جلال‌الدین تاج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
[[File:Taajesfahani.jpg|thumb|]]
[[File:Taajesfahani.jpg|thumb|]]
== گفتاوردها ==
== گفتاوردها ==
*«اولین بار من تصنیف مرغ سحر را به همراه غزلی از [[فرخی یزدی]] در کنسرتی واقع باغ سهم الدوله به منغعت روزنامه ناهید خوانده ام.»
*«اولین بار من تصنیف مرغ سحر را به همراه غزلی از [[فرخی یزدی]] در کنسرتی واقع در باغ سهم الدوله به منغعت روزنامه ناهید خوانده ام.»
*«دهقان تهران مصور (خبرنگار) خبر این کنسرت را در روزنامه ی اطلاعات هفنگی گفته است : اولین شبی که تاج را دیدیم در این کنسرت بوده است.»
*«دهقان تهران مصور (خبرنگار) خبر این کنسرت را در روزنامه ی اطلاعات هفنگی گفته است : اولین شبی که تاج را دیدیم در این کنسرت بوده است.»
*«بعداً این تصنیف مرغ سحر را قمر الملوک وزیری روی صفحه خوانده است.»
*«بعداً این تصنیف مرغ سحر را قمر الملوک وزیری روی صفحه خوانده است.»
*«در آن کنسرت مرتضی خان محجوبی، ابوالحسن صبا، مرتضی خان نی داوود،حسین یاحقی،ارسلان خوان درگاهی، رضا ضرب، حسین همدانیان حضور داشتند.»
*«در آن کنسرت مرتضی خان محجوبی، ابوالحسن صبا، مرتضی خان نی داوود،حسین یاحقی،ارسلان خوان درگاهی، رضا ضرب، حسین همدانیان حضور داشتند.»
**منبع.<ref>[https://soundcloud.com/radiogolha-1/kyo2q0cjurma تاج اصفهانی، داستان مرغ سحر].</ref>
**منبع.<ref>[https://soundcloud.com/radiogolha-1/kyo2q0cjurma تاج اصفهانی، داستان مرغ سحر].</ref>

== دربارهٔ او ==
== دربارهٔ او ==
* استاد تاج همواره این بیت از سعدی را به زبان می‌آوردند: «دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی / زنهار بد مکن که نکرده‌است عاقلی».<ref>[http://www.irna.ir/news/82751922:مصاحبه با ایرنا]، ''۳ آذر ۱۳۹۶''</ref>
* استاد تاج همواره این بیت از سعدی را به زبان می‌آوردند: «دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی / زنهار بد مکن که نکرده‌است عاقلی».<ref>[http://www.irna.ir/news/82751922:مصاحبه با ایرنا]، ''۳ آذر ۱۳۹۶''</ref>

نسخهٔ ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۷

جلال‌الدین تاج اصفهانی (‏۱۳۶۰–۱۳۱۹)خوانندهٔ موسیقی کلاسیک ایرانی بوده‌است.

پرونده:Taajesfahani.jpg

گفتاوردها

  • «اولین بار من تصنیف مرغ سحر را به همراه غزلی از فرخی یزدی در کنسرتی واقع در باغ سهم الدوله به منغعت روزنامه ناهید خوانده ام.»
  • «دهقان تهران مصور (خبرنگار) خبر این کنسرت را در روزنامه ی اطلاعات هفنگی گفته است : اولین شبی که تاج را دیدیم در این کنسرت بوده است.»
  • «بعداً این تصنیف مرغ سحر را قمر الملوک وزیری روی صفحه خوانده است.»
  • «در آن کنسرت مرتضی خان محجوبی، ابوالحسن صبا، مرتضی خان نی داوود،حسین یاحقی،ارسلان خوان درگاهی، رضا ضرب، حسین همدانیان حضور داشتند.»

دربارهٔ او

  • استاد تاج همواره این بیت از سعدی را به زبان می‌آوردند: «دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی / زنهار بد مکن که نکرده‌است عاقلی».[۲]
  • یادم است که در منزل روانشاد شاطر رمضان ابوطالبی گفتند آقای تاج، فلان دوست، که اسمش را نیاورم بهتر است، پشت سر شما صحبت می‌کرد. من، بنده هم به حکم یک شاگرد کوچک در آن مجلس نشسته بودم؛ دیدم که آقای تاج فرمودند «عجب! عجب! حتماً دلش هوای مرا کرده؛ وخیزم برم یه سر بهش بزنم». تاج نگفت برای چه پشت سر من حرف زد؛ گفت حتماً فلانی دلتنگ من شده، برم او را ببینم. شما گذشت این مرد را ببینید.
  • یا یک مورد دیگر؛ به استاد تاج می‌گفتند این آوازی که شما خواندی، از لحاظ نُتی اندکی کم و زیاد نبود؟ ایشان پاسخ می‌دادند که پدرم، من یک عمر است که کم و زیاد می‌خوانم؛ یا به ایشان می‌گفتند، این آوازی که خواندید، خارج نبود؟ ایشان با آن مقام و مرتبه والا که تأکید می‌کنم خداوندگار آواز ایران است، می‌گفتند عجب! بله پدرم، یک عمر است که بنده خارج می‌خوانم. ببینید، خیلی حرف است که کسی این‌طور پاسخ بدهد. این، یعنی او تسلیم محض است؛ این روحیه و منش، گویی ورای طبیعت است و گویی باید عالمی چون ارسطو بیاید که بتواند فلسفه چنین مَنشی را تحلیل کند؛ این‌ها راز انسانیت است.
  • من از تاج غیر از آواز هم چیزهایی را دیده و یادگرفتم.
  • برخورد آقای تاج با همه مهربانانه و پدرانه بود و همیشه گویی با فرزندانشان صحبت می‌کردند و برایشان هم تفاوتی نداشت که فردی با او صحبت می‌کنند پسرش است یا شاگردش
  • در آن زمان به لحاظ این که سر و صدای اتومبیل‌ها نبود و این ساختمان‌های بلند نیز نبودند تا جلوی صدا را بگیرند صدا جلو می‌رفت و این یکی از ویژگی‌های صدای آقای تاج بود. ایشان تحریرهایی را در خواندنشان می‌دادند که اصلاً کار حنجرهٔ انسان نبوده‌است و ما که از دیگران نشنیده‌ایم و ندیدیم.
    • علی اصغر شاهزیدی[۳]
  • استاد تاج ازهر نظر چه از نظر اخلاق و چه از نظر هنر و سلیقه، وارسته و بی‌نظیر بود. همیشه خودش را هم طراز با شاگردانش می‌دانست. باوجودی که از نظر هنری در سطح بسیار بالایی بود ولی خیلی افتاده و متواضع بود. یک روز رفتیم رادیو ایران و ایشان به آقای «علی تجویدی» گفت: این آقای قرنیان از دوستان من است و تمام ردیف‌ها را بهتر از من می‌داند»، آقای تجویدی گفت «حالا که شما اینجا هستی دیگر نیازی نیست که نوارت را بشنویم، خودت بخوان». من که مضطرب شده بودم به تاج گفتم «آخه من چطوری جلوی این ۱۰ تا استاد آواز بخونم؟!». ولی در هر حال خواندم. مقصود این است که تاج هیچوقت کسی را سبک و در حد پایین لحاظ نمی‌کرد و هرکس هم هرچقدر بد می‌خواند می‌گفت «خوبه». استاد واقعاً انسان وارسته و بی نظیری بود.
  • شادروان تاج مردی بود سلیم‌النفس و با مناعت طبع هرگز در طول مدت زندگی اش به خاطر مال دنیا و مسائل مادی به کسی کرنش نکرد و به این خاطر مدح کسی را نگفت و از همه تعریف و تمجید می‌کرد و همه را با نام خیر یاد می‌کرد، شاید کسی به خاطر نداشته باشد که او حتی یک بار از کسی گلایه کند یا از کسی بد بگوید او حتی اگر از کسی رنجشی می‌دید و خاطرش آزرده می‌شد، این رنج و آزردگی را با سکوت بزرگوارانه‌ای تحمل می‌کرد. تاج از استادانش با احترام فراوانی یاد می‌کرد. با دوستانش با مهربانی و عطوفت رفتار می‌کرد و حتی تا آخرین روزهای عمرش به اغلب دوستانش سرکشی و احوال پرسی می‌کرد. او با شاگردانش نیز عطوف و مهربان بود و مانند پدری خود را موظف به غمخواری آنان می‌دانست. شادروان تاج در زندگی یک همسر اختیار کرد و همیشه از او به عنوان یک کدبانوی خانه‌دار مهربان و دلسوز که موجب و موجد گرمی کانون خانوادگی اوست نام می‌برد. خداوند به تاج از این همسر شش فرزند عطا کرد؛ چهار دختر به نام‌های: تاجی، پروین، هما، پروانه و دو پسر به نام‌های: همایون و جمشید …


ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ

منابع