موسیقی کلاسیک

چپ به راست از بالا، ویوالدی، باخ، هندل، موتسارت، بتهوون

موسیقی کلاسیک به سبک موسیقی‌ای گفته می‌شود که بین سال‌های ۱۷۵۰ تا ۱۸۲۰ میلادی در اروپای غربی شکل گرفت. این نوع موسیقی شامل آثار برجسته‌ای از آهنگسازان معروفی مانند ولفگانگ آمادئوس موتزارت، لودویگ فان بتهوون، و فرانتس شوبرت است. موسیقی کلاسیک با ساختارهای محکم، ملودی‌های زیبا و هارمونی‌های پیچیده شناخته می‌شود. این نوع موسیقی به طور کلی به چهار دوره تقسیم می‌شود: باروک، کلاسیک، رمانتیک و مدرن. هر یک از این دوره‌ها ویژگی‌ها و سبک‌های خاص خود را دارد.

باروک - کلاسیک - رمانتیک - اپرای رمانتیک - مدرن

گفتاوردها

• موسیقی بیان کننده حسی است که آن را نه می‌توان به قالب کلمات ریخت و نه می‌توان ناگفته گذاشت.
  • ویکتور هوگو

دوره باروک

• شورانگیز ترین و عاشقانه‌ترین واژه‌ها همان گونه به قالب موسیقی در می‌آیند که واژه‌های انجیل...
  • هکتور برلیوز درباره موسیقی پالِسترینا

• هدف همه آثار خوب موسیقی تأثیر گذاشن بر روح و جان است.
  • کلائودیو مونتِوِردی

• از خودش شنیده‌ام که آن‌قدر سریع کنسرتو‌ هایش را می‌سازد که کاتب از او عقب می‌ماند!
  • شارل دو بروس، ۱۷۳۹ درباره آنتونیو ویوالدی

• موسیقی مانند درختی است که شاخه‌هایش به همه‌ی گوشه‌های جهان پراکنده می‌شوند.
  • ** گئورگ فیلیپ تِلِمان

• آهنگسازی، هنری است که از قلب به قلب منتقل می‌شود و نه از قلم به کاغذ.
  • گئورگ فیلیپ تِلِمان

• موسیقی، زبانیست که نیازی به ترجمه ندارد و مستقیماً با روح انسان سخن می‌گوید.
  • گئورگ فیلیپ تِلِمان

• هندل معنی تأثیر گذاری را از تک تک ما بهتر می‌فهمید؛ هر گاه اراده کند، چون آذرخشی فرود می‌آید.
  • ولفگانگ آمادئوس موتسارت درباره جورج فردریک هندل

کلاسیک

• هدف و غایت موسیقی نباید چیزی باشد جز تجلیل از خداوند و طراوت بخشیدن به جان آدمی.
  • یوهان سباستین باخ

• پرنسِ من همیشه از من راضی بود... در موقعیتی بودم که به دلخواه خودم دست به حک و اصلاح بزنم و جسارت به خرج بدهم.
  • هایدن درباره کارفرمایش پرنس

• با علم به این که موتسارت بشر بود، دیگر نباید از بشر قطع امید کنیم.
  • آلبرت اینشتاین درباره ولفگانگ آمادئوس موتسارت

• نگاه‌تان را از او برنگیرید؛ روزی کاری خواهد کرد که جهان از او سخن بگوید.
  • موتسارت پس شنیدن کاری از بتهوون ۱۷ ساله

رمانتیک

• زندگی شوبرت سرشار از تفکرات درونی و عوالم روحی بود، که کمتر با کلام ابراز می‌شد و آن‌را با موسیقی بیان می‌کرد.
  • فرانتس اِکِل دوست کودکی

• هر آهنگ سازی می‌داند که فراموش کردن ایده‌هایی که او وقت نکرده روی کاغذ بیاورد چه غم و استیصالی دارد.
  • هکتور برلیوز

• مندلسون رمانتیکی بود که در قالب کلاسیسیسم احساس راحتی می‌کرد.
  • پابلو کاسالس، نوازنده ویولنسل و رهبر ارکستر درباره فلیکس مندلسون

• بعد از نواختن آثار شوپن احساس میکنم بر گناهانی گریسته‌ام که مرتکب نشده‌ام، سوگوار تراژدی‌هایی بوده‌ام که از آنِ من نبوده‌اند.
  • اسکار وایلد درباره فردریک شوپن

• من از هر چه در دنیا می‌گذرد تأثیر می‌پذیرد... و دلم می‌خواهد احساس‌هایم را با موسیقی بیان کنم.
  • روبرت شومان

• ذهنم و انگشتانم مثل دو دیوانه کار می‌کنند. اگر کارم به جنون نکشد، در من هنرمندی خواهید یافت.
  • فرانتس لیست ۲۱ ساله خطاب به یک دوست، ۱۸۳۲

• بروکنر! مرد محبوب من!
  • ریشارد واگنر درباره آنتون بروکنر

• بدون مهارت فنی، الهام فقط خیزرانی است که در باد می‌لرزد.
  • یوهانِس برامس

• من روس هستم، به کامل ترین معنای ممکن این کلمه.
  • پیوتر ایلیچ چایکوفسکی در نامه‌ای به مادام فون مِک ۱۸۷۸

• سنفونی باید مانند جهان باشد. باید همه چیز را در بر بگیرد.
  • گوستاو مالِر، ۱۹۰۷

• چیزی به نام موسیقی محض وجود ندارد؛ موسیقی خوب داریم و موسیقی بد، اگر خوب باشد معنایی هم دارد.
  • ریشارد اشتراوس

اپرای رمانتیک

• وِردی... شعله‌هایی از شوری معجزه‌آسا در وجودش زبانه می‌کشد، سور او غریزی است، بله، اما آدم اگر این گونه اسیر شور باشد بهتر است از این که هیچ شوری نداشته باشد.
  • ژورژ بیزه در نامه‌ای در سال ۱۸۵۹

• اگر کسی آثار واگنر را در بایرویت نشنیده باشد، انگار که هیچ چیز نشنیده است!
  • گابریل فوره در نامه‌ای در سال ۱۸۸۴ درباره ریشارد

• موسیقی چیزی است که نمی‌تواند تنها به خاطر خودش وجود داشته باشد؛ بلکه باید احساسی را بیدار کند.
  • ژورژ بیزه

• هیچ چیز زیباتر از شنیدن یک نغمه زیبا که تمام تارهای قلب را به لرزش درمی‌آورد، نیست.
  • ژورژ بیزه

• من داستان را مثل یک ایتالیایی احساس میکنم، با شوری طاقت فرسا.
  • جاکومو پوچّینی

• موسیقی بالاترین هنر بیان است، و والس تنها یکی از راه‌های نشان دادن زیبایی‌های جهان است.
  • یوهان اشتراوس پسر

• با هر نت، تلاش می‌کنم قلب‌ها را به لرزش درآورم و روح‌ها را شاد کنم.
  • یوهان اشتراوس پسر

• فقط درِ یک جا به رویم بسته است، کشورم، روسیه.
  • سرگئی راخمانینف

• کاش یکی از این ایده‌هایی که راحت به ذهن دورژاک می‌رسند به صورت ایدهٔ اصلی به ذهن من می‌رسید.
  • یوهان برامس درباره آنتونین دورژاک