حسین پناهی

از ویکی‌گفتاورد

حسین پناهی (۱۳۳۵ – ۱۳۸۳) بازیگر، شاعر، نویسنده و کارگردان ایرانی.

  • بازیگری را از وقتی شروع کردم که موفق شدم در چشم مخاطبم اولین دروغ زندگی ام را بگویم.

گفتاوردها[ویرایش]

شک دارم به ترانه‌ای که زندانی و زندانبان همزبان زمزمه می‌کنند[۱]

  • خوابمان برد بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردها یش شده‌ایم[نیازمند منبع]

خطی از اشعار[ویرایش]

  • «به بهشت نمی‌رم، اگر مادرم آنجا نباشد.»
  • «گاه حجم یک کلاغ کنتراست یک تابلو را حفظ می‌کند.»
  • «میزی برای کار، کاری برای تخت، تختی برای خواب، خوابی برای جان، جانی برای مرگ، مرگی برای یاد، یادی برای سنگ…»
  • «یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی‌ها و مشکلات ما نیست !اگر رد پای دزد آرامش و سعادت را دنبال کنیم، سرانجام به خودمان خواهیم رسید که در انتهای هر مفهومی نشسته‌ایم و همهٔ چیزهای تلنبارِ مربوط و نامربوط را زیر و رو می‌کنی.»
  • «خودنویس‌ها نوشت افزارِ پیامبرانند و کاغذهای کاهی به قطعه زمینی شبیه‌اند که از دستی پاک به ارث مانده‌اند»
  • «منُ تو! تو و من! ما زاده شدیم و کلمه زاده شد، و این چنین آغاز شد تراژدی تخریبِ انسانُ خدا !از شیطان که کلمه بودو از کلمه که شیطان بود! کلمه یی از پسِ کلمه یی زاده می‌شد و انسان بنای همه چیز را بر کلمه نهاد و خدا را با کلمه تعریف کردو تا این لحظه هرگز نیندیشید که کلمه نیازِ ما بود و خدا نیاز نبود و خدا کلمه نبود! خدا، خدا بود و هرگز کسی به این حقیقت نیندیشید !»
  • «در آغاز سکوت بود و سکوت خدا بود و خدا کلمه نبود، که کلمه نیاز بود»
  • «همه چی از یاد آدم میره الا یادش که همیشه یادشه»
  • «مادرم می‌گفت: "در راه شعری نخوان که در آن گوشت و پوست و خون و استخوان باشد، زیرا سگهای لاغر زادگاهت سالهاست که آواره خیالند."»

منابع[ویرایش]

  1. ‏ «گفتگو با دکتر نصرالله حکمت - عباس شریفی». وبگاه حسین پناهی، 15 اردیبهشت 1391. بازبینی‌شده در ۲۶ مارس ۲۰۱۷. 

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ