههاي فرهنگي حكومت نيز قرار گرفت.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی | نام = نگین | مترجم = حسن فشارکی | عنوان = روشنفکران و دولت در ایران: سیاست، گفتار و تنگنای اصالت |ناشر = انتشارات شیرازه|شابک=9789642509409|چاپ=اول | سال = 1388 | زبان = fa}}</ref> |
* «انديشه شرق در برابر غرب پس از جنگ جهاني دوم، دغدغه روشنفكران جهان سوم شد. اين ايده كه چگونه ميتوان از دستاورهاي دنياي غرب بهره برد اما از اشتباهات آنها اجتناب كرد.منجر به گسترش انديشه تلفيقگراي فرهنگي گرديد كه هم اصالت سنت را ميخواست و هم نوگرايي تجدد. اما بر خلاف گفتمان پيشين جستجوي اصالت ايراني به معناي جدال براي حدف سنت ديني نبود؛ بلكه روشنفكران با در پيش گرفتن رويكرد فرهنگي نسبت به دين در پي تلفيق دين و مدرنيته برآمدند. گفتمان اصالت يا بازگشت به خويشتن كه در ابتدا توسط روشنفكران به عنوان رويكرد انتقادي به حكومت تجددمابانه پهلوي دنبال ميشد، خيلي زود مورد توجه دستگاههاي فرهنگي حكومت نيز قرار گرفت.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی | نام = نگین | مترجم = حسن فشارکی | عنوان = روشنفکران و دولت در ایران: سیاست، گفتار و تنگنای اصالت |ناشر = انتشارات شیرازه|شابک=9789642509409|چاپ=اول | سال = 1388 | زبان = fa}}</ref> |
||
** نگین نبوی |
** نگین نبوی |
||
== در سینما و داستان == |
== در سینما و داستان == |
||
* «آلاحمد در این ایام، بحث غربزدگی را مطرح میکند. در تئاتر ما آدمهایی مثل غلامحسین ساعدی را داریم که تمام المانها و ساختارهای روایی تئاترهایش از جمله «چوب به دستهای ورزیل» یا «اهل هوا» دقیقا بر دورافتادهترین نقاط اجتماعی ایران مبتنی است. او و تعدادی دیگر از هنرمندان تئاتر در آن زمان، آثاری خلق میکنند که تمام فضاها و روابط آن در جامعه سنتی میگذرد و بر خلاف فرآیند تئاتری آن دوران است؛ در سالهای بعدتر نمونهٔ دیگر تعدادی از کارهای محمود استادمحمد، مثل «آسید کاظم» است که تمامش در یک قهوهخانه میگذرد. در حوزه سینما، باز مشابه این جریان را میبینیم که شاخصترین نمونهٔ آن فیلم «قیصر» است. تقریبا در همین زمان نظریهٔ «برگشت به درون»، یا «بازگشت به خویش»، به شکلهای مختلفی در سینما دیده میشود، علاوه بر آن «حسن کچل» علی حاتمی، «گاو» مهرجویی و «مغولها»ی کیمیاوی ساخته میشود. - البته من این نمونهها را بدون تقدم و تاخر زمانی مطرح میکنم - فکر میکنم این مساله در معماری هم جلوههایی پیدا میکند. در حوزه داستاننویسی هم کسانی همچون محمود دولتآبادی، علیاشرف درویشیان، نگاهشان به سمت جامعه سنتیای است که در چالشهای متعددی به سر میبرد، آنها جنگ میان سنت و مدرنیسم را مطرح میکنند و در این میان یک جور نگاه تحسینآمیز نسبت به ساختارهای سنتی دارند.»<ref name="test" /> |
* «آلاحمد در این ایام، بحث غربزدگی را مطرح میکند. در تئاتر ما آدمهایی مثل غلامحسین ساعدی را داریم که تمام المانها و ساختارهای روایی تئاترهایش از جمله «چوب به دستهای ورزیل» یا «اهل هوا» دقیقا بر دورافتادهترین نقاط اجتماعی ایران مبتنی است. او و تعدادی دیگر از هنرمندان تئاتر در آن زمان، آثاری خلق میکنند که تمام فضاها و روابط آن در جامعه سنتی میگذرد و بر خلاف فرآیند تئاتری آن دوران است؛ در سالهای بعدتر نمونهٔ دیگر تعدادی از کارهای محمود استادمحمد، مثل «آسید کاظم» است که تمامش در یک قهوهخانه میگذرد. در حوزه سینما، باز مشابه این جریان را میبینیم که شاخصترین نمونهٔ آن فیلم «قیصر» است. تقریبا در همین زمان نظریهٔ «برگشت به درون»، یا «بازگشت به خویش»، به شکلهای مختلفی در سینما دیده میشود، علاوه بر آن «حسن کچل» علی حاتمی، «گاو» مهرجویی و «مغولها»ی کیمیاوی ساخته میشود. - البته من این نمونهها را بدون تقدم و تاخر زمانی مطرح میکنم - فکر میکنم این مساله در معماری هم جلوههایی پیدا میکند. در حوزه داستاننویسی هم کسانی همچون محمود دولتآبادی، علیاشرف درویشیان، نگاهشان به سمت جامعه سنتیای است که در چالشهای متعددی به سر میبرد، آنها جنگ میان سنت و مدرنیسم را مطرح میکنند و در این میان یک جور نگاه تحسینآمیز نسبت به ساختارهای سنتی دارند.»<ref name="test" /> |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۳
جریان بازگشت، جریانی است که در دهه ۴۰ از سوی روشنفکران به راه افتاد که مهمترین دغدغه آنها احیای سنتهای منسوخ بود.
در موسیقی
- «جرقههای اولیه موسیقی بازگشت در سال ۱۳۴۳ و با کنفرانس موسیقیای که در تهران برگزار شد، زده شد. البته در این میان نباید نقش فرانسویها در شکلدادن به این موسیقی بازگشت و پایان دادن به دوره موسیقی نوین را هم نادیده گرفت. بعداً این جریان را داریوش صفوت در سال ۱۳۴۷ اجرایی کرد و بعد از آن هم آقای سایه (نه به عنوان عامل اصلی) لیست سپاسی را تهیه کرد به این معنا که بزرگترین و برجستهترین موسیقیدانها را به خانههایشان میفرستادند و به آنها میگفتند که دیگر به شما نیازی نداریم و رسماً و عملاً این هنرمندان را خانه نشین کردند و به آنها گفتند که شما فقط این مستمری را بگیرید و بفرمایید منزل؛ حالا دور، دور عده دیگری است. بله طبیعتاً آقای ابتهاج در دهه ۵۰ به موسیقی بازگشت جانی تازه داد.»
- «در سال ۱۳۴۷ متأسفانه جریان حفظ و اشاعه اتفاق میافتاد و داستان سنتگرایی و سنتزدگی در موسیقی پیش آمد که من اسم این دوره را «موسیقی بازگشت» گذاشتم.»[۱]
- جواد کسایی
- «اختلاف نظری که پدر با سنتگرایان داشت بیشتر به ارایه و اجرای موسیقیشان برمیگشت. او معتقد بود نوازندهای خوب ساز میزند که بتواند مخاطبش را با سازش همراه کند تا از آن لذت بیشتری ببرد وگرنه همه میتوانند تکنیکی و با سرعت بالا ساز بزنند. این تکنیکی نواختن کسی را به وجد نمیآورد. از طرف دیگر پدر من معتقد بود یک نوازنده باید استاد دیده باشد»[۲]
- «گروه چاووش نتیجه یک جور بازگشت به سنت است که زمینههایش از مرکز حفظ و اشاعه به وجود آمده بود. چاووش اتفاقی است که در بستر گرایشهای افرادی که در آن نقش رهبری داشتند مثل آقای «ابتهاج» ماهیت سیاسی پیدا میکند.»http://tarikhirani.ir/fa/news/4475/آیا-چاووش-موسیقی-انقلاب-بود-http://www.example.org آیا «چاووش» موسیقی انقلاب بود؟]</ref>
- محسن شهرنازدار
- «»
در ایدئولوژی
- «اساسا در نیمه دوم دهه ۴۰ و تمام دهه ۵۰ نهضت بازگشت به خویش در حوزهٔ فرهنگ خیلی گسترده است. در ایدئولوژی، مرحوم شریعتی این بحث را در گفتمان خود گنجانده است که بسیار شاخص است. یعنی ما وقتی میگوییم بازگشت به خویش، اغلب شریعتی را به خاطر میآوریم. البته این مساله راویان مختلفی دارد و هر کس نیز از خاستگاه خودش آن را مطرح میکند، تنوع فکری عقیدتی گستردهای هم دارد؛ ولی در نهایت همهٔ آن مشترک است.»[۳]
- کامبیز نوروزی، حقوقدان
- «انديشه شرق در برابر غرب پس از جنگ جهاني دوم، دغدغه روشنفكران جهان سوم شد. اين ايده كه چگونه ميتوان از دستاورهاي دنياي غرب بهره برد اما از اشتباهات آنها اجتناب كرد.منجر به گسترش انديشه تلفيقگراي فرهنگي گرديد كه هم اصالت سنت را ميخواست و هم نوگرايي تجدد. اما بر خلاف گفتمان پيشين جستجوي اصالت ايراني به معناي جدال براي حدف سنت ديني نبود؛ بلكه روشنفكران با در پيش گرفتن رويكرد فرهنگي نسبت به دين در پي تلفيق دين و مدرنيته برآمدند. گفتمان اصالت يا بازگشت به خويشتن كه در ابتدا توسط روشنفكران به عنوان رويكرد انتقادي به حكومت تجددمابانه پهلوي دنبال ميشد، خيلي زود مورد توجه دستگاههاي فرهنگي حكومت نيز قرار گرفت.»[۴]
- نگین نبوی
در سینما و داستان
- «آلاحمد در این ایام، بحث غربزدگی را مطرح میکند. در تئاتر ما آدمهایی مثل غلامحسین ساعدی را داریم که تمام المانها و ساختارهای روایی تئاترهایش از جمله «چوب به دستهای ورزیل» یا «اهل هوا» دقیقا بر دورافتادهترین نقاط اجتماعی ایران مبتنی است. او و تعدادی دیگر از هنرمندان تئاتر در آن زمان، آثاری خلق میکنند که تمام فضاها و روابط آن در جامعه سنتی میگذرد و بر خلاف فرآیند تئاتری آن دوران است؛ در سالهای بعدتر نمونهٔ دیگر تعدادی از کارهای محمود استادمحمد، مثل «آسید کاظم» است که تمامش در یک قهوهخانه میگذرد. در حوزه سینما، باز مشابه این جریان را میبینیم که شاخصترین نمونهٔ آن فیلم «قیصر» است. تقریبا در همین زمان نظریهٔ «برگشت به درون»، یا «بازگشت به خویش»، به شکلهای مختلفی در سینما دیده میشود، علاوه بر آن «حسن کچل» علی حاتمی، «گاو» مهرجویی و «مغولها»ی کیمیاوی ساخته میشود. - البته من این نمونهها را بدون تقدم و تاخر زمانی مطرح میکنم - فکر میکنم این مساله در معماری هم جلوههایی پیدا میکند. در حوزه داستاننویسی هم کسانی همچون محمود دولتآبادی، علیاشرف درویشیان، نگاهشان به سمت جامعه سنتیای است که در چالشهای متعددی به سر میبرد، آنها جنگ میان سنت و مدرنیسم را مطرح میکنند و در این میان یک جور نگاه تحسینآمیز نسبت به ساختارهای سنتی دارند.»[۳]
- کامبیز نوروزی، حقوقدان
پیوند به بیرون
در پروژههای خواهر میتوانید در مورد جریان بازگشت به خویشتن اطلاعات بیشتری پیدا کنید.
- ↑ زندگی حسن کسایی به روایت فرزندانش، ۲۹ دی ۱۳۹۳
- ↑ قدم زدن در تاریخ موسیقی ایران با فرزندان کسایی:ابتهاج و کسایی در رفاقت یا تقابل، ۲۹ دی ۱۳۹۳.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نامtest
وارد نشدهاست - ↑ نبوی، نگین. روشنفکران و دولت در ایران: سیاست، گفتار و تنگنای اصالت. ترجمهٔ حسن فشارکی. چاپ اول. انتشارات شیرازه، ۱۳۸۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۲۵۰۹۴۰۹.