پرش به محتوا

سبحان گنجی

از ویکی‌گفتاورد

سبحان گنجی (زادهٔ ۱۷ اسفند ۱۳۶۴) شاعر، نویسنده و ترانه‌ساز ایرانی است.

گفتاوردها

[ویرایش]

لای پای پاندا

[ویرایش]
  • شناسنامهٔ من برگ ازدواج ندارد | درخت کاج به پروانه احتیاج ندارد
  • امکان ندارد اینکه فقط یک خدا تو را | تعداد خالقان تن تو نجومی است

هیچکس تنها نیست

[ویرایش]
  • +تا حالا به این فکر کردی که یه شماره بالاتر از شمارهٔ تو شمارهٔ‌ چه کسی می‌تونه باشه؟ ÷نه. ولی الان که فکر می‌کنم می‌بینم باید آدم جالبی باشه. +همین؟ کنجکاو نیستی بدونی اسمش چیه؟ بدونی وقتی می‌خواد یکی نفهمه خنده‌ش گرفته چی کار می‌کنه؟ ÷نه داداش. ولی کنجکاوم بدونم این وقت شب کجاش می‌خاریده که به یه شماره پایین‌تر از خودش اس‌ام‌اس داده.
  • چیزایی که خودشون پیش میان موندگارتر از چیزایی‌ان که یکی برای پیش‌ اومدن‌شون تلاش کرده.
  • آسایش دو گیتی (با اینکه حرف مفته با اینکه هر کی گفته لابد یه جاش کلفته) سیگار بعد چای و چای است بعد سیگار

آن دراز

[ویرایش]
  • احمد تو چه سکسی سیگار می‌کشی. اگر جملهٔ بالا را آیدا گفته بود، احمد هر وقت آگاهانه سیگار دود می‌کرد حواسش به این نکته بود که اگر دختری در حال نگاه کردن به او باشد قطعا شیفتهٔ سیگار کشیدنش خواهد شد. اما جملهٔ بالا از دهن عباس درآمد. احمد تو چه سکسی سیگار می‌کشی. و حالا احمد هر وقت حواسش به سیگار کشیدنش هست یاد عباس می‌افتد. جنسیت گوینده می‌تواند تاثیر جمله‌ای در وصف تو را بالکل متفاوت کند.

آ فاحشه‌ست؛ شما چطور؟

[ویرایش]
  • از تمامی بزرگانی که حقیر را عفو خواهند کرد پوزش می‌طلبم؛ بزرگانی هم که حقیر را عفو نخواهند کرد به تخمم.
  • ایران تنها کشوریست که بهترین‌هایش در هر زمینه‌ای که فکرش را بکنید، خارج از کشورشان زندگی می‌کنند.
  • معمولا دخترها دوست دارند چشم‌های مرد هنگام معاشقه باز باشد. که مبادا در ذهن، معاشقه با فرد دیگری را تجسم کند. اما آ (که به امید و احتمال زیاد نمی‌توان معمولی به حساب آوردش) عاشق چشم‌های بسته‌ست. ناخودآکاه ترجیح می‌دهد مرد روی او فکر کند آنجلینا جولی را می‌کند و در اوج است به جای اینکه ببیند آ را می‌کند و اوجش آنچنان اوجی نیست.

جادوی جعبه‌ای

[ویرایش]
  • اگر تعریف درست ابتذال، تکرار مکانیکی قابل پیش‌بینی باشد، سریال سوپرنچرال را می‌توان به درستی مبتذل دانست.
  • از چیزهایی که مرا و شاید خیلی‌های دیگر را اندکی ناخوش می‌کند شبیه به هم شدن ظاهر آدم‌هاست. طبیعتا برای ما قدم زدن میان چینی‌ها و نگاه کردن به صورت‌شان به خوشایندی قدم زدن میان اوکراینی‌ها و نگاه کردن به صورت اوکراینی‌ها نیست. بالا رفتن آمار جراحی بینی، مد شدن نوع خاصی آرایش، فراگیری پوششی به خصوص؛ همه و همه در جرم شبیه‌تر کردن ظاهر آدم‌ها به هم دست دارند. بعضی از هنرمندها (اندی وارهول مثلا) تکرار سوژه‌ای ساده که به تنهایی زیباش نمی‌دانند را زیبا می‌دانند. مثلا اگر لیوانی به تنهایی زیبا نباشد، با قرار دادنش کنار چند لیوان به همان شکل می‌توان زیبایی آفرید. اگر هنر را مثلثی با سه ضلع خلاقیت، تعهد و زیبایی در نظر نگیریم و در تعریف مقوله‌ی هنر به پاره‌خطِ زیبایی بسنده کنیم، ممکن است نتیجه‌ی اعتقاد اين هنرمندان به مذاق ما خوش بیاید، اما از آنجا که توانایی کنار هم گذاشتن آدم‌های یک‌شکل را نداریم، به رفع ناخوشی‌مان کمکی نخواهد کرد.

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ