ارس

از ویکی‌گفتاورد

این نوشتار یا بخش نیازمند ویکی‌سازی است.
لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه آن را ویکی‌سازی کنید و در پایان این الگو را بردارید.

اوحدی مراغه‌ای:

هر ساعتم به موج بلایی درافکند      سیلاب ازین دو دیده همچون ارس مرا

نظامی:

ارس را در بیابان جوش باشد      چو در دریا رسد خاموش باشد

حافظ:

ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس      بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس

مولانا:

شب رحیل چو کردم وداع شروان را      دریغ حاصل من بود و درد حصهٔ من
شدم ز آتش هجران زدم بر آب ارس      ارس بنالید از درد حال و قصهٔ من
به تیزی دم من بود و پری غم من      خروش سینهٔ من داشت جوش غصهٔ من

قاآنی:

از خون خصم بوالهوس جاری کند رود ارس      تیغت که اندر یک‌نفس صد خون به تنها ریخته

ملک‌الشعرای بهار:

به یک ماه اگر رفت جیش خزان      ز رود ارس تا لب هیرمند
به یک هفته آمد سپاه بهار      زکوه پلنگان به کوه سهند

یحیی شیدا:

ای ارس موجی بزن، همچون دریا توفان نما      کاخ ظالم را بیفکن، بر سرش ویران نما
طبیعت ما را با زور محکوم کرده است      جلاد زورگو را محاکمه کن
با یک هجوم کاشانه شیاطین رو ویران کن      قصر فتنه و فساد را با خاک یکسان نما

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
ارس
دارد.