احمد محمود: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
←داستان یک شهر
=== داستان یک شهر ===
* «حرف که میزد نگاهش رنگ سبزههای نورستهٔ به شبنم نشسته میگرفت.»<ref>احمد محمود، داستان یک شهر، انتشارات معین، ۱۳۸۶.</ref>ارش کم مو پس
* «ماه بالا آمدهاست. دریا جان دارد. انگار حرف میزند. صدایش آنقدر آرام است و آنقدر خوش به گوش مینشیند که انگار میخندد.»
شیرین به داستان خواندن علاقه دارد
|