فریدالله ادیب آیین
فریدالله ادیب آیین (متولد ۱۶ آبان ۱۳۴۴) هنرمند تجسمی و مجموعهدار اهل افغانستان است.[۱] [۲] [۳]
گفتاوردها[ویرایش]
- «نگاه متفاوتی به هنر و برای نقاشی کردن باید به آن عمیقاً اعتقاد داشت.»[۴] [۵] دغدغه و شور نقاشی، ما را به این باور سوق میدهد که جهان را میتوان با آن متحول ساخت. اگر چنین نباشد هیچ انگیزهای برای کار باقی نخواهد ماند و بهتر است آن را رها کنیم. چون نقاشی اساسا بدون هدف بی معنی است.»[۶]
- «نقاشیهای من فاقد درک برای عموم بر وضوح هستند.»[۷] هر اثر ام همچون پوششی است که بر روی چیزی کشیده شده. نقاشی هایم براساس شکل خاصی از دنیاست که توسط چشم دوربین دیده میشود. و هر شخص همچنان از دید خود تفسیر میکند من این سبک را نشان گم شدن واقعیت با نقاشی نکردن میدانم و از همین رو نقاشیهایم همچون در نقاشی هایی که او با کامل ترین فن تولید میکند او محیط مرئی را کمتر جلوه میدهد و مخاطب را به دنبال خود میکشد و با تاکید بر این که اثر یک کپی نیست و یک تولید هنرمندانه است، و تحریک و تفکر وامی دارد. شیوههای بیان من در آثار ام انتقال داده شدهاند. حتی نقاشی های تجردی و ذهنی نه تنها نمیخواهد بیان گسیختهای را تولید کند بلکه نشانگر کنایهای از احساسات است. ابتدا در ذهنم قبل از نقاشی ترکیب و ایده ایدر بخشی از کار ندارد، و بخشی از هر اثرش را همان طوری که صحبت میکند، تولید میکنم فضای آرام آثار من نباید مخاطب و تماشاگر را از این واقعیت دور کند ابژهای که ناتوان از دانش مشخص و واضح از دنیای بیرونی یا دنیای درون هنرمند است.
- «با این توصیف، پرسشهای از من حاوی دو مدعای سنتی است که مدت زیادی است به چالش کشیده نشدهاند: اول آن که، نقاشی های وی چیزها را آن طور که هست، ترسیم میکنند و دیگر آن که آثار هنری بینش روان و درون اشخاص را به خودشان میشناساند. و همواره به این دو اصل پایبند و وفادار حتی نشان می دهم که هنر “واقعگرایی” فقط قسمتی از واقعیت را نشان میدهد و حتی ممکن است واقعیت را تحریف کند.همچنین تاکید میکنم که نقاشی اکسپرسیونیسم تجردی بیشتر حاصل دوراندیشی و پدیده های عینی همچون رنگ و زمینه تصویری است تا تخلیه هرگونه انرژی روانی که بعد از حاکم شدن افیون در افغانستان، یکی از آثار من به خاطر موضوع در سبک، مورد استقبال بسیاری از منتقدان نقاشی قرار گرفت که هیچ وقت برای نقاشی خاصی، تصمیم مشخصی نگرفته ام صحنه های نقاشی من میان تجرد و مجاز در نوسان است از منظر محتوای نقاشی نیز با هر نوع ایدئولوژی مخالف هستم و نقاشیهای من از گروههای تاریخ نقاشی معاصر مربوط است کاری که به این حوزه میپردازم و دیگر مجموعه های نقاشی های من از سال 2019 به بعد، مقام افیون را به تصویر کشیدم. میخواهم در این نوع نقاشی به معنی گرایی سیاسی در افغانستان اشاره کنم؛ اما آنها شکننده به نظر میرسند اثرمقام افیون.»[۸]
- «من اعتقاد دارم در طبیعت هیچ خطی وجود ندارد، فقط مناطقی از رنگ وجود دارد و اهمیت رنگ و رد خطوط سنتی و سخت به نفع تأثیر متقابل رنگ و نور است.[۹]
نقل هنری[ویرایش]
- «من هرگز هنرمندی را ندیدم که زندگی اش به خوبی تنظیم شده باشد.
- «هنر بالاترین شکل ابراز وجود است جایی است که شما نمی توانید هیچ اشتباهی انجام دهید، زیرا برای خودتان است وقتی خلق می کنید همیشه خوب است. شما یک نقاش هستید، شما یک هنرمند هستید، فقط ادامه دهید و کار کنید.
- «نقاشی ها از من مهم ترند احساس میکنم خیلی بیاهمیت هستم من واقعاً به خودم علاقهای ندارم.
- «من متفکر بزرگی نیستم من به اندازه دیگران فکر میکنم، اما کاری در مورد آن انجام نمیدهم.»[۱۰]
- «من در خلق آثار خود هدف خاصی دارم، اما سیستم و مسیر هنری نمیشناسم هیچ برنامه، سبک و مقصدی ندارم دوست دارم در پهنهای نامحدود وبیکران کار کنم، زیرا از قطعیت، تداوم و تکرار گریزان هستم.
- «برای من بین یک منظره و یک نقش غیرتصویری هیچ تفاوتی وجود ندارد».[۱۱][۱۲]
وطن[ویرایش]
- «من وقتی وطن را از منظر هنری نگاه میکنم یقین میکنم جهان وطن من است هر جایکه خوش باشم وطن من است اگر چه گر وطن اشاره میکند به زاد گاه قومیت ملیت اما من را به عنوان وطن قبول ندارم که فقد زادگاه وطن من باشد.
- «من پنج سال داشتم به مدرسه رفتم پدر ام نظامی بود در پادگان هرات و مادر ام معلم بود فضای آن زمان بسیار عالی بود پدر و مادر ام موافق بودند من به سمت هنر بروم و پدر ام دستی به هنر داشت.[۱۳]
تلفیق موسیقی به نقاشی[ویرایش]
- «اخیرا نت های موسیقی سبک کلاسیک هندوستان راگا مالا را نقاشی میکنم شعرفارسی و آهنگ ملاممد جان را به روی بوم نقاشی کردم.»[۱۳]
- «میخواهم موسیقی را به نقاشی تبدیل کنم اجرای آثار کروماتیک موسیقی کلاسیک هندوستان یکی از اهدافم است. قدرت موسیقی زمانی نمایان میگردد که نتها و ضربها و تمپوها نشان داده شوند. من پژوهشگر آنها را با نقاشی نشان میدهم. من حدود ده سال است روی موسیقی پژوهش میکنم و این رویه برایم همچنان جدی است و در هر حال ادامه دارد. تلاشم این است موسیقی و نتهای موسیقی را تبدیل به نقاشی کنم؛ یعنی آنچه نواخته میشود را درهمان لحظه نقاشی کنم. برای اجرایی شدن این ایده و پروژه (تبدیل نتهای موسیقی به نقاشی) پژوهش میکنم. میخواهم به همه شهرهای فارسی زبان در دیگر کشورها بروم و پروژه نقاشی و موسیقی را اجرا کنم. من تمام آن ده سال را روی مقوله و هنر موسیقی کار کردهام. من خودم ساز مینوازم و موسیقی زنده به نوعی روح ما محسوب میشود و از کودکی با من همراه بوده است. باید بگویم اجرایی که مدنظر دارم پیش از هر چیز برای هنرمندان اتفاقی تاثیرگذار محسوب میشود. اجرای موسیقی و خلق نقاشی به طور همزمان به خودی خود اتفاقی تاثیر گذار است. این را هم بگویم با این پروژه قصد دارم به نوعی باعث دیده شدن گروههای موسیقی افغانستانی شوم. قصد دارم آنجا برای شاعر و ادیب پارسیگوی که در دهلی مدفون است، مجموعهای را نقاشی کنم. من نیز هنر کلاسیک را فرا گرفتهام سپس به هنر مدرن پرداختهام. هنر کلاسیک بر اساس سبکهای رئال و ناتورالیسم برایم بسیار کسالتآور، خستهکننده و بسیار تکراری بود. به هرحال روندی که در ارائه آثار هنری داشتم ناخودآگاه و خود به خود باعث شد از سبکهای کلاسیک و رئالیستی دور شوم و به خلق آثار انتزاعی بپردازم.»[۱۴]
- «من به بعضي از سوژه ها علاقه خاصي داشتم و تابلوهاي "مقام افیون" برايم حالتي تراژيك دارد چون آن را يادآور كودكي خود و زمان دانشجويي خود ميدانم.[۱۷]
نقل وقول[ویرایش]
- «تصویرسازی زندگی، از همه مهمتر است»
- «هر که دارای قدرت بیش از حدی باشد، قادر است تا با مواجهه با چالشهای زندگی خود را حل کند»
- «عشق به دیدگاه شخصی، حالتی از آزادی است»
- «همواره هنگامی که پرنده در هواست، به یک نقطه خاص نگاه نمیکند، بلکه از تمام منظره پیرامون خود بهرهمند میشود»
- «هیچ نقاشیکنندهای نمیتواند به عنوان یک هنرمند موفق برخاست، مگر اینکه از زندگی خود نقاشی کند»
- «هنر، توانایی آزاد از دیدگاهها و محدودیتهای ذهنی است»
- «زندگی را با دیدگاه پاک و کودکانه مشاهده کنید؛ هر روز با چشمان جدید به دنیا بنگرید»
- «هیچ تاریخی تا زمانی که ناق.
- «دانشمندان، در حال تلاش برای کشف حقیقت هستند، در حالی که هنرمندان به دنبال زیبایی مخفی در هر زاویه ای از جهان میگردند»[۱۸]
- «زیبایی هر چیز، در نحوهٔ تداول و درک آن استوار است»
- «هنر، نیرویی است که قادر است دلها را به یکدیگر نزدیکتر بیاورد»
- «هنر، یک شکل از زندگی است، بیش از این نیست»
- «هنرمند باید از تصاویر خود، داستانهایی برای تماشاگران به وجود آورد»
- «هر نقاشی، یک داستان بیزمان است که هنرمند در آن به تصویر میکشد»
- «زیبایی در سادگی نهفته است، آن را در جزئیات کوچک بیابید»
- «هنرمندان به اصطلاح، خالقان دنیای زیبا هستند»
- «در هنر، هر فرد میتواند جهان خود را خلق کرده و با زیباییهای خود دیگران را به وجد آورد»[۱۹]
دیالوگ ها[ویرایش]
- «من در خلق آثار خود هدف خاصی دارم، اما سیستم و مسیر هنری نمیشناسم هیچ برنامه، سبک و مقصدی ندارم… دوست دارم در پهنهای نامحدود وبیکران کار کنم، زیرا از قطعیت، تداوم و تکرار گریزان هستم»
- «برای من بین یک منظره و یک نقش غیرتصویری هیچ تفاوتی وجود ندارد»[۲۰]
- «آثار نقاشیام انتزاعی و پر از حرکت و رنگ هستند، انرژی و احساسات را منتقل میکنند و بینندگان را به تفسیرات شخصی دعوت میکنند. هدف من ایجاد سمفونی بصری انتزاعی است که احساسات و تفسیرهای مختلف را به وجود میآورد. در زندگی هنری، یادگیری و فرآیند اکتشاف خود اهمیت دارد. عشق من به دانش و آموختن از تجربیات افراد شهری است. تقوا و دانش برایم بسیار ارزشمند هستند و حکمت از شگفتی و تعجب آغاز میشود.»[۲۱]
- «آموزش اصلا ذهن را خسته نمی کند، سادگی غایت پیچیدگی است، هنر هیچ گاه پایانی ندارد بلکه رها میگردد، آب نیروی محرکه همه طبیعت است. کسانی دوست دارم که در مشکلات لبخند بزنند، بهترین لذت ما درک است. طبیعت منشور علم و دانش میباشد. کتاب خواندن بدون علاقه، ذهن را تخریب می کند و چیزی خوانده شد را حفظ نخواهد کرد. جایی که فریاد باشد، معرفت واقعی نیست، یک روز عالی سپری شده، خوابی شاد باخود دارد. قدردانم چیزی نمیدانم از کسی بدانم و اعتقاد دارم که دانش، زیبایی سادگی، اهمیت طبیعت و تلاش برای هنر و درک است.»[۲۲][۲۳]
- «در دیدگاه من، نقاشی انتزاعی با ثباتی ثابت برای تحلیل وجود ندارد، زیرا تغییرات مداوم در آن. تاکید بر فضای اطراف و ارزش سوژهها؛ اشتیاق به ایجاد بحث و تفکر عمیق درباره هنرمندی که بر هنرمندی خود بحث میشود. این تمایل برای ارسال پیام عشق و همچنین شناخت بهتر هنر واقعی است. قدرت مشاهده و تأمل در زندگی، منبعی برای کشف جهان است. عشق به طبیعت و جذب به ویژگیهای دائماً تغییرکننده، الهامبخشی برای ادیب آیین بوده و نگاه او به رنگ و انتزاعی کردن زوایای گذرا، مؤثر در آثار همیشه در حال تغییر و پویاش است.»[۲۴]
- «ادیب آیین، با اصرار بر سبک شخصی خود، مخالف انطباق با انتظارات دیگران در نقاشی بوده و این امر به عنوان یک راز شخصیتی بیان کرده است. او تلاش بسیاری برای تطبیق با این انتظارات داشته، اما قادر به اجرای آنها نبوده و این موضوع باعث شده تا احساس کمی دیوانهوار داشته باشد. این نقل قول نشان دهنده قوای هنری خاص و مقاومت او در برابر فشارهای فرهنگی و هنری است که با آن مواجه شده است.»[۲۵]
- «هنر به ما میآموزد که پشت ظاهر چیزها، رازهای نهان جهان وجود دارد. هر چیزی که ما میبینیم، واقعیتهای دیگری را در خود پنهان میکند و هنر این امکان را به ما میدهد که آنچه پنهان است را کشف کرده و مفاهیم ناشناختهای را ارائه دهیم. همیشه ما به دنبال تصاویری هستیم که معانی ناشناختهای دارند، زیرا این تجربهها ذهنمان را تحریک میکنند و باعث گسترش دیدگاههای جدید میشوند. باور دارم هنر شانس روح برای اثبات دروغگو بودن جسم است، اکسپرسیونیست بودن به این معناست که از ذهن خود همه چیزهایی را که دیده اید منع کنید و همیشه مراقب چیزهایی باشید که هرگز نرفته اید، بوی متوسط و بمب اتم در حال حاضر به مشام می رسد، زندگی مرا مجبور به انجام کاری می کند. بنابراین من نقاشی می کشم، یک تصور و مفهوم باید دارای قدرت واقعی برای تولید نور باشد و مدت طولانی است که من آگاه هستم که خودم را از طریق نور یا بهتر است در نور بیان کنم، هنر زندگی کردن بیشتر شبیه کشتی است تا رقص.»[۲۶]
- «من به گونه ای نقاشی میکنم که میتوانم موارد زیادی را در آن قرار دهم مفکوره های من درباره فضا نگرش طبیعت آشفته و هنرمند به آن نظم می دهد، نظریه بسیار خالی است تمام کاری می توانیم برای هنر انتزاعی انجام دهیم این است که آن را به شکلی درآوریم که بتوانیم آن را درک کنیم، در هر نقاشی سعی می کنم تنش بین رنگ و خط، بین روح و جسم را حل کنم.»[۲۷]
- «هنر را وسیلهای برای دست زدن به حقایق جهانی میدانم. سبک هنری من برمبنای انتزاع هندسی بوده و از اشکال هندسی نمادین مانند دایره و مربع برای انتقال مفاهیم عمیق معنوی استفاده میکند. این روش به آثار هنری امکان میدهد که از محدودیتهای جهان مادی فراتر رفته و تأثیرگذاری عمیقتری بر مخاطبان داشته باشند. استفاده از رنگها نیز برای ابراز احساسات و عواطف عمیق به کار میرود، از هنر به عنوان وسیلهای برای انتقال ارتباطات و ایدههای زندگی استفاده میکنم و در تکامل هنری خود به فرمهای هندسی، ترکیبات هماهنگ و مضامین معنوی و عمیق توجه دارم.»
- «مقام هنر یکی از بالاترین های امید است و هنر تحقق ناب روح انسان میباشد من هر چیزی را که سبک ندارد دوست دارم فرهنگ لغت، عکس، طبیعت، خودم و نقاشی هایم. اگر چه من به هیچ چیز اعتقاد ندارم، و همیشه شب را دنبال می کنم هنر وسیله ای است که ما برای از بین بردن آسیب عجله داریم. این چیزی است که هر چیز دیگری نیست. برای من نمی توان تابلویی ساخت که هیچ اشاره ای به قدرت هایی نداشته باشد که همیشه زندگی ما را کنترل کرده اند من علاقه ای به انتزاعی یا بیرون آوردن چیزها یا تقلیل نقاشی به طرح، فرم، خط و رنگ ندارم من به این روش نقاشی می کنم زیرا می توانم چیزهای بیشتری را در آن قرار دهم درام، خشم، درد، عشق، شکل، یک اسب، ایده های من در مورد فضا. من میخواهم تصاویری بسازم که زیباتر، البته آرامشبخشتر، سرگرمکنندهتر از تصاویری که میبینم نگرانکنندهتر باشند.»[۲۹]
- «با آثار خود، سعی میکنم مفهوم و درک از دنیای پیرامون را به چالش بکشم. اینکه معمولاً چه میبینیم و از چه کلماتی برای شرح آن استفاده میکنیم را در نقاشیهایم سوال میکنم تا بینندگان را به کشف جوانب غیرمنتظره و پنهان تجربه انسانی دعوت کنم. با خلق آثاری معمایی و متفکرانه، سعی میکنم نگرش مخاطب به واقعیت را به چالش بکشم. در سبک اکسپرسیونیستی، از طریق به اشتراک گذاری طراحیهای خلاقانه و بیان جنبههای غیرمنطقی و رویایی از آگاهی انسانی، میخواهم ارتباط عمیقتری با بیننده برقرار کنم. تکنیکهای نقاشی دقیق و انتزاعیگرا در کنار المانهای رویایی و متناقض، انتظارات مرسوم را در نقاشیهایم به چالش میکشند. این نوع نقاشی دارای یک شعر و موسیقی فولکلوری است که بازنمایی آن بازگویی جدیدی از زبان هنر است. در طول مسیر حرفهایام، به بررسی رابطه بین کلمات و تصاویر پرداخته و از زبان در نقاشیهایم برای ایجاد پارادوکسها و چالش ادراک بیننده استفاده کردهام. رویکرد نوآورانه در داستانسرایی بصری و جذب بیننده در تحقیقات فلسفی و فکری، برای من منبع الهام بوده و همچنان توجه ویژهای به این موضوع دارم.»
- «من به نقاشی انقلابی و بزرگ باوری ندارم، این موضوع کمی است نقاشی های من از من بزرگتر هستند. آنها خودکفا هستند من می خواهم بگویم که من سیاسی نیستم و هیچ ایده سیاسی ندارم اما نمی توانم چنین باشم اعتقادات من کاملاً شناخته شده است من نقاشیهایم را به فیلم ترجمه نمیکنم، من درباره آنها فیلم میسازم. من ترجیح می دهم با چشمان بسته ببینم.»[۳۱]
- «نقاشی به هنر و به زندگی ما ارتباط دارد و نمی توان ساخت، تلاش کردم بین آن شکاف این دو عمل کنم، یک بوم خالی پر است، من بیشتر در یک جهت کار می کنم تا زمانی که بدانم چگونه آن را انجام دهم، سپس متوقف می شوم ، من فکر می کنم یک نقاشی بیشتر شبیه دنیای واقعی است اگر از دنیای واقعی ساخته شده باشد، دلیلی وجود ندارد که جهان را به عنوان یک نقاشی غول پیکر در نظر نگیریم، نقاشی اگر از دنیای واقعی ساخته شده باشد بیشتر شبیه دنیای واقعی است.»
پانویس[ویرایش]
- ↑ «فریدالله ادیب آیین». کمسیون ملی یونسکو. بازبینیشده در 8 اسفند 1399.
- ↑ «زندگی نامه فریدالله ادیب آیین،مخترع، کارآفرین، هنرمند». خبرگزاری برنا. بازبینیشده در 8 اسفند 1399.
- ↑ «آشنایی با «فریدالله ادیب آیین» مخترع، کارآفرین، هنرمند افغان در ایران». پایگاه خبری هاژه. بازبینیشده در 4 اسفند 1399.
- ↑ «دیدگاه فریدالله ادیب آیین درباره کشیدن نقاشی». پایگاه خبری سوپر پرس. بازبینیشده در 22 اردیبهشت 1400.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین و دیدگاه اش درباره کشیدن نقاشی». پایگاه خبری آرمان تبریز. بازبینیشده در 18 اردیبهشت 1400.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین و دیدگاه اش درباره کشیدن نقاشی». پایگاه خبری جهانی پرس. بازبینیشده در 17 اردیبهشت 1400.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین؛ نقاش برجسته افغانستان». خبرگزاری شفقنا. بازبینیشده در 24 دی 1399.
- ↑ «گذری بر آثار فریدالله ادیب آیین ؛ نقاش برجسته افغانستان». پایگاه خبری سلام بازار. بازبینیشده در 12 اردیبهشت 1400.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین؛ در گذار از اکسپرسیونیست انتزاعی». پایگاه خبری میار. بازبینیشده در 21 آبان 1402.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین یک نیروی معمایی در اکسپرسیونیسم انتزاعی». پایگاه خبری عصر ماه اهواز. بازبینیشده در 10 شهریور 1402.
- ↑ «تحقیق در مورد آثار «فریدالله ادیب آیین» ؛ هنرمند نقاش افغان». پایگاه خبری ترکمن نیوز. بازبینیشده در 10 خرداد 1400.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین، هنرمندی که هدف جهانی دارد». پایگاه خبری اخبار شرق ایران. بازبینیشده در 13 مهر 1400.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ «هنرمند مهاجر فریدالله ادیب آیین نقاش». خبرگزاری بین المللی تلویزیون ماهواره ای اینترنشنال افغانستان. بازبینیشده در 17 تیر 1402.
- ↑ «میخواهم موسیقی را به نقاشی تبدیل کنم/ اجرای آثار کروماتیک موسیقی کلاسیک هندوستان یکی از اهدافم است/ افغانستان موسیقی مستقل ندارد». خبرگزاری کار ایران (ایلنا). بازبینیشده در 16 آبان 1402.
- ↑ «نگاهی به نقاشیهای فریدالله ادیب آیین هنرمند افغان». خبرگزاری کیهان لندن. بازبینیشده در 15 مرداد 1402.
- ↑ «خلق نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی از موسیقی فولکلور افغانستان». خبرگزاری روزنامه 8 صبح. بازبینیشده در 5 مهر 1402.
- ↑ «مروری نقد و بررسي آثار فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری ترکمن سی سی. بازبینیشده در 25 اردیبهشت 1400.
- ↑ «چالشها و پیشرفتهای هنری در زندگی حرفهای نقاش اکسپرسیونیست». پایگاه خبری تبریز امروز. بازبینیشده در 8 اسفند 1402.
- ↑ «تجربهی چندحسی با آثار فریدالله ادیب آیین: نقاشی، موسیقی، و انتزاع». پایگاه خبری تبریز امروز. بازبینیشده در 12 اسفند 1402.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین، هنرمندی که هدف جهانی دارد». پایگاه خبری اخبار شرق ایران. بازبینیشده در 13 مهر 1400.
- ↑ «نقل قول از گفتگوهای فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری صدای سراب. بازبینیشده در 27 مهر 1402.
- ↑ «دیالوگ های از فریدالله ادیب آیین نقاش برجسته». پایگاه خبری فانوس زاگرس. بازبینیشده در 28 مهر 1402.
- ↑ «دیالوگ های از فریدالله ادیب آیین نقاش برجسته». پایگاه خبری امتداد نیوز. بازبینیشده در 28 مهر 1402.
- ↑ «گذری بر آثار و نوشتههای دکتر فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری یاقوت نیوز. بازبینیشده در 28 مهر 1402.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین هنرمندی پرکار در سبک انتزاعی». پایگاه خبری کرات آملی. بازبینیشده در 28 مهر 1402.
- ↑ «اظهارات فلسفی فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری114 نور. بازبینیشده در 1 آبان 1402.
- ↑ «اکسپرسیونیست انتزاعی و نقل قول فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری رهپویان قم. بازبینیشده در 29 آبان 1402.
- ↑ «هنر را وسیلهای برای دست زدن به حقایق جهانی میدانم». خبرگزاری ایسنا. بازبینیشده در 13 شهریور 1402.
- ↑ «هنر یکی از بالاترین مقامهای امید است». پایگاه خبری دیار قم. بازبینیشده در 30 مهر 1402.
- ↑ «نقاشیهایم مخاطب را به کشف جنبههای مرموز انسانی دعوت میکند». خبرگزاری ایسنا. بازبینیشده در 4 آبان 1402.
- ↑ «هنر زیباترین دریافت انسان از روح است فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری آبتاب. بازبینیشده در 8 آبان 1402.
- ↑ «فریدالله ادیب آیین همگامانه با جنبش نئواکسپرسیونیسم». پایگاه خبری آوای رود کوف. بازبینیشده در 9 آبان 1402.
منابع[ویرایش]
- «زندگی نامه فریدالله ادیب آیین،مخترع، کارآفرین، هنرمند». خبرگزاری برنا. بازبینیشده در 8 اسفند 1399.
- «فریدالله ادیب آیین، هنرمند نقاش پیشتاز معاصر افغانستان». پایگاه خبری رکنا. بازبینیشده در 18 آبان 1400.
- «میخواهم موسیقی را به نقاشی تبدیل کنم/ اجرای آثار کروماتیک موسیقی کلاسیک هندوستان یکی از اهدافم است/ افغانستان موسیقی مستقل ندارد». خبرگزاری کار ایران (ایلنا). بازبینیشده در 16 آبان 1402.
- «فریدالله ادیب آیین؛ نقاش برجسته افغانستان». خبرگزاری شفقنا. بازبینیشده در 24 دی 1399.
- «هنرمند مهاجر فریدالله ادیب آیین نقاش». خبرگزاری بین المللی تلویزیون ماهواره ای اینترنشنال افغانستان. بازبینیشده در 17 تیر 1402.
- «نگاهی به نقاشیهای فریدالله ادیب آیین هنرمند افغان». خبرگزاری کیهان لندن. بازبینیشده در 15 مرداد 1402.
- «خلق نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی از موسیقی فولکلور افغانستان». خبرگزاری روزنامه 8 صبح. بازبینیشده در 5 مهر 1402.
- «هنر را وسیلهای برای دست زدن به حقایق جهانی میدانم». خبرگزاری ایسنا. بازبینیشده در 13 شهریور 1402.
- «نقاشیهایم مخاطب را به کشف جنبههای مرموز انسانی دعوت میکند». خبرگزاری ایسنا. بازبینیشده در 4 آبان 1402.
پیوند به بیرون[ویرایش]
- «جوایز و افتخارات فریدالله ادیب آیین». پایگاه مجله سیویلیکا. بازبینیشده در 13 مرداد 1400.
- «کمپین هنر در برابر تاریکی و انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران». مجله علم نت. بازبینیشده در 18 آبان 1400.
- «کمپین هنر در برابر تاریکی و انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران». مجله علم نت. بازبینیشده در 18 آبان 1400.
- «فریدالله ادیب آیین». سایت هنری100 هنر. بازبینیشده در 3 اردیبهشت 1400.
- «هنرمند مهاجر: فریدالله ادیب آیین، نقاش». شبکه ماهواره اینترنشنال یوتیوپ. بازبینیشده در 3 اردیبهشت 1402.
- «فریدالله ادیب آیین نقاشی». یوتیوپ به نقل از تلویزیون سحر. بازبینیشده در 3 اردیبهشت 1400.
- «فیلمی به یاد ماندنی از آتلیه استاد فریدالله ادیب آیین». پایگاه خبری آبتاب. بازبینیشده در 2 اردیبهشت 1402.