خداحافظ گاری کوپر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''[[W:خداحافظ گاری کوپر|خداحافظ گاری کوپر]]'''، نوشته [[رومن گاری]].
'''[[W:خداحافظ گاری کوپر|خداحافظ گاری کوپر]]'''، نوشته [[رومن گاری]].


==گفتاوردها==
== گفتاوردها ==
* «لنی حتی نمی‌فهمید که چطور کسی می‌تواند خودش را راضی کند و در خصوص سیاست حرف بزند. مگر نه اینکه سیاست سرتاسرش ساخته‌ی دست دیوانه‌هاست.»
* «لنی حتی نمی‌فهمید که چطور کسی می‌تواند خودش را راضی کند و در خصوص سیاست حرف بزند. مگر نه اینکه سیاست سرتاسرش ساختهٔ دست دیوانه‌هاست.»
* «[[مادر]]ها عجیب گریزپا هستند. نسلشان دارد از میان می‌رود. به زودی دیگر جز در افسانه‌ها اثری از آنها پیدا نیست.»
* «خصوصیات معنوی مردها بسیار به ندرت به چهرهٔ ظاهریشان شباهت دارد.»
* «او واقعاً مرا دوست دارد. برای همین هم می‌خواهد اذیتم بکند… چون [[عشق]] خودش یک جور آدم‌کشی است.»
* «آمریکایی‌ها، روس‌ها، چینی‌ها، همه و همه مخالف انقلاب بودند. چون به محض اینکه یک انقلاب به ثمر رسید معنیش این است که کلکش کنده شده.»


== گفتگوها ==
* «-می‌دونی وقتی [[ناپلئون بوناپارت]] پاک‌باخته با بار یک میلیون کشته روی دست از روسیه برگشت و زنش رو با یه نره‌خر تو رختخواب دید، چی گفت؟
::-می‌دونی وقتی [[ناپلئون بوناپارت]] پاک‌باخته با بار یک میلیون کشته روی دست از روسیه برگشت و زنش رو با یه نره‌خر تو رختخواب دید، چی گفت؟
-نه جس، نمی‌دونم. چی گفت؟
::-نه جس، نمی‌دونم. چی گفت؟
-گفت: خوب، عاقبت یک مساله شخصی! برای تنوع هیچ بد نیست.»
::-گفت: خوب، عاقبت یک مسئله شخصی! برای تنوع هیچ بد نیست.
----
::-ولی آخه چرا جدا بشیم؟ ما می‌تونیم تمام عمر با هم خوشبخت باشیم.
::-وقتی دو نفر این جور که تو می‌گی به هم بچسبن، عاقبت کارشون به اونجا می‌کشه که اتومبیل و خونه می‌خرن و کار و کاسبی و بچه و این جور چیزها راه می‌ندازن. اون وقت دیگه رابطه شون عشق نیست. اسمش می‌شه [[زندگی]].


== جستارهای وابسته ==
* «[[مادر]]ها عجیب گریزپا هستند. نسلشان دارد از میان می رود. به زودی دیگر جز در افسانه‌ها اثری از آنها پیدا نیست.»
* [[رومن گاری]]

* [[زندگی در پیش رو]]
* «خصوصیات معنوی مردها بسیار به ندرت به چهره‌ی ظاهریشان شباهت دارد.»
* [[لیدی ال]]

* «-ولی آخه چرا جدا بشیم؟ ما می‌تونیم تمام عمر با هم خوشبخت باشیم.
-وقتی دو نفر این جور که تو می‌گی به هم بچسبن، عاقبت کارشون به اونجا می‌کشه که اتومبیل و خونه می‌خرن و کار و کاسبی و بچه و این جور چیزها راه می‌ندازن. اون وقت دیگه رابطه شون عشق نیست. اسمش می‌شه زندگی.»

* «او واقعا مرا دوست دارد. برای همین هم می‌خواهد اذیتم بکند... چون [[عشق]] خودش یک جور آدم‌کشی است.»

* «آمریکایی‌ها٬ روس‌ها٬ چینی‌ها٬ همه و همه مخالف انقلاب بودند. چون به محض اینکه یک انقلاب به ثمر رسید معنیش این است که کلکش کنده شده.»


== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
{{ویکی‌پدیا}}
{{پانویس}}


[[رده:آثار ادبی]]
[[رده:آثار ادبی]]

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۳۵

خداحافظ گاری کوپر، نوشته رومن گاری.

گفتاوردها

  • «لنی حتی نمی‌فهمید که چطور کسی می‌تواند خودش را راضی کند و در خصوص سیاست حرف بزند. مگر نه اینکه سیاست سرتاسرش ساختهٔ دست دیوانه‌هاست.»
  • «مادرها عجیب گریزپا هستند. نسلشان دارد از میان می‌رود. به زودی دیگر جز در افسانه‌ها اثری از آنها پیدا نیست.»
  • «خصوصیات معنوی مردها بسیار به ندرت به چهرهٔ ظاهریشان شباهت دارد.»
  • «او واقعاً مرا دوست دارد. برای همین هم می‌خواهد اذیتم بکند… چون عشق خودش یک جور آدم‌کشی است.»
  • «آمریکایی‌ها، روس‌ها، چینی‌ها، همه و همه مخالف انقلاب بودند. چون به محض اینکه یک انقلاب به ثمر رسید معنیش این است که کلکش کنده شده.»

گفتگوها

-می‌دونی وقتی ناپلئون بوناپارت پاک‌باخته با بار یک میلیون کشته روی دست از روسیه برگشت و زنش رو با یه نره‌خر تو رختخواب دید، چی گفت؟
-نه جس، نمی‌دونم. چی گفت؟
-گفت: خوب، عاقبت یک مسئله شخصی! برای تنوع هیچ بد نیست.

-ولی آخه چرا جدا بشیم؟ ما می‌تونیم تمام عمر با هم خوشبخت باشیم.
-وقتی دو نفر این جور که تو می‌گی به هم بچسبن، عاقبت کارشون به اونجا می‌کشه که اتومبیل و خونه می‌خرن و کار و کاسبی و بچه و این جور چیزها راه می‌ندازن. اون وقت دیگه رابطه شون عشق نیست. اسمش می‌شه زندگی.

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ