مسعود رجوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲: خط ۲:


=== دانشگاه تهران – ۴ بهمن ۱۳۵۷ ===
=== دانشگاه تهران – ۴ بهمن ۱۳۵۷ ===
* مگر می شود خورشید را کشت؟ مگر می شود باد را از وزیدن باز داشت و [[باران]] را از باریدن؟ مگر می شود اقیانوس را خشک کرد؟ مگر می شود [[بهار]] را از آمدن باز داشت و مانع روئیدن لاله ها شد؟ و مگر می شود ملتی را تا ابد اسیر نگه داشت؟
* مگر می‌شود خورشید را کشت؟ مگر می‌شود باد را از وزیدن بازداشت و [[باران]] را از باریدن؟ مگر می‌شود اقیانوس را خشک کرد؟ مگر می‌شود [[بهار]] را از آمدن بازداشت و مانع روئیدن لاله‌ها شد؟ و مگر می‌شود ملتی را تا ابد اسیر نگه داشت؟


=== استادیوم امجدیه تهران – خرداد ۱۳۵۹ ===
=== استادیوم امجدیه تهران – خرداد ۱۳۵۹ ===
* هر کس که بخواهد [[آزادی]] های [[انسان|انسانی]]، [[انقلاب|انقلابی]] و اسلامی را محدود بکند، نه اسلام، نه [[انسان]] و نه [[انقلاب]] را شناخته است. [[آزادی]] ضرورت دوام [[انسان]] در مقام [[انسان|انسانی]] است.
* هر کس که بخواهد [[آزادی]]‌های [[انسان|انسانی]]، [[انقلاب|انقلابی]] و اسلامی را محدود بکند، نه اسلام، نه [[انسان]] و نه [[انقلاب]] را شناخته‌است. [[آزادی]] ضرورت دوام [[انسان]] در مقام [[انسان|انسانی]] است.
* [[تاریخ]] سیر تکامل خود را طی خواهد کرد و سرانجام معلوم خواهد شد که ظالم کیست و مظلوم کیست.
* [[تاریخ]] سیر تکامل خود را طی خواهد کرد و سرانجام معلوم خواهد شد که ظالم کیست و مظلوم کیست.
* ما برای بینایی خلقمان چه چشم هایی که باید از دست بدهیم. شمع هایی از چشم باید فراراه خلق برافروخت، از چشم بهترین [[فرزند|فرزندانش]]. بسوزید ای شمع ها، بچرخید ای پروانه ها، ای پروانه های [[آزادی]]. شما خون بهای [[بهار|بهاران]] راستین [[انقلاب]] را باید بپردازید و حالا این فصل لاله ریزان شماست.
* ما برای بینایی خلقمان چه چشم‌هایی که باید از دست بدهیم. شمع‌هایی از چشم باید فراراه خلق برافروخت، از چشم بهترین [[فرزند|فرزندانش]]. بسوزید ای شمع‌ها، بچرخید ای پروانه‌ها، ای پروانه‌های [[آزادی]]. شما خون‌بهای [[بهار|بهاران]] راستین [[انقلاب]] را باید بپردازید و حالا این فصل لاله ریزان شماست.
* کیست که در برابر نسل پایداری و مقاومت، نسل مهدی رضایی ها و ناصر محمدی ها بایستد و همچون شب تیره مغلوب صبح نشود؟ کاین همان چشمه خورشید جهان افروز است، چشمه [[حقیقت]] و روشنایی که از فاطمه امینی تا نسرین ها و پروین ها، همچنان خونبار ولی دست افشان و پاکوبان ادامه خواهد داشت.
* کیست که در برابر نسل پایداری و مقاومت، نسل مهدی رضایی‌ها و ناصر محمدی‌ها بایستد و همچون شب تیره مغلوب صبح نشود؟ کاین همان چشمه خورشید جهان افروز است، چشمه [[حقیقت]] و روشنایی که از فاطمه امینی تا نسرین‌ها و پروین‌ها، همچنان خونبار ولی دست افشان و پاکوبان ادامه خواهد داشت.
* ستارگان ما برآنند تا در فلک اجتماعی و [[سیاست|سیاسی]] این میهن طرحی نو در اندازند. طرحی عاری از طبقات، عاری از بهره کشی، عاری از جهل، نادانی و اختناق و زنجیر.
* ستارگان ما برآنند تا در فلک اجتماعی و [[سیاست|سیاسی]] این میهن طرحی نو دراندازند. طرحی عاری از طبقات، عاری از بهره‌کشی، عاری از جهل، نادانی و اختناق و زنجیر.
* هر قلبی که از مجاهد پاره کنید و هر سری که بشکنید، هزار قلب و سر دیگر به جایش خواهد نشست. این منطق [[انقلاب]]، منطق توحید، منطق تکامل، منطق اسلام و منطق راه خدا و راه خلق است.
* هر قلبی که از مجاهد پاره کنید و هر سری که بشکنید، هزار قلب و سر دیگر به جایش خواهد نشست. این منطق [[انقلاب]]، منطق توحید، منطق تکامل، منطق اسلام و منطق راه خدا و راه خلق است.
* در ازای آن همه خون و فداکاری حتی یک ساختمان را نتوانستند به ما ببینند. کی کار ما بند بوده به در و پیکر؟ کار ما بند بوده به قلب و جگر!
* در ازای آن همه خون و فداکاری حتی یک ساختمان را نتوانستند به ما ببینند. کی کار ما بند بوده به در و پیکر؟ کار ما بند بوده به قلب و جگر!


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
{{ویکی‌پدیا}}
{{ناتمام}}
{{ناتمام}}



نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۰۲

مسعود رجوی (زاده ۱۳۲۷ در طبس) رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران است.

دانشگاه تهران – ۴ بهمن ۱۳۵۷

  • مگر می‌شود خورشید را کشت؟ مگر می‌شود باد را از وزیدن بازداشت و باران را از باریدن؟ مگر می‌شود اقیانوس را خشک کرد؟ مگر می‌شود بهار را از آمدن بازداشت و مانع روئیدن لاله‌ها شد؟ و مگر می‌شود ملتی را تا ابد اسیر نگه داشت؟

استادیوم امجدیه تهران – خرداد ۱۳۵۹

  • هر کس که بخواهد آزادی‌های انسانی، انقلابی و اسلامی را محدود بکند، نه اسلام، نه انسان و نه انقلاب را شناخته‌است. آزادی ضرورت دوام انسان در مقام انسانی است.
  • تاریخ سیر تکامل خود را طی خواهد کرد و سرانجام معلوم خواهد شد که ظالم کیست و مظلوم کیست.
  • ما برای بینایی خلقمان چه چشم‌هایی که باید از دست بدهیم. شمع‌هایی از چشم باید فراراه خلق برافروخت، از چشم بهترین فرزندانش. بسوزید ای شمع‌ها، بچرخید ای پروانه‌ها، ای پروانه‌های آزادی. شما خون‌بهای بهاران راستین انقلاب را باید بپردازید و حالا این فصل لاله ریزان شماست.
  • کیست که در برابر نسل پایداری و مقاومت، نسل مهدی رضایی‌ها و ناصر محمدی‌ها بایستد و همچون شب تیره مغلوب صبح نشود؟ کاین همان چشمه خورشید جهان افروز است، چشمه حقیقت و روشنایی که از فاطمه امینی تا نسرین‌ها و پروین‌ها، همچنان خونبار ولی دست افشان و پاکوبان ادامه خواهد داشت.
  • ستارگان ما برآنند تا در فلک اجتماعی و سیاسی این میهن طرحی نو دراندازند. طرحی عاری از طبقات، عاری از بهره‌کشی، عاری از جهل، نادانی و اختناق و زنجیر.
  • هر قلبی که از مجاهد پاره کنید و هر سری که بشکنید، هزار قلب و سر دیگر به جایش خواهد نشست. این منطق انقلاب، منطق توحید، منطق تکامل، منطق اسلام و منطق راه خدا و راه خلق است.
  • در ازای آن همه خون و فداکاری حتی یک ساختمان را نتوانستند به ما ببینند. کی کار ما بند بوده به در و پیکر؟ کار ما بند بوده به قلب و جگر!

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ