موسیقی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mahsadarabi6 (بحث | مشارکتها) جز ←م برچسب: برگرداندهشده |
|||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
** ''[[ریشارد واگنر]]'' |
** ''[[ریشارد واگنر]]'' |
||
* «موسیقی، تندنویسیِ احساسات است.» |
* «موسیقی، تندنویسیِ احساسات است.» |
||
** ''[[لئو تولستوی]]'' |
** ''[[لئو تولستوی]]'' <ref>[https://naslemusic.com/ آهنگ] نسل موزیک</ref> |
||
* «موسیقی، سرزمینی است که روح من در آن حرکت میکند، در آنجا همهچیز [[گل]]های زیبا میدهد و هیچ علف هرزهای در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.» |
* «موسیقی، سرزمینی است که روح من در آن حرکت میکند، در آنجا همهچیز [[گل]]های زیبا میدهد و هیچ علف هرزهای در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.» |
||
** ''[[لودویگ وان بتهوون]]'' |
** ''[[لودویگ وان بتهوون]]'' |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
* «موسیقی برای بیان موضوعات دقیق به وجود نیامده است. ابهام شایسته آن است، هرچه موسیقی غیر دقیقتر باشد نیرویش بیشتر است وبیشتر الهام میبخشد.» |
* «موسیقی برای بیان موضوعات دقیق به وجود نیامده است. ابهام شایسته آن است، هرچه موسیقی غیر دقیقتر باشد نیرویش بیشتر است وبیشتر الهام میبخشد.» |
||
** هکتور برلیوز |
** هکتور برلیوز |
||
* «موسیقی کشوری است که روح در آن حرکت میکند. در اینجا هر چیز گلهای زیبا میدهد و هیچعلف هرزی در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.» |
* «موسیقی کشوری است که روح در آن حرکت میکند. در اینجا هر چیز گلهای زیبا میدهد و هیچعلف هرزی در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.» |
||
** [[لودویگ وان بتهوون]] |
** [[لودویگ وان بتهوون]] |
||
* «موسیقی نوعی دیسیپلین و وسیله ایجاد نظم و حس مشترک است. موسیقی قادر است آدمیان را مهربانتر وملایمتر و اخلاقیتر ومعقولتر نماید.» |
* «موسیقی نوعی دیسیپلین و وسیله ایجاد نظم و حس مشترک است. موسیقی قادر است آدمیان را مهربانتر وملایمتر و اخلاقیتر ومعقولتر نماید.» |
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۱
آ - الف - ب - پ - ت - ث - ج - چ - ح - خ - د - ذ - ر - ز - ژ - س - ش - ص - ض - ط - ظ - ع - غ - ف - ق - ک - گ - ل - م - ن - و - هـ - ی
آ
- «آنجاکه سخن باز میماند، موسیقی آغاز میگردد.»
الف
- «اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب / گر ذوق نیست تو را، کژ طبع جانوری»
- «اطاق دانشجویی کوچکی گرفتهام که روبروی میدان «کارینانو» قرار دارد (با عنوان ویکتور امانوئل در آنجا به دنیا آمدم) - در اینجا میتوانم از پشت میز اتاقم موسیقی فوقالعادهای را که در طبقه پایین خانهام میزنند بشنوم... امضاء: آستو»
ب
- «باخ آغاز و پایانی بر موسیقی است.»
- «با نقاشی میخواهم چیزی تسلابخش مانند موسیقی خلق کنم.»
- «بعضی از آنها آلت موسیقی را طوری باخود حمل میکنند که یک کشیش صلیبش را.»
ت
- «تکامل هریک از افراد بشر در چند مرحله به عمل میآید ولی مراحل عمومی که در همه موارد صادق است، سه است. نخست بیدار کردن احساسات لطیف و افکار بلند به وسیله اشعار و سرودهای عالی. زیرا اینها صورتهای زیبا و دلربای زندگی پاک و با صفا را نشان میدهند و میآموزند. دوم استوار ساختن این صورتها به وسیله اعمال روزانه زندگی. سوم تکمیل این اعمال و اشکال به وسیله موسیقی زیرا این صنعت روحانی، احساسات و افکار و کردار آدمی را با هم دمساز و هماهنگ میسازد و به زندگی رونق و جلوه و زیور کمال میدهد.»
د
- «در بین هنرها، موسیقی بیش از همه در عواطف انسان تاثیر دارد. یک سمفونی پرمایه از دست یک استاد بدون شک بیشتر از یک کتاب اخلاق در دل اثر میکند.»
- «در همه جا موسیقی است برای کسانی که گوش شنوا دارند.»
- «در موسیقی چیزی شگفتانگیز وجود دارد که وصفناپذیر است. میتوانیم بگوییم موسیقی به نفسه شگفتانگیز است. موقعیت آن طوری است که میتوان گفت بین قلمرو فکر و نمود، روح و ماده قرار گرفته و با اینکه به هر دو ارتباط دارد با هر دو کاملا فرق دارد. موسیقی امری معنوی است و با وجود اینکه احتیاج به ریتم دارد، مادی است و با وجود این فارغ از زمان و مکان است.»
ر
- «رنگ، دنیای همهکس به ویژه دنیای نقاش است. او، از آنها همانند نُت موسیقی یا کلمات - اما ساده و منسجم - بهره میگیرد.»
- «روش ساختن موسیقی آمریکایی ساده است. تمام کاری که باید انجام دهید این است که آمریکایی باشید و آن جور موسیقیی که دوست دارید بنویسید.»
- «موسیقی و ادبیات و شعر، میتوانند فراتر از آنچه تصویر نشان میدهد، قدم بگذارند.»
- کریستف رضاعی در مصاحبه با روزنامهٔ شرق: «۱۴ ژوئن ۲۰۱۷/ ۲۴ خرداد ۱۳۹۶» [۱]
س
- «سمفونی پنجم بتهوون عالیترین سر و صدایی است که به گوش بشر خورده است.»
ش
- «شکر در دهان آن قدر شیرین نمیآید، که صدا به گوش سالم.»
ص
- «صوت بنان لطیفترین صدایی است که من در عمر خود شنیدهام. اگر به یکی از تصنیفهای بنان گوش بسپاریم، خواهیم دید که در اجرای آواز بنان،شکستن کلمه، نابجا خواندن،درنگ یا شتاب بیجا در سرتاسر تصنیف حتی یکبار هم دیده نمیشود. اوج، جای خود را دارد و وفرود هم. اینجاست که هنر تبلور پیدا میکند و بنان را در صدر مینشاند. نوع ادای کلمات، جدا از آواز و همراهی موسیقی همآهنگ در بیان بنان، خود شعری جداگانهاست.»
ع
- «علت اینکه ما از موسیقی خوشمان میآید این است که در دنیای رؤیاها و احلام خود فرو میرویم، طبایع عالی، موسیقی را دوست میدارند لیکن بهتر آن میدانند که از آن بهعنوان وسیله برای دخول در رؤیاهای خویش استفاده کنند.»
ف
- «فن هماهنگی در موسیقی ما سابقه نداشته و این علم را اروپاییان پس از تجربیات بسیار از روی موازین علمی از طبیعت استخراج کرده و بر لطف و ملاحت موسیقی بسی افزودهاند و به طوری که تجربه شدهاست با توجه به ویژگیهای موسیقی ما که اهل فن از آن بهره دارند کاملا برای موسیقی ایرانی هم مناسب و مفید است.»
م
- «مادربزرگم نظریهٔ بسیار جالبی داشت. میگفت هر یک از ما با یک قوطی کبریت در وجودمان متولد میشویم اما خودمان قادر نیستیم کبریتها را روشن کنیم؛ همان طور که دیدی برای این کار محتاج اکسیژن و شمع هستیم. در این مورد، به عنوان مثال اکسیژن از نفَس کسی میآید که دوستش داریم؛ شمع میتواند هر نوع موسیقی، نوازش، کلام یا صدایی باشد که یکی از چوب کبریتها را مشتعل میکند. برای لحظهای از فشار احساسات گیج میشویم و گرمای مطبوعی وجودمان را دربرمیگیرد که با مرور زمان فروکش میکند، تا انفجار تازهای جایگزین آن شود. هر آدمی باید به این کشف و شهود برسد که چه عاملی آتش درونش را پیوسته شعلهور نگه میدارد و از آنجا که یکی از عوامل آتشزا همان سوختی است که به وجودمان میرسد، انفجار تنها هنگامی ایجاد میشود که سوخت موجود باشد. خلاصهٔ کلام، آن آتش غذای روح است. اگر کسی به موقع درنیابد که چه چیزی آتش درون را شعلهور میکند، قوطی کبریت وجودش نم برمیدارد و هیچ یک از چوب کبریتهایش هیچ وقت روشن نمیشود.»
- لورا اسکوئیول، مثل آب برای شکلات صفحه ۱۱۱
- «موسيقى تضعيف مى كند روح انسان را. موسيقى اسباب اين مى شود كه انسان از استقلال فكرى مى افتد.»
- «مردی که در درون خویش موسیقی ندارد و ندای خوش و دلنشین، او را دگرگون نسازد، برای خیانت، توطئه و غارتگری مناسب میباشد و هیچکس نباید به او اعتماد کند.»
- «ملت ما محتاج بهشنیدن حرفهای جدی است. این کار با دکلاماسیون انجام میگیرد. من معتقدم که شعر فارسی باید وزنی را اختیار کند که بهواسطه جدا شدن از موسیقیِ یکروندِ ما، بهکار دکلاماسیون بخورد.»
- «موسیقی از آنچه که ناگفتنی است و اختفای آن ناممکن، حکایت میکند.»
- «موسیقی، علمی شریف است»
- محمد بن محمود نیشابوری
- «موسیقی از فکر تراوش میکند و به قلب مینشیند.»
- «موسیقی باخ متعلق به تمام دورانها است.»
- «موسیقی برای آواز و نقاشی برای منظره، مانند شعر است برای کلمات، اما آنجا که موسیقی و شعر در فهماندن احساسات رقیق بشری کوتاه میآیند و در هنر خویش فرو میمانند، نوبت نقاشی شروع میشود. در بسیاری از موارد چیزی که پرده نقاشی به ما میفهماند، یک میلیون کلمه به ادای آن قادر نیست.»
- «موسیقی بیان اشتیاق است.»
- «موسیقی، تندنویسیِ احساسات است.»
- «موسیقی، سرزمینی است که روح من در آن حرکت میکند، در آنجا همهچیز گلهای زیبا میدهد و هیچ علف هرزهای در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.»
- «موسیقی لذتبخشترین هنرها است ولی چیزی به ما نمیآموزد، اما آنچه که به فکر و روح آدمی غذا میدهد و آموزنده است، شعر و شاعری است.»
- «موسیقی مکاشفهای بالاتر از هر فلسفه و حکمتی است. هرکس بهآهنگهای من گوش فرادهد، باید از هر رنج و دردی که دیگران بهدوش میکشند رهایی یابد.»
- «موسیقی حالت درک و کشفی است که از هر دانش و فلسفهای برتر است. کسی که به اعماق معانی موسیقی من راه یابد، از بند تمام بدبختیهایی که مردمان را به دنبال خود میکشاند آزاد خواهد بود.»
- «موسیقی برای بیان موضوعات دقیق به وجود نیامده است. ابهام شایسته آن است، هرچه موسیقی غیر دقیقتر باشد نیرویش بیشتر است وبیشتر الهام میبخشد.»
- هکتور برلیوز
- «موسیقی کشوری است که روح در آن حرکت میکند. در اینجا هر چیز گلهای زیبا میدهد و هیچعلف هرزی در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.»
- «موسیقی نوعی دیسیپلین و وسیله ایجاد نظم و حس مشترک است. موسیقی قادر است آدمیان را مهربانتر وملایمتر و اخلاقیتر ومعقولتر نماید.»
- «موسیقی ابتدا و انتهای زبان است. همانطور که احساسات، ابتدا و انتهای عقل، و افسانه ابتدا و انتهای تاریخ است.»
- «موسیقی جز منحنی اصوات چیزی نیست، خط مستقیم در موسیقی جز احداث یک صدا معنی ندارد.»
- «موسیقی به خودی خود پردامنهترین هنرهای زیبا بوده و همه طبیعت را شامل میشود و اگر تنها هنرش بنامیم از ارزشش کاستهایم.»
- «موسیقی از عالیترین هنرهاست که بسی مطالب نامعلوم ونفهمیدنی را برای ما توضیح و تفسیر میکند و ما را به عالمی که هنوز برای انسان مجهول است رهبری میکند.»
- «موسیقی برای ادامه حیات بشر ضروری است. موسیقی قوه تدقیق، هوش، حس، مشاهده، استنباط و بالاخره عواطف روحی بشر را میافزاید. شما ثقیلترین روح را در اختیار من بگذارید، من قادرم که به نیروی موسیقی، ثقل وکدورت عارض را از روان او زدوده، مردی هوشمند و سلحشور به شما تحویل دهم.»
- «من آدم آرمانگرایی هستم و عمیقاً معتقدم که میتوان دنیا را تغییر داد! واقعاً اعتقاد دارم که موسیقی شفابخش است و قدرتی بیش از فناوری مدرن دارد چون به قلبمان میرسد و بر دل مردم اثر میگذارد.»
ن
- «نغمه و وزن موسیقی تأثیر فوقالعادهای در روح انسان دارد و اگر درست به کار رود میتواند زیبایی را در رؤیاهای روح جایگزین کند.»
هـ
ی
- «یکی از والاترین اهداف هنر موسیقی، نشر مذهب و ترغیب ارواح جاودان است»
- «یک اشتباه تنها میتواند یک درستِ نادانسته باشد … در مورد اینکه هر جزء از موسیقی چه طنینی دارد زیاد وسواس به خرج ندهید. پیش بروید. همه فرایندها در ابتدا بیقواره و دستوپاگیر و “مسخره” هستند. از اشتباه کردن نترسید؛ تنها از جالب نبودن ترس داشته باشید. »
- " تی.کارل ویتمر "
پیوند به بیرون
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |
- ↑ «ریتم خودم را پیدا کردهام». روزنامهٔ شرق. ۲۴ خرداد ۱۳۹۶.
- ↑ [adyannews.com/fa/news/63645/بنویسید-موسیقی-بخوانید-مواد-مخدر] بنویسید "موسیقی" بخوانید "مواد مخدر"
- ↑ آهنگ نسل موزیک
- ↑ «آلبوم جدید جویس دیدوناتو، خواننده اپرا نوید صلح را میدهد». یورونیوز، ۰۸/۱۲/۲۰۱۶.