۲۹٬۳۳۲
ویرایش
(←ی: افزودن) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(ابرابزار) |
||
* «آرزو بر جوانان عیب نیست.»
* «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است// با [[دوستی|دوستان]] مروت، با دشمنان مدارا.» [[حافظ]]
* «آستین
* «آسوده کسی که [[خر]] ندارد// از کاه و جوش خبر ندارد.»
* «آسیاب به نوبت.»
* «اگه بگه ماست سفیده، من میگم سیاهه.»
* «اگه مهمون یکی باشه، صاحبخونه براش گاو میکشه.»
* «
* «نشاشیدی، شب درازه.»
* «اگه نیزنی چرا بابات از حصبه مرد.»
* «اول بقالی و ماست ترشفروشی.»
* «اول جلو خونه خودت جارو کن بعد خونه همسایه.»
* «اول پیاله و
* «اول، چاه را بکن، بعد منار را بدزد.»
* «اول اینو که زائیدی بزرگ کن.»
* «اونی که به ما نریده بود کلاغ کون دریده بود.»
* «ای آقای کمر باریک، کوچه روشن کن و خانه تاریک.»
* بو کباب
* اگر کلیددری را نداری قفلش نکن اگرکسی را دوست نداری خردش نکن
* «این تو بمیری، از آن تو بمیریها نیست.»
* «اینکه برای من آوردی، ببر برای خالهات.»
* «این هفتصد دینار، غیر از آن چاردهشاهی است.»
* «اینهمه چریدی،
* «اینهمه [[خر]] هست و ما پیاده میریم.»
* «با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد.»
* «با یه مویز گرمیش میکنه با یه غوره سردیش .»
* «به زبون خوشت
* «با این ریش میری تجریش؟»
* «با پا راه بری کفش پاره میشه، با سر کلاه.»
* «بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد// یا طاق فرود آید، یا قبله کج آید.»
* «بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه.»
* «
* «برادر پشت، برادرزاده هم پشت؛ خواهرزاده را با زر بخر با سنگ بکش»
* «برادری بجا، [[بز|بزغاله]] یکی هفتصنار.»
* «برای شکار بچهببر به مغاک [[ببر]] باید رفت.»
* «بر احوال آن شخص باید
* «برای کسی بمیر که برات تب کنه.»
* «برای همه [[مادر|مادره]]، برای ما زنبابا.»
* «بگیر ببند بده دست پهلوون.»
* «[[بلبل]] هفت تا بچه میزاره، شیش تاش سیسکه، یکیش بلبل.»
* «تو
* «بنگر که چه میگوید، منگر که، که میگوید!»
* «بوجار لنجونه از هر طرف باد بیاد، بادش میده.»
* «بین همه پیامبرها جرجیس را انتخاب کرده»
* «از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه بردن»
* «برای خاگینه کلفته بذارید عمه
* «بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم کرده»
* «بمرگ میگیره تا به تب راضی بشه»
* «پاتو اندازه گلیمت دراز کن.»
* «پای [[خروس]]تو ببند، به مرغ همسایه هیز نگو.»
* در خونه ات رو سفت ببند، همسایه ات رو دزد نکن
* «پایینپایینها جاش نیست، بالابالاها راش نیست.»
* «پز عالی، جیب خالی.»
* «پستان [[مادر|مادرش]] را گاز گرفته.»
* «پسرخاله دسته دیزی.»
* «پسر زائیدم برای رندان، دختر زائیدم برای
* «پسر کو ندارد نشان از پدر// تو بیگانه خوانش نخوانش پسر.»
* «پشت تاپو بزرگ شده.»
* «پولدار به کباب، بیپول به بوی کباب.»
* «پول ما سکه عُمَره.»
* سکه شاه
* «پیاده شو با هم بریم.»
* «پیاز هم خودش راداخل میوهها کرده.»
* «پی [[خر]] مرده میگرده که نعلش را بکنه.»
* «پیراهن بعد از عروسی برای گل منار خوبه.»
* حنای بعد عروسی رو میبندن در ماتحت عروس
* «پیراهن عثمان.»
* «پیرزنه دستش به درخت گوجه نمیرسید، میگفت: ترشی بمن نمیسازه.»
* گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف بو میده
* «پیش از آخوند منبر نرو.»
* «پیش رو خاله، پشت سر چاله.»
* «جل و پلاساش را جمع کرد.»
* «جلوی آب رودخانه را میشود گرفت، جلوی حرف (دهن) مردم را نه.»
دروازه شهر
* «جواب ابلهان خاموشیست.»
* «جوابهای، هویه.»
* «چو به گشتی، طبیب از خود میازار// چراغ از بهر تاریکی نگهدار.» (... که بیماری توان بودن دگر بار) [[سعدی]]
* «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن// که میخوانند ملاحان سرودی// اگر [[باران]] به کوهستان نبارد// به سالی دجله گردد خشک رودی»
* «چه خوشست دوشاب فروشی، گر
* «چه عزائیست که مردهشور هم [[گریه]] میکنه.»
* «چه علی خواجه، چه خواجه علی.»
* «درد، کوه کوه میاد، مومو میره.»
* «در دروازه را میشه بست، اما در دهن مردمو نمیشه بست.»
دروازه شهر
* «در دنیا همیشه به یک پاشنه نمیچرخه.»
* «در دنیا یه خوبی میمونه یه بدی.»
* «در مجلس خود راه مده همچو منی را// کافسردهدلافسرده کند انجمنی را»
* «درم داران عالم را کرم نیست// کریمان را بدست اندر درم نیست» [[سعدی]]
* «در مسجده (
* «در نمک ریختن توی دیگ باید به مرد پشت کرد.»
* «درویش از ده رانده، ادعای کدخدایی کند.»
* «دستی را که حاکم ببره خون نداره یا دیه نداره.»
* «دستی را که نمیتوان برید باید بوسید.»
دستی که به دندان نتوان
* «دستی را که از من برید، خواه [[سگ]] بخورد خواه [[گربه]].»
* «دشمنان در زندان با هم [[دوستی|دوست]] شوند.»
* «دم سیخ کرده.» (کنایه از مردن است)
* «دم [[خروس]] از جیبش پیداست.»
قسم حضرت عباس را باور
* «دمش را توی خمره زدهاست.»
* «دندون [[اسب]] پیشکشی را نمیشمارند.»
* «دنیا محل گذره.»
* «دنیا دو روزه.»
دنیاکه میگن دو
* «دو تا در را پهلوی هم میگذارند برای اینست که به درد هم برسند.»
* «دوتا گاو رو کنار هم ببندی، همرنگ نشن هم خم میشن.»
* «دیشب همه شب کمچه زدی کو حلوا؟»
* «دیگ به دیگ میگه روت سیاه، سهپایه میگه صل علی.»
* «دیگ به دیگ میگه روت
* «دیگران کاشتند ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند.»
* «دیگ ملا نصرالدین است.»
* «دیگی که واسه ما
* «دیوار حاشا بلنده.»
* «دیوار [[موش]] داره، موش هم گوش داره.»
== س ==
* «سال به دوازده ماه ما میبینیم یکدفعه هم تونبین
همیشه
* «سال به سال دریغ از پارسال.»
* «سالها میگذره تا شنبه به نوروز بیفته.»
* «سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد.» (تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد)
* «سیلی نقد به از حلوای نسیه.»
* سنگ دیگران را به سینه زدن
== ش ==
== ص ==
* «
* صد بار بیانداز ولی یک بار هم نبرد▼
▲صد بار بیانداز ولی یک بار هم نبرد
* «صبر کوتاه خدا سی ساله.»
* «صداش صبح در میاد.»
* «طشت طلا رو سرت بگیر و برو.»
* «طعمه هر مرغکی انجیر نیست.»
* مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه.
* «طلا که پاکه چه منتش به خاکه»
* «[[طمع]] آرد به مردان رنگ زردی// طمع را سر ببر، گرمردِ مردی» [[ناصرخسرو]]
== ف ==
* «فحش رو که بندازی زمین، صاحبش
* «فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان// آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست؟» [[ناصرخسرو]]
* «فرزند بیادب مثل انگشت ششمه، اگر ببری درد داره، اگر هم نبری زشته.»
* «قاپ قمارخونهاست.»
* «قاتل بپای خود پای دار میره.»
* «قاچ زین را بگیر
* «قاشقسازی [[کار|کاری]] نداره، مشت میزنی توش گود میشه، دمش را میکشی دراز میشه.»
* «قاشق نداری آش بخوری نونتو کج کن بیل کن.»
* «کافر همه را به کیش خود پندارد.»
* «کاه از خودت نیست کاهدون که از خودته.»
* «کت
* «کاه پیش [[سگ]]، استخوان پیش [[خر]].»
* «کاه را در چشم مردم میبینه کوه را در چشم خودش نمیبینه.»
* «کسی که خربزه میخوره، پای لرزش هم میشینه.»
* «کشته از بسکه فزونست کفن نتوان کرد.»
* «کفاف کی دهد این [[شراب|باده]]
* «کف دستی که مو نداره از کجاش میکنند؟»
* «[[کبوتر|کفتر]] صناری، یاکریم نمیخونه.»
* «[[گاو]] نه من شیر.»
* «گاه باشد که کودکی نادان// به غلط بر هدف زند تیری» [[سعدی]]
* «از سوراخ سوزن تو
* «گدارو که رو بدی صاحبخونه میشه.»
* «نرمی ز حد مبر که چو دندان [[مار]] ریخت// هر طفل نیسوار کند تازیانهاش» [[صائب تبریزی]]
* «گذر پوست به دباغخانه میافته.»
* «گر به دولت برسی مست نگردی مردی.
* گر به ذلت برسی پست نگردی مردی، اهل عالم همه
* «گر بری گوش و گر زنی دمبم// بنده از جای خود نمیجنبم.»
* «[[گربه]] برای رضای خدا [[موش]] نمیگیره.»
* «[[گربه]] تنبل را [[موش]] طبابت میکنه.»
* «[[گربه]] شب سموره.»
* «[[گربه]] [[شیر]] است درگرفتن [[موش]]// لیک [[موش]] است در مصاف [[پلنگ]]» [[سعدی]]
* «[[گربه]] مسکین اگر پر داشتی// تخم [[گنجشک]] از زمین برداشتی»
* «گر تو بهتر میزنی بستان بزن.»
* «گر تو قرآن بدین نمط خوانی// ببری رونق مسلمانی» [[سعدی]]
* «گرگ بالان دیده»
* «گرگزاده آخرش [[گرگ]] میشه.»
* عاقبت گرگ زاده گرگ شود، گرچه با آدمی بزرگ شود
* «گرگ پیر، رقاص سگ میشه.»
* گرچه پیرم و
* «گرهی که با دست باز میشه نباید با دندان باز کرد.»
* «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»
* «گل بود به سبزه نیز آراسته شد.»
* «گِل زن و شوهر را از یک تغار برداشتهاند.»
* «گلهگیهاتون به
* «گنج بیرنج ندیدهست کسی// گل بیخار نچیدهست کسی» [[عبدالرحمن جامی]]
* «گنج بی [[مار]] و گل بی خار نیست// شادی بیغم در این بازار نیست» [[مولوی]]
* «[[گنجشک]] امسالی رو باش که گنجشک پارسالی را قبول نداره.»
* «[[گنجشک]] با [[شاهین|باز]] پرید افتاد و ماتحتش درید.»
* کبوتر با کبوتر باز با
* «[[گنجشک]] با زاغ زوغش بیست تاش یه قرونه، گاومیش یکیش صدتومنه.»
* «گندم از گندم بروید جو ز جو» (از مکافات عمل غافل نشو…) [[مولوی]]
* «نردبون دزدها.»
* «نزدیک [[شتر]] نخواب تا خواب آشفته نبینی.»
* «نزن در کسی را تا نزنند درت را.» انگشت نکن رنجه به در کوفتن
* «نسیه، نسیه آخر به دعوا نسیه.»
* «نشاشیدی شب درازه.»
== و ==
* وقتی دندون بود نون نبود وقتی نون بود دندون نبود.
* وقت دندان داشتن نانم
* وقت پختن هیج کس نبود وقت خوردن راه دست نبود.
* «وای به باغی که کلیدش از چوب مو باشه.»
* «یه شکم سیر بهتر از صدشکم نیمسیر.»
* «یه عمر گدایی کرده هنوز شب جمعه رو نمیدونه.»
* «یه
* «یه کفش آهنی میخواد و یهعصای فولادی.»
* «یه [[کلاغ]] و چهلکلاغ.»
* «یه نه بگو، نهماه رو دل نکش.»
* «یه وقت از سوراخ سوزن تو میره یهوقت از در دروازه تو نمیره.»
* واسه خاطر یه
متفرقه:
▲*کون گشاد ، مایه نشاط
* رفتن به باغ زردآلو تر تر هم داره▼
▲*پيش نماز كه قوز كنه، پس نماز چلغوز كنه
* از مسگری هم فقط کون جنبوندنش برای ما مونده▼
▲*به مهمون روبدى ،صابخونه رو بیرون ميكنه
▲*رفتن به باغ زردآلو تر تر هم داره
▲*از مسگری هم فقط کون جنبوندنش برای ما مونده
▲*هرکی داد از پس و پیش/اون با خدا شد قوم و خویش ( هرچی ناپاک تر ،خوش شانس تر)
* شب دراز است وقلندر بیدار▼
▲*تیمم میکنم با دست بسته/نماز بی وضو کون نشسته
* واسه یه سامورایی همه جا ژاپنه▼
▲*کدخدای شهر که مرغابی بود ، کار آن شهر چه رسوایی بود
▲*شب دراز است وقلندر بیدار
▲*واسه یه سامورایی همه جا ژاپنه
* دوستی باهرکه کردم خصم مادرزاد شد، آشیان هرجا گرفتم لانه صیاد شد▼
▲*این خمیر خیلی آب میبره
▲*دشمنی شیرین تر از اولاد نیست ، شاخ گاوی بدتر از داماد نیست
▲*دوستی باهرکه کردم خصم مادرزاد شد، آشیان هرجا گرفتم لانه صیاد شد
* رقص سر حمومی ات هم قشنگه▼
▲*باگرگ دمبه میخوره ، با چوپون گریه میکنه
▲*از کور پامنار تا کل پاچنار
* پنبه دزدهی دست به ریشش میکشه▼
▲*رقص سر حمومی ات هم قشنگه
* تو شله زرد دنبال گوشت نگرد▼
▲*کلاغ که قهر میکنه، کلی گردو بنفع باغبونه
▲*پنبه دزدهی دست به ریشش میکشه
▲*تو شله زرد دنبال گوشت نگرد
* حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی▼
▲*صداقت پاره به از نجابت دوخته شده است
▲بیگاری به ز ( بعض) بیعاری
* آش اینجا، لواش اینجا، کجا برم بِه از اینجا؟▼
▲*حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی
▲*بخور و به خشتک مال ( لا ابالی )
▲*آش اینجا، لواش اینجا، کجا برم بِه از اینجا؟
== منابع ==
|