رومن رولان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[File:Romain Rolland 1915.jpg|thumb|{{PAGENAME}}]]
[[File:Romain Rolland 1915.jpg|thumb|رومن رولان]]


'''[[W:رومن رولان|رومن رولان]]'''(به فرانسوی: Romain Rolland)، با نام واقعی ال. سن ژوست، نویسنده فرانسوی. زادروز: ([[۲۹ ژانویه]] [[W:۱۸۶۶ (میلادی)|۱۸۶۶]] - [[۳۰ دسامبر]] [[W:۱۹۴۴ (میلادی)|۱۹۴۴]])
'''[[W:رومن رولان|رومن رولان]]'''(به فرانسوی: Romain Rolland)، با نام واقعی ال. سن ژوست، نویسنده فرانسوی. زادروز: ([[۲۹ ژانویه]] [[W:۱۸۶۶ (میلادی)|۱۸۶۶]] - [[۳۰ دسامبر]] [[W:۱۹۴۴ (میلادی)|۱۹۴۴]])


== دارای منبع ==
== گفتاوردها ==
* «''آنت'' هم بیش از ''ژرمن'' دوست نداشت که به این سوراخ سنبه‌های روح سر بکشد؛ ولی … از این پستوی دکان که رهگذران از آن بی‌خبر بودند، بوی خوش اسرارآمیزی می‌شنید، همراه با وزوز [[زنبور|زنبوران]] عسل که تنها به گوش او می‌رسید.»

* «''آنت'' هم بیش از ''ژرمن'' دوست نداشت که به این سوراخ سنبه‌های روح سر بکشد. ولی … از این پستوی دکان که رهگذران از آن بی‌خبر بودند، بوی خوش اسرارآمیزی می‌شنید، همراه با وزوز [[زنبور|زنبوران]] عسل که تنها به گوش او می‌رسید.»
** ''[[w:جان شیفته|جان شیفته]]، ج۲، ص۲۱۸''
** ''[[w:جان شیفته|جان شیفته]]، ج۲، ص۲۱۸''
* «بدین سان، زندگی او [آنت] در دو سطح موازی پیش می‌رود. و دیگران جز زندگی رویی او را نمی‌شناسند. در آن زندگی دیگر، آنت همیشه تنها می‌ماند.»
* «بدین سان، زندگی او [آنت] در دو سطح موازی پیش می‌رود؛ و دیگران جز زندگی رویی او را نمی‌شناسند. در آن زندگی دیگر، آنت همیشه تنها می‌ماند.»
** ''[[w:جان شیفته|جان شیفته]]''<ref name="persianbook">{{یادکرد وب| نشانی =http://persianbook.net/index.php?Module=SMMPBPages&SMMOp=Articles&SMM_CMD=&ArticleId=1569| عنوان = جان شیفته، گروه نقد و شرح، مصطفی رحیمی | تاریخ بازدید =۳۰ آوریل ۲۰۰۸| تاریخ =| ناشر = وبگاه پرشن بوک (آی کتاب) | زبان =}}</ref>
** ''[[w:جان شیفته|جان شیفته]]''<ref name="persianbook">{{یادکرد وب| نشانی =http://persianbook.net/index.php?Module=SMMPBPages&SMMOp=Articles&SMM_CMD=&ArticleId=1569| عنوان = جان شیفته، گروه نقد و شرح، مصطفی رحیمی | تاریخ بازدید =۳۰ آوریل ۲۰۰۸| تاریخ =| ناشر = وبگاه پرشن بوک (آی کتاب) | زبان =}}</ref>
* «قهرمان اصلی [[w:جان شیفته|جان شیفته]]، ''آنت ریوی‌یر'' به گروه پیشتاز آن نسل زنان تعلق دارد که در فرانسه ناگزیر گشت به دشواری، با پنجه درافکندن با پیشداوری‌ها و کارشکنیِ همراهان مرد خویش، راه خود را به سوی یک زندگی مستقل باز کند.».<ref name="persianbook">{{یادکرد وب| نشانی =http://persianbook.net/index.php?Module=SMMPBPages&SMMOp=Articles&SMM_CMD=&ArticleId=1569| عنوان = جان شیفته، گروه نقد و شرح، مصطفی رحیمی | تاریخ بازدید =۳۰ آوریل ۲۰۰۸| تاریخ =| ناشر = وبگاه پرشن بوک (آی کتاب) | زبان =}}</ref>
* «[[عشق]] در سینه آن کسی است که دوست دارد، نه آن کسی که دوستش دارند. همه چیز پاکان پاک است. همه چیز مردم نیرومند و تندرست پاک است. عشق، همان‌گونه که برخی [[پرنده|پرندگان]] را به زیباترین [[رنگ]]ها می‌آراید، از جان درستکاران هم آنچه را که در ایشان شریف‌تر است بر می‌رویاند.»

** ''ژان کریستف''
=== ژان کریستف ===
* «قهرمان اصلی [[w:جان شیفته|جان شیفته]]، ''آنت ریوی‌یر'' به گروه پیشتاز آن نسل زنان تعلق دارد که در فرانسه ناگزیر گشت به دشواری، با پنجه در افکندن با پیشداوری‌ها و کارشکنی ِ همراهان مرد خویش، راه خود را به سوی یک زندگی مستقل باز کند.»<ref name="persianbook">{{یادکرد وب| نشانی =http://persianbook.net/index.php?Module=SMMPBPages&SMMOp=Articles&SMM_CMD=&ArticleId=1569| عنوان = جان شیفته، گروه نقد و شرح، مصطفی رحیمی | تاریخ بازدید =۳۰ آوریل ۲۰۰۸| تاریخ =| ناشر = وبگاه پرشن بوک (آی کتاب) | زبان =}}</ref>.
{{اصلی|ژان کریستف}}
* «هر [[نژاد]]ی، هر [[هنر]]ی، ریاکاری خاصی دارد. خوراک این جهان اندکی [[حقیقت]] است و بسیاری [[دروغ]]. روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد؛ [[دین]] او، اخلاق او، [[سیاست]] او، شاعران و هنرمندان او باید آن را در لفافه‌ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند. این دروغ‌ها با روح هر نژادی سازگاری دارد، و در هر یک متفاوت است؛ و همان است که سبب می‌شود ملت‌ها اینقدر به دشواری یکدیگر را بفهمند و این‌قدر به آسانی همدیگر را تحقیر کنند. حقیقت نزد همه یکی است؛ ولی هر ملتی دروغهای خاص خود را دارد که بدان نام ایده‌آلیسم می‌نهد. هر کس از هنگام زادن تا [[مرگ]] آن را با هوا نفس می‌کشد، و این دیگر برایش یکی از شرایط زندگی شده است؛ تنها چند نابغه می‌توانند از پس بحران‌های شیرمردانه، بحرانهایی که در طی آن خود را در جهان آزاد اندیشهٔ خویش تنها می‌بینند، از چنگ آن رهایی یابند.»
* «[[عشق]] در سینه آن کسی است که دوست دارد، نه آن کسی که دوستش دارند. همه چیز پاکان پاک است. همه چیز مردم نیرومند و تندرست پاک است. عشق، همان‌گونه که برخی [[پرنده|پرندگان]] را به زیباترین [[رنگ]]ها می‌آراید، از جان درستکاران هم آنچه را که در ایشان شریف‌تر است بر می‌رویاند.»
** ''ژان کریستف''
* «هر [[نژاد]]ی، هر [[هنر]]ی، ریاکاری خاصی دارد. خوراک این جهان اندکی [[حقیقت]] است و بسیاری [[دروغ]]. روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد؛ [[دین]] او، اخلاق او، [[سیاست]] او، شاعران و هنرمندان او باید آن را در لفافه‌ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند. این دروغ‌ها با روح هر نژادی سازگاری دارد، و در هر یک متفاوت است؛ و همان است که سبب می‌شود ملت‌ها اینقدر به دشواری یکدیگر را بفهمند و این‌قدر به آسانی همدیگر را تحقیر کنند. حقیقت نزد همه یکی است؛ ولی هر ملتی دروغهای خاص خود را دارد که بدان نام ایده‌آلیسم می‌نهد. هر کس از هنگام زادن تا [[مرگ]] آن را با هوا نفس می‌کشد، و این دیگر برایش یکی از شرایط زندگی شده است؛ تنها چند نابغه می‌توانند از پس بحران‌های شیرمردانه، بحرانهایی که در طی آن خود را در جهان آزاد اندیشهٔ خویش تنها می‌بینند، از چنگ آن رهایی یابند.»

== بدون منبع ==
== بدون منبع ==
* «هيچ رنجي بالاتر از رنج كودكي نيست كه براي اولين بار طعم ستم و سنگدلي را چشيده باشد. »
* «هیچ رنجی بالاتر از رنج کودکی نیست که برای اولین بار طعم ستم و سنگدلی را چشیده باشد.»
* «اگر هنر و حقيقت نمي توانند با هم زنده بمانند، بگذار هنر بميرد. »
* «اگر هنر و حقیقت نمی‌توانند با هم زنده بمانند، بگذار هنر بمیرد
* «ما بسيار تواناتر از آنيم كه مي پنداريم. لحظه هايي هست كه در آنها تنها با دست نزدن به هيچ ابتكاري و انجام ندادن هيچ كاري، مي توانيم بياموزيم، زيرا در اين زمانهاي خاموشي بخش نهان هستي ما به كار افتاده و پويا مي گردد. »
* «ما بسیار تواناتر از آنیم که می‌پنداریم. لحظه‌هایی هست که در آنها تنها با دست نزدن به هیچ ابتکاری و انجام ندادن هیچ کاری، می‌توانیم بیاموزیم، زیرا در این زمانهای خاموشی بخش نهان هستی ما به کار افتاده و پویا می‌گردد
* «پس از ازدواج، ديگر عشق نيست؛ تنها زندگي است.»
* «پس از ازدواج، دیگر عشق نیست؛ تنها زندگی است.»


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

* {{یادکرد|فصل=|کتاب=جان شیفته|نویسنده =رومن رولان|ترجمه=م. ا. به‌آذین|ناشر=ابوریحان|چاپ=پنجم |شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=|سال=۱۳۶۱|شابک=}}
* {{یادکرد|فصل=|کتاب=جان شیفته|نویسنده =رومن رولان|ترجمه=م. ا. به‌آذین|ناشر=ابوریحان|چاپ=پنجم |شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=|سال=۱۳۶۱|شابک=}}
* {{یادکرد|فصل=|کتاب=ژان کریستف|نویسنده =رومن رولان|ترجمه= م. ا. به آذین|ناشر= نیل|چاپ= دوم|شهر= تهران|کوشش= |ویرایش= |صفحه= |سال= ۱۳۵۶|شابک=}}
* {{یادکرد|فصل=|کتاب=ژان کریستف|نویسنده =رومن رولان|ترجمه= م.ا. به آذین|ناشر= نیل|چاپ= دوم|شهر= تهران|کوشش= |ویرایش= |صفحه= |سال= ۱۳۵۶|شابک=}}


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==

{{ویکی‌پدیا}}
{{ویکی‌پدیا}}
{{ناتمام}}
{{ناتمام}}

نسخهٔ ‏۱۱ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۱۹

رومن رولان

رومن رولان(به فرانسوی: Romain Rolland)، با نام واقعی ال. سن ژوست، نویسنده فرانسوی. زادروز: (۲۹ ژانویه ۱۸۶۶ - ۳۰ دسامبر ۱۹۴۴)

گفتاوردها

  • «آنت هم بیش از ژرمن دوست نداشت که به این سوراخ سنبه‌های روح سر بکشد؛ ولی … از این پستوی دکان که رهگذران از آن بی‌خبر بودند، بوی خوش اسرارآمیزی می‌شنید، همراه با وزوز زنبوران عسل که تنها به گوش او می‌رسید.»
  • «بدین سان، زندگی او [آنت] در دو سطح موازی پیش می‌رود؛ و دیگران جز زندگی رویی او را نمی‌شناسند. در آن زندگی دیگر، آنت همیشه تنها می‌ماند.»
  • «قهرمان اصلی جان شیفته، آنت ریوی‌یر به گروه پیشتاز آن نسل زنان تعلق دارد که در فرانسه ناگزیر گشت به دشواری، با پنجه درافکندن با پیشداوری‌ها و کارشکنیِ همراهان مرد خویش، راه خود را به سوی یک زندگی مستقل باز کند.».[۱]

ژان کریستف

نوشتار اصلی: ژان کریستف
  • «عشق در سینه آن کسی است که دوست دارد، نه آن کسی که دوستش دارند. همه چیز پاکان پاک است. همه چیز مردم نیرومند و تندرست پاک است. عشق، همان‌گونه که برخی پرندگان را به زیباترین رنگها می‌آراید، از جان درستکاران هم آنچه را که در ایشان شریف‌تر است بر می‌رویاند.»
  • «هر نژادی، هر هنری، ریاکاری خاصی دارد. خوراک این جهان اندکی حقیقت است و بسیاری دروغ. روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد؛ دین او، اخلاق او، سیاست او، شاعران و هنرمندان او باید آن را در لفافه‌ای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند. این دروغ‌ها با روح هر نژادی سازگاری دارد، و در هر یک متفاوت است؛ و همان است که سبب می‌شود ملت‌ها اینقدر به دشواری یکدیگر را بفهمند و این‌قدر به آسانی همدیگر را تحقیر کنند. حقیقت نزد همه یکی است؛ ولی هر ملتی دروغهای خاص خود را دارد که بدان نام ایده‌آلیسم می‌نهد. هر کس از هنگام زادن تا مرگ آن را با هوا نفس می‌کشد، و این دیگر برایش یکی از شرایط زندگی شده است؛ تنها چند نابغه می‌توانند از پس بحران‌های شیرمردانه، بحرانهایی که در طی آن خود را در جهان آزاد اندیشهٔ خویش تنها می‌بینند، از چنگ آن رهایی یابند.»

بدون منبع

  • «هیچ رنجی بالاتر از رنج کودکی نیست که برای اولین بار طعم ستم و سنگدلی را چشیده باشد.»
  • «اگر هنر و حقیقت نمی‌توانند با هم زنده بمانند، بگذار هنر بمیرد.»
  • «ما بسیار تواناتر از آنیم که می‌پنداریم. لحظه‌هایی هست که در آنها تنها با دست نزدن به هیچ ابتکاری و انجام ندادن هیچ کاری، می‌توانیم بیاموزیم، زیرا در این زمانهای خاموشی بخش نهان هستی ما به کار افتاده و پویا می‌گردد.»
  • «پس از ازدواج، دیگر عشق نیست؛ تنها زندگی است.»

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «جان شیفته، گروه نقد و شرح، مصطفی رحیمی». وبگاه پرشن بوک (آی کتاب). بازبینی‌شده در ۳۰ آوریل ۲۰۰۸. 
  • رومن رولان. جان شیفته. ترجمهٔ م. ا. به‌آذین. چاپ پنجم، تهران: ابوریحان، ۱۳۶۱.
  • رومن رولان. ژان کریستف. ترجمهٔ م.ا. به آذین. چاپ دوم، تهران: نیل، ۱۳۵۶.

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ