جودیت باتلر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: انتقال رده به درخواست فرهنگ2016 از رده:فیلسوفان زن اهل ایالات متحده آمریکا به رده:فیلسوفان زن آمریکایی |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
[[رده:اهالی ایالات متحده آمریکا]] |
[[رده:اهالی ایالات متحده آمریکا]] |
||
[[رده:فیلسوفان آمریکایی]] |
|||
[[رده:دگرباشان جنسی]] |
[[رده:دگرباشان جنسی]] |
||
[[رده:فمینیستها]] |
[[رده:فمینیستها]] |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۰
جودیت باتلر (به انگلیسی: Judith Butler) (زادهٔ ۲۴ فوریه ۱۹۵۶) فیلسوف پساساختارگرا و منتقد فمنیست آمریکایی است.
گفتاوردها
- «من همیشه به سنتهای آزادی جنسی در مباحث فمینیستی، حساس و علاقمند بودم. همیشه نگران جهشهای فمینیسم هم بودهام که بسیار منظم بود و سرکوب گر. من مخالف هنجارگزاریها و طرفدار آزادی جنسی هستم. همیشه از این متنفر بودم که فمینیسم تئوری است و همجنسگرایی زنانه باید یک عرف شود. این عقیده همجنس گرایان را فاقد قوه جنسی میکند. در چهارده سالگی که طرفدار این مباحث شدم هیچ چیز در مورد سیاست نمیدانستم. بعداً در مورد همجنسگرایی یک نوع سیاست را به کار گرفتم و از این گفته متنفرم چرا که معتقدم در جنبشهای فمینیستی به زنان با هر دو قوه جنسی به خاطر این میل جنسی شان باید ارج نهاده شود.»
- گفتگو[۱]
- «ما همیشه مشکل جنبش ضد پرنوگرافی را داشتهایم و این پرسش مطرح بوده که جایگاه این جنبش کجای جنبش فمینیستی و آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است. جنبشهایی که بسیار معروف و شناخته شده هستند. تصویب و اجرای قوانین به منظور مهار خشونت و اذیت و آزار جنسی خیلی مهم هستند. اما گمان من بر این است که شناخته شدن فمینیسم در رسانهها تنها از طریق مبارزه برای تصویب و اجرای قوانین ضد آزارهای جنسی، اشتباه است. چون رسانهها بر این باورند که این جنبش فقط و فقط برای خشونت دیدگان و آزار دیدگان جنسی است و مثلاً به مسایل و آزادیهای دیگر از جمله آزادیهای جنسی بی تفاوت است. یکی از پر طرفدارترین رسانهها، جنبش فمینیستی را به عنوان جنبشی صرفاَ برای جلوگیری آزار جنسی توصیف میکند.»
- گفتگو[۱]
- «معتقدم فلسفه، مردم را وامیدارد تا در مورد نقشهای مختلف فکر کنند، این شانس را به مردم میدهد تا در مورد جهانی شدن فکر کنند، انگار که جهانی به گونهای دیگر ممکن بوده است، و مردم به آن احتیاج دارند. در طول کارم در جنبشهای حقوق بشری فعالانی را میدیدم که زود از پا میافتادند و کاملاً خسته میشدند و بعد هم همیشه دوست داشتند که دوباره به مدرسه بازگردند، آنها میخواستند که بخوانند؛ و بعد خواندن آنها را به آنچه که به آن اعتقاد داشتند بازمیگرداند؛ و خواندن به آنها تصویر و منظرهای از آینده میداد؛ و حالا گمان میکنم که جنبشی زنده است که زندگی عقلانی داشته باشد در غیر این صورت چیزی جز تکرار واژههایش نیست. این جنبش باید سعی کند تا باورهایش را در پرتو شرایط جدید سیاسی اصلاح و بازآفرینی کند.»
- گفتگو[۱]